پسر جوان که در اقدامی هولناک، مادرش را با ضربات چاقو در شرق تهران به قتل رسانده بود، با توجه به رضایت اولیای دم، فقط از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
بامداد دوشنبه بیست‌ویکم آذر ماه سال 1401 بود که یکی از ماموران کلانتری 144 تهرانپارس با تلفن بازپرس کشیک قتل پایتخت تماس گرفت و گفت: «در خانه‌ای در محله خاک‌سفید یک مورد مرگ مشکوک گزارش شد؛ هنگامی که به محل حادثه آمدیم جسد زنی میانسال را مشاهده کردیم که به قتل رسیده است.»
همین تماس کافی بود تا کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، ماموران تیم تشخیص هویت و متخصصان پزشکی قانونی به همراه بازپرس ویژه قتل پای در خانه مورد نظر بگذارند؛ در سالن پذیرایی جسد زنی به نام الناز مشاهده شد که هدف ضربات چاقو از ناحیه گردن قرار گرفته بود. تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت؛ مقتوله چند سال قبل از شوهرش طلاق گرفته و در این خانه همراه دو پسر 19 و 22 ساله‌اش زندگی می‌کرده است؛ فرزند بزرگ‌تر زن جوان که ماجرا را به پلیس گزارش داده بود، به تیم جنایی گفت: «طبق روال معمول به محل کارم رفتم تا اینکه ساعتی قبل به خانه برگشتم، اما هر قدر در زدم کسی جواب نداد، وقتی با کلیدم در را باز کردم با جسد خونین مادرم روبه‌رو شدم و موضوع را به پلیس اطلاع دادم.» با توجه به اینکه قفل درب تخریب نشده بود و مقتوله آثار دفاعی نداشت، فرضیه قاتل آشنا برای کارآگاهان جنایی مطرح شد؛ از سوی دیگر تمام سرنخ‌ها حاکی از آن بود پسر کوچک‌تر زن جوان که به مواد مخدر اعتیاد دارد پس از حادثه به طرز مشکوکی ناپدید شده و خانه را به مکان نامعلومی ترک کرده است.
به این ترتیب طولی نکشید تا پسر جوان به عنوان مظنون تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و چند روز بعد به ماموران پلیس خبر رسید رهگذرانی در یکی از خیابان‌های شهرستان مشهد پیکر نیمه جان پسر جوانی را که شباهت زیادی به قاتل فراری دارد و می‌خواسته به زندگی‌اش پایان بدهد، پیدا و برای درمان به بیمارستانی منتقل کرده‌اند. بدین ترتیب کارآگاهان جنایی با دریافت نیابت قضایی راهی بیمارستان مورد نظر در مشهد شدند و با عکسی که در دست داشتند پسر جوان را روی تخت بخش اورژانس شناسایی کردند.
پسر جوان پس از بهبودی کامل جسمانی بازداشت و برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد؛ متهم در جریان تحقیقات ابتدایی ضمن ابراز پشیمانی صراحتا به قتل مادر خود در خانه اعتراف و عنوان کرد این جنایت را به خاطر اختلافات عمیق خانوادگی مرتکب شده است. پس از پایان تحقیقات مقدماتی، کیفرخواست متهم به اتهام مباشرت در قتل عمدی مادرش از سوی دادسرای امور جنایی تهران صادر شد و اوایل سال 1402، متهم پای میز محاکمه در دادگاه کیفری یک استان تهران ایستاد. در ابتدای جلسه رسیدگی، کیفرخواست صادرشده از سوی دادسرای جنایی قرائت شد و اولیای دم مقتوله اعلام کردند که از قصاص پسر جوان گذشت کرده و او را بخشیده‌اند؛ سپس متهم از جنبه عمومی جرم در جایگاه حاضر و اتهام مباشرت در قتل عمدی به او تفهیم شد. متهم گفت: «به خاطر اختلافات خانوادگی از مادرم کینه به دل داشتم و دنبال فرصتی بودم از او انتقام بگیرم، اما اشتباه کردم؛ 9 سالم بود که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و روزهای سختی در زندگی‌ام رقم خورد؛ درس نخواندم و همیشه به کارهای سخت رو آورده بودم که این اوضاع باعث شد به حشیش و گل معتاد شوم.»
پسر جوان ادامه داد: «پس از اینکه پدرم من را هم تنها گذاشت؛ سرگردان کوچه و خیابان بودم تا اینکه دو ماه قبل از حادثه، مادرم من را پیدا کرد و پیش خودش برد؛ از آن روز به بعد همراه او و برادرم زندگی می‌کردم؛ به خاطر کینه‌ای که داشتم، کنترلم را از دست دادم و با چاقو به او حمله کردم.» او توضیح داد: «پس از جنایت به مشهد فرار کردم، اما چون خیلی ناراحت بودم با چاقو خودزنی کردم. در ادامه رگ گردنم، عفونت کرد که به داروخانه رفتم و مقدار زیادی قرص خریدم و پودر آن را روی زخمم ریختم و باقیمانده آن را هم خوردم تا به زندگی‌ام پایان بدهم، اما ناگهان بی‌هوش شدم و وقتی چشمانم را باز کردم متوجه شدم که روی تخت بیمارستان هستم.» پس از پایان اعترافات متهم قضات دادگاه کیفری یک استان تهران پایان جلسه را اعلام کردند و برای صدور رای از جنبه عمومی جرم وارد شور شدند.
همشهری آنلاین
