«دخترم بیمار است و دلش می خواهد با شما فرشته ها بازی کند.» این جمله ای بود که یک مجرم سابقه دار برای فریب دادن طعمه هایشان که دختربچه ها بودند، به زبان می آورد تا آنها را ربوده و طلاهایشان را به سرقت ببرد.
چند روز قبل افرادی که برای هواخوری به پارکی در جنوب شرق پایتخت رفته بودند، چشمشان به دو دختربچه افتاد که با پارچه ای دست ها و دهانشان بسته شده بود. شاهدان با دیدن این صحنه عجیب به سمت کودکان رفتند و پارچه را باز کردند. هردو دختر وحشت زده بودند و بی تابی می کردند. دقایقی گذشت و وقتی بچه ها، کمی آرام تر شدند، گفتند که با یکدیگر خواهر هستند و فردی دقایقی قبل آنها را ربود و طلاهایشان را دزدید. مردم با شنیدن این جمله از زبان کودکان، به پلیس زنگ زدند و با حضور ماموران در بوستان تحقیقات برای کشف جزییات بیشتر این حادثه شروع شد.
تهدید به قتل
خانه خواهران که ۴ و ۶ ساله بودند، فاصله زیادی با پارک نداشت و موضوع به والدین آنها که در جست و جوی دخترانشان بودند، گزارش شد. آنطور که دو دختربچه می گفتند، مردی فریبشان داده و آنها را ربوده بود. دختر ۶ ساله گفت: من و خواهرم در کوچه مشغول بازی با بچه های همسایه بودیم که مرد غریبه ای به سمت ما آمد. او گفت دخترش هم سن و سال ماست و دوست دارد با ما بازی کند. آن مرد می گفت که دخترش بیمار است. من دلم به حالش سوخت و به همراه خواهرم با مرد جوان رفتیم تا با دخترش بازی کنیم. این دختر بچه ادامه داد: با وارد ساختمانی شدیم که در آن باز بود. به محض ورود، مرد غریبه با چاقو ما را تهدید کرد و گفت اگر جیغ بکشیم، ما را می کشد. مرد ترسناک، تمام طلاهای من وخواهرم را سرقت کرد و سپس با پارچه دست ها و دهانمان را بست. درحالیکه هوا تاریک شده بود، از من و خواهرم خواست تا همراهش برویم. درست مقابل ساختمان پارکی بود که وی، ما را میان شمشادها رها کرد و رفت.
سرقت های سریالی
ماموران پس از شنیدن صحبت های دختربچه، به سمت ساختمان مورد نظر رفتند اما کسی مرد تبهکار را نمی شناخت. ظاهرا در ساختمان باز بوده و او از موقعیت استفاده کرده تا طعمه هایش را به آنجا بکشاند. در شاخه بعدی، دوربین های مداربسته ای که در محدوده وجود داشت مورد بازبینی قرار گرفت و تصویر متهم به دست آمد اما ظرف مدت کوتاه چند شکایت مشابه دیگر در اداره آگاهی تهران مطرح شد که نشان می داد، مرد تبهکار به صورت سریالی، در حال پیش بردن نقشه های مجرمانه اش است. او اغلب در مناطق جنوب و جنوب شرق تهران به سراغ دختربچه ها می رفت و به بهانه اینکه دخترش بیمار است و می خواهد با بچه ها بازی کند، طعمه هایش را به منطقه خلوتی می کشاند و طلاهایشان را به سرقت می برد.
عفو مشروط
سرنخ اصلی، تصویر به دست آمده از متهم بود که در ادامه تحقیقات مشخص شد وی یک مجرم سابقه دار است. او که نامش مجتبی است بیش از ده سابقه کیفری دارد از جمله سرقت مسلحانه، دستبرد به خانه ها، زورگیری، اغفال و ربودن کودکان و سرقت از آنها. این مجرم سابقه دار سال ۹۶ در شهرستان بناب آذربایجان شرقی به جرم ربودن دختر بچه ها و سرقت طلاهایشان دستگیر و به ۱۵ سال زندان محکوم شد. وی سال گذشته درحالیکه دوران محکومیتش به پایان نرسیده بود، درخواست عفو کرد که عفو مشروط شامل حالش شده و از زندان آزاد شد. اما راهی پایتخت شد تا نقشه های مجرمانه اش را در تهران اجرا کند. در این شرایط بود که ماموران پاتوق های احتمالی وی را زیر نظر گرفتند تا اینکه وی در جنوب تهران شناسایی و دستگیر شد. او در بازجویی ها به فریب و ربودن دختر بچه ها و سرقت طلاهایشان اعتراف کرد.
تحقیقات تکمیلی از این متهم، زیر نظر قاضی افضلی بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران ادامه دارد.
همشهری آنلاین
ترحم بر پلنگ تیز دندان ، ستمکاری بود بر گوسفندان