زن ثروتمند زمانیکه با شوهر فقیرش ازدواج کرد نمی دانست که نمی تواند به این زندگی فقیرانه ادامه دهد.
چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی روزی که با شوهرم آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم از لحاظ طبقاتی فاصله زیادی با هم داشتیم. من دختری بودم از خانواده ثروتمند و شوهرم خیلی فقیر بود اما من به خاطر عشق و علاقه ای که به او داشتم این موضوع را نادیده گرفته و با او ازدواج کردم.
وی افزود:الان یکسالی می شود که من و شوهرم با هم زندگی می کنیم، ولی تازه متوجه اشتباه خود شده ام. اوایل تصور می کردم حتی در چادر هم می توانم در کنار شوهرم زندگی کنم، ولی حالا که یکسال گذشته است، فهمیده ام همه چیز در زندگی فقط عشق و علاقه نیست. عشق نمی تواند یک زندگی خوب و راحت را برای آدم فراهم کند. منی که از بچگی در ناز و نعمت زندگی کردم و بهترین لباس ها و بهترین تفریح ها و بهترین امکانات را داشتم، بعد از ازدواجم باید مرتب با استرس زندگی کنم و به فکر این باشم که صاحبخانه اجاره را بیشتر نکند. فلان طلبکار به سراغمان نیاید و پولش را نخواهد.
زن جوان ادامه داد:باید همیشه کمترین و ارزانترین اجناس را بخرم و از خیلی چیزها که همیشه به آنها علاقه داشتم بگذرم. من چندین سال با ثروت زیاد زندگی کردم و در خانه مان همیشه کارگرها کار کرده اند، هرچه می خواستم فراهم بود و عادت به خرید های زیاد داشتم. ولی حالا باید خودم بپزم و بشورم و کارهای خانه را انجام دهم. وقتی داشتم ازدواج می کردم خودم را خوشبخترین زن دنیا تصور می کردم ولی رفته رفته متوجه اشتباهم شدم. بالاخره تصمیم خودم را گرفتم و با خودم گفتم به دادگاه بیایم تا درخواست طلاق بدهم.
با پایان صحبت های این زن قاضی شوهرش را هم به دادگاه احضار کرد تا صحبت های او را هم بشنود و بعد از آن در این باره تصمیم گیری کند.
باشگاه خبرنگاران جوان
خوب مرد باید تلاش کند تا شرائط مورد نظر همسرش را تا حد امکان فراهم نماید و استرس را از او دور نماید، البته خانم هم نباید یکهو انتظار معجزه داشته باشد و با کمی صبر یقینا اوضاع بهتر خواهد شد.