آیا جشن ازدواج ضروری است یا غیر ضروری؟
کد خبر: ۴۰۶۵۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: 2016 June 21    -    ۰۱ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۵
برگزاری مراسم ازدواج یکی از اتفاقات خوشایند و خاطره انگیز برای هر فردی است. جشن ازدواج یکی از سنن مهم ازدواج است که برخی به آن بسیار اهمیت می‌دهند و برخی دیگر به آن با بدبینی نگاه می‌کنند ودر صدد حذف یا کاستن آن هستند.
آیا جشن ازدواج ضروری است یا غیر ضروری؟  برگزاری مراسم ازدواج یکی از اتفاقات خوشایند و خاطره انگیز برای هر فردی است. جشن ازدواج یکی از سنن مهم ازدواج است که برخی به آن بسیار اهمیت می‌دهند و برخی دیگر به آن با بدبینی نگاه می‌کنند و درصدد حذف یا کاستن آن هستند.

برگزاری مراسم ازدواج کارکردهای متفاوتی دارد. مهم‌ترین کارکرد مراسم ازدواج، رسمیت بخشیدن به ازدواج و زندگی مشترک عروس و داماد است. دومین کارکرد مراسم ازدواج، رقابت اجتماعی یا‌‌ همان چشم و هم چشمی است. چه کسی جشن مجللی برگزار کرده است؟! چه کسی غذای بهتری داده است؟! چه کسی تعداد بیشتری را دعوت کرده است؟! مراسم دیگری کجا برگزار شد؟! و... سومین کارکرد مراسم ازدواج، تبادل هدایا به منظور تأکید بر انسجام اجتماعی است. معمولا در مراسم مختلف، هدایایی بین عروس و داماد و خویشاوندان این دو تبادل می‌شود که بیانگر انسجام اجتماعی و وابستگی اجتماعی است.
 
آیا جشن ازدواج ضروری است یا غیر ضروری؟ 

بنابراین جشن ازدواج سه کارکرد اصلی دارد. الف: رسمیت دادن به ازدواج ب: رقابت اجتماعی ج: انسجام اجتماعی به وسیله تبادل هدایا. شما به کدام کارکرد مراسم ازدواج بیشتر اهمیت می‌دهید؟ آیاصرفاً جهت چشم و هم چشمی تمایل به گرفتن جشن عروسی دارید و یا جهت به رسمیت بخشی ازدواجتان؟

برگزاری مراسم ازدواج یکی از اتفاقات خوشایند و خاطره انگیز برای هر فردی است. جشن ازدواج یکی از سنن مهم ازدواج است که برخی به آن بسیار اهمیت می‌دهند و برخی دیگر به آن با بدبینی نگاه می‌کنند ودر صدد حذف یا کاستن آن هستند.

افرادی که به جشن ازدواج نگاه بدبینانه دارند، معمولا به رقابت اجتماعی که در جشن ازدواج رخ می‌دهد، نظر دارند. از آنجا که خواه ناخواه در جریان برگزاری جشن ازدواج، رقابت ایجاد می‌شود، ناراضی هستند و این رقابت را مایه اتلاف وقت، انرژی و سرمایه افراد می‌دانند و معتقدند که دیگران نیز مجبور می‌شوند تا در این رقابت شرکت کنند.

در کل بهتر است که اصل این جشن را حذف نکنید. بودن جشن ازدواج، بهتر از نبودن آن است، چرا که با برگزاری جشن و برگزاری آداب و رسوم مربوط به جشن، رسمیت ازدواج بیشتر می‌شود و تعهد همسران نیز به تبع آن افزایش می‌یابد. هرچند تا به حال در جامعهٔ ایران تحقیقی مبنی بر میزان طلاق در ازدواج‌هایی که در دفترخانه‌ها بدون مراسم جشن، ثبت می‌شوند در قیاس با ازدواج‌هایی که همراه با مراسم جشن به ثبت می‌رسند، انجام نشده است. اما به لحاظ نظری، به نظر می‌رسد که آمار طلاق در ازدواج‌های بدون مراسم، بیشتر باشد چرا که پیوند اجتماعی و عرفی همسران در این گونه ازدواج‌ها، کمتر است. به نظر می‌رسد که تجمع مردم در جشن نوعی گواهی و تایید بر رسمیت ازدواج و نیز عاملی برای تثبیت مسئولیت‌های دو طرف در زندگی آتی است. از این نظر می‌توان آن را عاملی در استقرار تکالیف زناشویی و ایجاد تعهد جدی دانست.

هزینه مراسم ازدواج

مهم‌ترین کارکرد مراسم ازدواج، رسمیت بخشیدن به ازدواج و زندگی مشترک است

در جوامع پیشرفته، جشن ازدواج مختصر‌تر و کم خرج‌تر از جوامع دیگر برگزار می‌شود شاید دلیل آن این اشد که رقابت اجتماعی در جوامع پیشرفته در سایر بستر‌های اجتماعی انجام می‌شود و جشن ازدواج کمتر توجه افراد را برای رقابت اجتماعی بر می‌انگیزد. به نظر می‌رسد هرچه بتوان رقابت اجتماعی را به سایر فعالیت‌های اجتماعی منتقل کرد، شاهد برگزاری جشن‌های ساده‌تر و کم هزینه‌تر خواهیم بود.

در فرآیند ازدواج در فرهنگ ایرانی سه جشن وجود دارد. یک جشن نامزدی، دیگری جشن عقد، نهایتا جشن عروسی. بهتر است که نامزدی چندان پر سرصدا نباشد تا در صورتی که افراد خواهان جدایی بودند، ساده‌تر بتوانند از هم جدا شوند. بنابراین به نظر می‌رسد که نبودن جشن نامزدی با فلسفه نامزدی، بیشتر انطباق دارد و نبودن آن بهتر از بودن آن است. جشن عقد دومین جشن از جشن‌های سه گانه ایرانی است که از نظر ما بسیار اهمیت دارد. چرا که پیمان‌های سه گانه شرعی، عرفی و حقوقی در این جشن به هم می‌پیوندند. جشن عروسی، جشن آغاز ازدواج است که البته گاهی با انجام سفر یا ماه عسل جایگزین می‌شود.

به طور سنتی در جامعه ایرانی، معمول بوده است که هزینه یکی از این جشن ها را (اکثرا جشن عقد) با خانواده دختر باشد و هزینه یکی دیگر از این جشن‌ها (جشن عروسی) با خانواده پسر باشد. به این ترتیب هزینه برگزاری جشن، بین هردو خانواده، تقسیم می‌شد. اما امروزه از آنجا که شرایط اقتصادی و اجتماعی تغییر کرده است در صورتی که یک جشن برگزار شود، چه جشن عقد چه جشن عروسی، بهتر است که هزینه جشن، به طور مساوی توسط هردو خانواده، پرداخت شود. از آنجا که هنوز سنت جدیدی در جامعه نهادینه نشده است. گاهی مشاهده می‌شود که خانواده‌ها بر سر هزینه‌های مربوط به جشن، اختلاف پیدا می‌کنند. اما به نظر می‌رسد که روح سنت ایرانی، ایجاد تعادل و تقسیم هزینه‌ها بوده است. اگر اکنون شاهد این تغییر سنت‌ها هستیم لازم است که روح آنرا حفظ کنیم. بنابراین به نظر می‌رسد، در صورتی که یک جشن، برگزار شود، بهتر است هر دو خانواده در هزینه‌های سهیم شوند.
 تبیان
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
0
5
چهار سال پیش جلو درب شرقی دانشگاه تهران منتظر دخترم ایستاده بودم و داشتم در دفتر یادداشتم کارهای فردایم را یادداشت میکردم تقریبا هفته ای سه یاچهار روز بادخترم به خانه میرفتیم محل کار من چاپخانه ای در همان نزدیکی است سر را که از روی یادداشتها برداشتم جوانی به من سلام کرد و گفت ببخشید شما اقای فلانی هستید گفتم بلی گفت اجازه هست وقتتان را چند دقیقه بگیرم در مدت کوتاهی در حد سه یا چهار دقیقه شرح مختصری از زندگیش را داد و ادرس منزلشان را هم که روی کاغذی نوشته بود بدستم داد و از دخترم خواستگاری کرد خیلی ساده هم خواهش کرد از این موضوع با دخترم صحبتی نکنم مبادا در روحیه او تاثیر نامناسب بگذارد و بعدرفت از اعتماد به نفس او جوری جا خورده بودم که تا مدتی فقط رفتنش را تماشا کردم موضوع را در محل کار که تعریف کردم با همه همکاران به یک نتیجه رسیدیم به محل کارم دعوتش کنم و به صحبت بنشینیم همین شد امد نشست صحبت کردیم و باز همه همکاران به این نتیجه رسیدیم که جوان خوبی است وقتی قرار شد به خواستگاری بیاید یک نامه به من داد که در ان تمام توانایی مالی خودش را با ریز ترین جزییات شرح داده بود و صراحتا نوشته بود من توانایی برگزاری مراسم عروسی را ندارم اگر موافقید بیایم خواستگاری ان زمان سال اخر رشته داروسازی دانشگاه تهران بود و شبها در یک کارگاه عروسک سازی که شریک بود کار میکرد بقدری متانت و صداقتش بدلم نشست که گفتم موافقم به خواستگاری دخترم بیاید دخترم ان زمان سال دوم دندانپزشکی بود اما ان جوان خیلی ساده گفت نه شما هنوز در مورد خانواده من چیزی نمیدانید لطفادر مورد انها هم تحقیق کنید بعد تصمیم بگیرید تحقیق در مورد خانواده عزم مرا جزم تر کرد و موضوع را با دخترم در میان گذاشتم کمی خندید و گفت بگذارید بیاید برای تنوع و خنده بد نیست شب خواستگاری بعد از مقدمات اولیه و صحبتهای بزرگترها خیلی ساده و در حضور همگان همه انچه را به من گفته بود برای همسر و دخترم و برادرانش گفت اکنون سه سال است که داماد من است از هشت صبح تا دو بعد از ظهر در چاپخانه در کنار من مشغول بکار است و از ساعت سه تا یازده شب هم در یک داروخانه در شهر ری کار میکند عشق به خانواده و تعهد به اخلاقیات واژه هایی است که برازنده اوست شب عروسی ما فقط سی مهمان داشتیم و انها زندگیشان را با دخترم در یک اتاق درخانه ما اغاز کردند امااو خوشبختی را با زیباترین شکل ان به دخترم هدیه کرد با یک صداقت بی الایش انسانی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار