پس از فوت سعید راد، بهمن بابازاده توئیتی زد که او در خانه سالمندان درگذشته، او نوشته بود سعید راد «به تلخی» در خانه سالمندان درگذشت. همین «به تلخی» واکنش‌های زیادی ایجاد کرده برخلاف انتظار غالب واکنش‌ها اتفاقا خلاف نظر بهمن بابازاده است و حداقل آن دسته از ایرانی‌هایی که در توئیتر فعال هستند، درگذشت در خانه سالمندان را حالا دیگر یک اتفاق تلخ تصور نمی‌کنند، نگاهی گذرا داریم به نظرات موجود در شبکه‌های اجتماعی، غافلگیرتان می‌کند:
کاربر محمود در توئیتی نوشت: بابازاده که آدم ...، اما واقعا قبح زندگی در خانه سالمندان را باید شکست زندگی در آنجا را بهبود داد.
جدا از فرهنگ عامه، کلی تلویزیون هم با فیلم و سریال عذاب وجدان می‌داد، سر همین خانواده‌های زیادی رو دیدم که بچه کوچک ۱۰-۱۵ سال بهترین سالهای عمرش خرج نگهداری پدر و مادر پیرش شده
سارا برومند هم اینگونه واکنش نشان داد: از خانه سالمندان تابو ساختن هم جالبه؛ سعید راد اینطور که هوشنگ گلمکانی نوشته زمانی به خانه سالمندان منتقل شده که درکی نسبت به شرایطش نداشته. این یعنی وضعیت‌اش به نحوی نبوده که افراد عادی بتونند ازش مراقبت کنند. خانه سالمندان در این شرایط کارکرد بیمارستان رو دارد…
کاربر ساحلم نوشت: این جبهه مقابل خانه سالمندان رو من بفهمم خیلی خوب میشه. یعنی که چی خوب؟ ایرادش چیه؟ برنامه ریزی درست کنی که به وقتش پول داشته باشی بدی عین فرشته دورت بگردن جای این که ... تو زندگی بچه‌هات. تلخیش کجاشه دقیقا؟
کاربر پیچک: پدر مارو درآوردین با این احساساتی بازی و حس بد دادن به خانواده ها برای اینکه سالمندان برن خانه سالمندان!!!! خیلی جای بدیه؟؟ سرمایه گذاری کنید جاهای قشنگ و مناسب درست کنید!
مینا نیکزاد: کاش سعی کنیم ورق رو برگردونیم و به خانه سالمندان حس مثبت بدیم. اول اینکه افراد سرخورده نمیشن و دوم تجرد زیاده و سیل عظیمی در آینده راهی خانه سالمندان خواهند شد.
کاربر بدون تمرین می‌برم: میخوام خودمو جر بدم از این حجم از سانتیمانتالیسم این جماعت به "تلخی" ، "در خانه سالمندان"؛ منظورم از دهه شصتی، تراز همچین آدمایین که تو سریال خانه سبز موندن
نسرین: همه گفتند چرا خانه سالمندان رو به تلخی میگید و جای بدی نیست. واقعیت اینه که نسل ما در آینده با خانه سالمندان کنار میان ولی نسل گذشته نه. هر چقدر هم خانه سالمندان مجهز باشه باز احساس طرد شدن می‌کنند حق هم دارند چون سبک زندگیشون فرق می‌کرده.
فرامرز الهی: ایده نکوهش «خانه سالمندان» هم احتمالاً تحت تأثیر صدا وسیمای پس از انقلاب شکل گرفت. این نهاد که اخلاقیات را به شکلی متصلب در نظر می‌گرفت، از هیچ کوششی در نکوهش نهادهای اجتماعی غیر سنتی فرو نگذاشت. در تصوری عمومی خ. سالمندان مساوی است با ناسپاسی فرزند، مهجوری و دورانداختگی.
پیشی صومتی: من نمیفهمم گارد ایرانی جماعت نسبت به خانه سالمندان چیه. کل اعضای خانواده باید از زندگی و کار و تفریحشون بزنن یه نفرو نگه دارن چون خانه سالمندان جیزه! عزیزان من از الان ذکر میکنم اگه تا پیری زنده موندم و از کار افتاده شدم منو بذارین خانه سالمندان
کاربر معمولی: من نمیفهمم ایراد خانه سالمندان چیه؟ من از الان میدونم اگر به سن بالا برسم خودم میرم خانه سالمندان زندگی میکنم. ازم نگهداری میکنن و من راحتتر زندگی میکنم. اطرافیانم رو هم به زحمت نمیندازم.
برترین ها
