اینجا چند صباحی آن طرفتر از آمدن سال هزار و سیصد و نود و اندی، پشت سبزه های کوچه های شهر دورتر از نئون های هزار رنگ درست دوقدم مانده به آن پیچک یاس، بچه هایی هستند پاکتر از برگ صنوبرها مثل باران، زلال و گل لبخندشان، درست شبیه گل های اقاقیای درخت همسایه بچه هایی بی سرپرست معلول ذهنی بیگانه با هر چه دروغ و تزویر و ریاست... یکی شان پشت شمشادها، نماز می خواند بر سجاده نور، آن یکی دعا می کند برای سواری که از سمت قبله خواهد آمد و دیگری؛ اینجا چراغی روشن است... .
قدس آنلاین