اختصاصی «تابناک با تو»؛ گزارش امروز درباره یک پدیده آزاردهنده به نام «جاجفیس» است. این اصطلاح کمی پیشتر در فضای مجازی رواج یافته بود. به یاد دارم چندی پیش در توئیتر فارسی، برخی کاربران وقتی میخواستند کسی را به خاطر توئیتهایی که به مزاجشان خوش نیامده، ادب کنند، از روش نادرست «قضاوت چهره» یا همانطور که خودشان میگفتند «جاجفیس» از روی عکس پروفایل استفاده میکردند.
تحقیقات نشان میدهد آمار جراحیهای زیبایی در کشور ما بالا و نگرانکننده است. در این راستا تهران «پایتخت جراحی بینی جهان» لقب گرفته است. تمرکز روی چهره و اساس قرار دادن آن به عنوان «همه چیز» در زندگی، باعث رواج هر چه بیشتر جاجفیس و عملهای جراحی زیبایی شده است. این روزها چهره برخی سلبریتیهای سینما و تلویزیون، با بزک و دوزکهای اغراقآمیز و جراحیهای زیبایی متعدد از حالت طبیعی خارج و به تابلو عملیات «تغییر چهره» تبدیل شده است. تماشای کلیپهای اینستاگرامی مردان و زنان شصت، هفتاد و حتی هشتاد ساله که برای جوانسازی پوست صورت، تن به عملهای دردناک میدهند، قابل تأمل است!
یک ضربالمثل ترکی درباره بالار فتن سن وجود دارد: «جمال میرود و کمال میآید.» اما برای بعضی فرآیند بنجامینباتنی رخ میدهد و جمال همچنان میخواهد بماند و با خودخواهی به کمال اجازه جلوس نمیدهد.
به راستی که در جامعه ما اهمیت چهره و زیبایی تا کجا پیش رفته که چنین کلیپهایی را میتوان به وفور در فضای مجازی یافت؟ بنا به اخباری تایید نشده، این جراحیها بعضی سیاستمداران را هم گرفتار کرده و حیرت مردم را برانگیخته است.
چند روزی است برشی از تولیدات شبکه خانگی در فجازی منتشر شده که مهران مدیری، به «سر و سیبیل» دختران دهه شصت کنایه میزند و مردان آن دوران را به خاطر دلبستن به چنین دخترانی ملامت و تحقیر میکند. این کلیپ که از دل یک برنامه طنز خارج شده، میتواند شاهد مثالی از ابتذال و انحطاط معنایی و محتوایی در تولید برخی برنامههای سرگرمکننده باشد. خندههای خانمهای بازیگر در این فیلم ناراحتکنندهتر است، یکی از آنها، عکس قدیمی خود را دستاویز خنده گرفتن از مخاطب قرار داده و همین امر بهانه «نیما شعباننژاد» میشود تا به چهره فرد دیگری _که نمیدانیم کیست_ حمله کند و به قول خودش «ریش پرفسوری» آن دختر خانوم را با هوشمندی تمام (!) از راه دور تشخیص بدهد و سپس طنین خندههای عصبیطور مجری و مهمانان در استودیو بپیچد.
این فضای سمی، هر چند ممکن است لبخند کمرنگی را بر لب بنشاند اما حقیقت تلخی از ظاهرگرایی افسار گسیخته جامعه را به نمایش میگذارد. هر کلمه به ظاهر خندهدار و تمسخرآمیزی، طنز نیست و اگر ارزش افزودهای برای مخاطب نداشته باشد و او را دچار شرمساری نسبت به مقطعی از زندگی خود یا دیگران کند، نمودی از انحطاط است.
این شوخیهای از مد افتاده و عصر «تیر و کمانی» با قیافه بقیه (به خصوص بانوان)، باعث گسترش فرهنگ «استهزا» و در نتیجه افزایش بیشتر جراحیهای زیبایی در جامعه خواهد شد. گویی کفگیر ایدهها در زمینه طنز هر جا به ته دیگ میخورد چهره دختران قدیم و جدید ایرانی را به چالش میکشد؛ البته بررسی جنبههای زنستیزانه این نگاه، محفوظ است.
فریدا کالو، مارتینلوترکینگ، هانس کریستین اندرسون، نیکولا تسلا، گاندی، یاسر عرفات، مادر ترزا، رزا پارکز و... این نامهای درخشان تاریخ بشریت را به یاد بیاوریم. اگر اصول جراحی زیبایی را اساس قضاوت درباره این چهرهها قرار بدهیم، هیچکدام زیبا نیستند. چه اهمیتی دارد که فریدا کالو سیبیل داشته یا نه، چه فرقی میکند هانس کریستین اندرسون صورت صاف و بدون چروکی داشته یا نه؟ مارتین لوتر کینگ اگر هر روز سرگرم روتین پوستی افراطی بود آیا میتوانست سیاهپوستان را از آپارتاید رهایی ببخشد و رؤیای خود را محقق کند؟ اگر فریدا کالو هر روز در کلینیکهای زیبایی وقت تلف میکرد میتوانست معروفترین نقاش زن تمام تاریخ لقب بگیرد؟
شاید جالب باشد بخوانید:
نظر جالب دختر سیبیلوی دانمارکی درباره خودش
حملهی مدیری به مرد شماره یک هالیوود جنجالی شد
فریدا کالو؛ اسطورهای دیرهنگام
بیایید شجاعت زشت بودن و یا پیر شدن طبیعی را داشته باشیم
این روزها «نچرال بودن»، یک جور مزیت شجاعانه به حساب میآید. بیایید بدقیافه و بداستایل (همان گونه که مدیری ادعا کرد، با مانتو اپلدار، با شانههای عریض و هیکلی) باشیم، اما با سیرت خوب و علم و هنرمان، دنیا را زیبا کنیم و در حد توان خود جهان را از یوغ نادانی و تاریکی نجات بدهیم. بیایید زشت باشیم اما بقیه از دست و زبانمان در امان باشند، بیایید در این دنیایی که اغلب صورتهایشان را مهندسی میکنند تا مثلا «اثرگذار» باشند، جسارت طبیعی بودن را داشته باشیم. بیایید با شجاعت «خود بودن»، جهان را از تاریکی ظاهرگرایی برهانیم،... بیایید حتی برای چند روز بیخیال همه قضاوتگران چهره بشویم و جهان را از دریچه روح و معنا دریابیم و مرعوب خندههای شوخی و جدی آدمها و بازیچه مالاندوزانی که میخواهند با صورت ما پولدارتر بشوند، نشویم. بیایید تصمیم بگیریم به جای کلینیکهای زیبایی، کتابخانهها را مملو از جمعیت کنیم و آنقدر غرق در خواندن کتاب بشویم که یادمان برود در آینه نگاه کنیم، شاید با کمک کتابها، از این زمانهی زیباییهای نفرین شدهی مصنوعی به هر قیمت، از قضاوتهای تلخ، از برکههای متعفن خودبینی، از طنزهای سطحی و خندههای پوشالی رهایی پیدا کنیم و در جامعه ای که به ازای هر دوازده نفر، شش طلاق ثبت میشه، به هم کتاب کادو بدیم و دانسته های مطالعاتی خودمون رو با هم به اشتراک بگذاریم و فرزندانی با فرهنگ بالای ایرانی آموزش بدیم و تربیت کنیم.
خجالت بکشید گند همه چیو در اوردین
بعضی از طنزها فقط جهت خنداندن است
گاهی اوقات فقط دوست داری بخندی همین