اختصاصی تابناک باتو ــ «هِرودوت»، تاریخ نگار نامور یونانی در زمان سلسۀ پادشاهی «هخامنشیان»، یعنی حدود ۲۵۰۰سال پیش، کتابی با موضوع «تاریخ» نوشته که خوشبختانه از میان قرنهای پر حادثه و آشوبهای زمان، در امان مانده و به بشریت به ارث رسیده است؛ کتابی که از نظر قدمت و دیرینگی، چندین قرن، پیش از به دنیا آمدن حضرت مسیح (ع) به رشتۀ تحریر درآمده است و در آن نکات و گزارشهای مختلفی از دنیای باستان به چشم میخورد.
در فضاهای علمی و غیر علمی بسیار مشاهده میشود که برخی افراد با بدبینی و غیر خوشبینانه به تمامی کتابهای تاریخی نگاهی سطحی میکنند و تصورشان این است که مطلق یا لااقل، بخش اعظمی از مطالب موجود در هرکتاب تاریخی، آن هم کتابی قدیمی همچون کتابِ «تاریخ هِرودوت»، با قدمت حدوداً ۲۵قرنی، چه در مطالب عجیب و چه در مطالب معمولی و غیر عجیبِ خود، مشحون و آکنده از گفتارهای غیر واقعی و دروغ است. البته منطقی و عقلانی است که از سوی یک انسان خردمند، همۀ گزارهها در هر کتاب تاریخی به طور مطلق تأیید نشود، ولی از سوی دیگر نیز عقل حکم میکند که برخی اخبار را با شواهدی که به دست میآید، مستدل و قطعی دانست و نسبت به آنها جزم و یقین حاصل نمود.
با این بیان، حین مطالعۀ آثار باستانی و کشفیات جدید دانشمندان حوزۀ باستان شناسی به دو نکتۀ جالب توجه و در خور ذکر برخورد نمودم که دقیقاً با گزارشهای هرودوت در کتاب فاخرش تطابق و سازگاری کامل داشت و در این جا این اطلاعات را برای نمونه، جهت بهره مندیِ «تاریخ دوستان» و به خصوص علاقهمندان به فرهنگ و تاریخ مهیج «مصر باستان»، در میان میگذارم و ایضاً این جُستار را تقدیم میکنم به همۀ افراد بدبین و شکاکی که به طور کل، گزارشها و اخبار موجود در آثار قلمی و مکتوب تاریخی را از اساس رد مینمایند.
الف) مجسمۀ کاهِن مصری
تصویر بالا، تعدادی مجسمۀ زیبای باستانی از جنس چوب، با قدمت ۳۰۰۰ سال پیش را متعلق به مصر باستان، در موزۀ هنرهای زیبای دانشگاه «هاروارد» شهر «بوستون» آمریکا به شمارۀ دسترسی۲۳.۳۲۶ نشان میدهد که در آن، سه زن، به همراه مردِ مو تراشیدهای که به شکلی، پیش قراول و طلایه دار گروه است در یک ردیف حرکت میکنند و در واقع، مشغول تدارکات مربوط به سفر آخرت و تشییع جنازۀ فرماندار هم روزگارشان میباشند. [۱]آن مردِ بدون مو و جلودار، بنا بر نظر صائب باستان شناسان، «روحانی مذهبی» یا به عبارتی «کاهِن» و غیب گوی آن زمان و مکان بوده است که احتمالاً دلیل تراشیدن مو، از منظر وی و همۀ هم صنفان او در آن ایام و روزگاران، دوری از تعلقات دنیوی یا به عبارتی، عدم توجه به ظواهر دنیا بوده است تا از خودشان چهره و ظاهری معنوی برای عموم به نمایش بگذارند و این چنین از بقیه، ممتاز و شناخته شوند. جالب است برخلاف ایام ما که بعضی افراد عارف مسلک، موهای خود را بلند مینمایند؛ در آن اعصار، چنین افرادی، موهای خود را میتراشیدند.
از این شعر «خواجه حافظ شیرازی» که سروده، «نَه هر که سر بتراشد؛ قلندری داند» نیز استفاده و فهمیده میشود در قرن هشتم هجری در ایران و به خصوص در شهر «شیراز» و منطقۀ «فارس»، افراد قلندر و صوفی مسلک، موهای خود را میتراشیدند.
در آیین اسلام نیز در مراسم «حج واجب»، حاجیان به دستور خدا، باید عمل «حَلق» یا همان تراشیدن موی سر را انجام دهند. دور نیست حکمت آن، دوری از تعلقات دنیوی و ترک وابستگی و زینتها در فرد حج کنندۀ بیت الله الحرام در اندیشۀ اسلامی باشد.
روحانیان و راهبان در آیین «بودا» نیز موی سر خود را میتراشند و همچنین برخی مجسمههای بودا با ظاهر و شمایل مردی مو تراشیده دیده میشود.
به هر روی، با استفاده از مجسمۀ کاهنِ مو تراشیدۀ جلو دار در شیء باستانی که از نظر گذشت و حتی دیگر مجسمههای متناظر و به دست آمده از کاهنان مصر باستان، به خوبی ثابت میشود که این کشف باستان شناسی و نظایر آن، با گزارش تاریخ هرودوت، صد درصد همخوانی دارد؛ آنجا که هرودوت در کتاب خویش، تأکید کرده است که «روحانیان و کاهنان مصری بر خلاف دیگر مناطق که گیسوان خود را بلند میکنند، موهایشان تراشیده شده است.» [۲] امروزه با کشف این مجسمه و همانندهای آن به صحت گزارش هرودوت در خصوص تراشیدن موی سر روحانیان و کاهنان مصری در ادوار دیرینۀ تاریخ پی میبریم.
با این حال، آیا تراشیدن موی سر در مردان با رویکرد معنوی و روحانی، اصالت وریشهای انسانی داشته یا آن که از آموزههای الهیِ کهن نشأت گرفته و دستوری از عالم بالا بوده است؟ آیا سنت تراشیدن موی سر به نشانۀ رویکرد معنوی و عبادی، از شرق به سرزمین مصر رفته یا از مصر به دنیای شرق آمده است؟ آیا در اسلام و در ایام حجِ واجب، خداوند به جهت مخالفت با مشرکان و منحرفان و آیینهای باطل در قرون گذشته مثل مصریان باستان، به تراشیدن موی مردان در آیین پاک خویش حکم داده است یا آن را روش و سنتی از دیرباز مقرر فرموده و ما به تاریخ و پیشینۀ الهی آن، پیش از مصریان دسترسی دقیق نداریم؟
ب) اسکن مومیایی فرعون «آمِنهوتِپ اول»
حدوداً دو سال پیش، یعنی در سال ۲۰۲۱ میلادی، مقالۀ پژوهشی معتبری در جهان منتشر شد که مطالعۀ آن، مرا به سرعت به یاد یکی از گزارههای کتاب «تاریخ هرودوت» و تأیید آن انداخت.
پژوهشگران، جسد مومیایی و باند پیچی شدۀ فرعون «آمنهوتِپ اول»، متعلق به بیش از ۳۵۰۰ سال پیش را که در سال ۱۸۸۱ میلادی (۱۴۲سال پیش) کشف شده بود؛ با فناوری دیجیتال، زیر دستگاه «سی تی اسکن» قرار دادند و یکی از نکاتی که با رؤیت تصاویر بدن مومیایی شدۀ فرعون آشکار شد این واقعیت بود که در ساختار جنازۀ وی، آلت تناسلی به شکل ختنه شده، رؤیت شد. پژوهشگران در مقالۀ تحقیقی و مفصل خود، در این رابطه در بخشی که صفت اعضاء و جوارح فرعون مزبور را برشمرده اند؛ چنین نوشته اند؛
«The penis shows evidence of circumcision» [۳](آلت تناسلی، شواهدی از ختنه را نشان میدهد!)
از طرف دیگر، هِرودوت در کتاب تاریخ خود در زمینۀ عمل «ختنه» در میان مصریان باستان چنین نوشته است؛ «ختنه کردن بین مصریان و حَبَشیها (منطقهای در شرق آفریقا، شامل کشورهای امروزی اِتیوپی، اِریتره، جیبوتی و سومالی)، از قدیمترین ایام معمول بوده است. من نمیتوانم بگویم کدام یک از این دو قوم، این رسم را از دیگری اخذ نموده است....» [۴] فرعون آمِنهوتِپ اول که جسد مومیایی شده اش توسط پژوهشگران، سی تی اسکن شده است به احتمال قوی از نظر زمانی، برای پیش از طلوع و ظهور آیین الهی یهود بوده است و مسلمانان و یهودیان در جهان، به دستور خداوند، اولاد ذکور خود را ختنه مینمایند. این فرعون مصر بیش از ۱۰۰۰ سال قبل از هرودوت، نویسنده و تاریخ نگار یونانی میزیسته است و این که هرودوت گفته است که بحث ختنه از قدیمترین ایام در مصر معمول بوده است، اسکن مومیایی فرعون آمِنهوتِپ اول، شاهد دیگری در اثبات گزارش وی در باب دیرینگی و قرینهای عینی در صحت آن خبر کهن در دنیای امروز ما با استفاده از فناوری دیجیتال و سی تی اسکن میباشد.
آیا بحث ختنه در بین مصریان و حبشیها بنا بر قول هرودوت که گفته است قدمتی کهن و نامعلوم دارد از دستور پیامبری الهی سرچشمه گرفته است یا این مسأله به جهت رشد علم پزشکی در بین بشر در دنیای قدیم و در مصر باستان صورت میپذیرفته و سوغات آسمانی هیچ دینی نبوده است و به جهت این که امری درست و منطبق با علم بوده، شرع نیز بر آن حکم داده است؟
کشفیات باستان شناسی همچون یافتن مجسمههای کاهنان مو تراشیده و همچنین اطلاعات به دست آمده از برخی دستاوردهای دیجیتالی امروزی و ابزارهایی چون «سی تی اسکن» و تحقیقات دقیق و موشکافانه بر روی مومیایی فرعون آمِنهوتِپ اول و بحث ختنه شدن وی، دو گزارش کتاب تاریخ هرودوت در این زمینهها را به نیکی تأیید و قرائنی محکم در صحت این دو گزارۀ تاریخی کهن است.
پی نوشت
[۱]https://collections.mfa.org/download/۱۴۳۵۹۲
[۲]ر. ک: تاریخ هرودوت، ج۲، ص۱۳۶ (ترجمۀ هدایتی)
[۳]https://www.frontiersin.org/articles//۱۰.۳۳۸۹fmed.۲۰۲۱.۷۷۸۴۹۸/full
[۴]تاریخ هرودوت، ج۲، ص۱۸۷.
دکتر سید مرتضی میرسراجی، مدرس دانشگاه
نگاهی نو به کتب تاریخی
جالب بود
زحمات شما ستودنیست.