«تابناک با تو» - شاید شوخی با معماران و دادن لقب همه چیز دان به آنها طنزی پرکاربرد باشد، از آنجا که معماری، تلفیقی از رشتههای مختلف است معماران در بیش از یک مجموعه فعالیت، در پروسهی معمار شدن مهارت پیدا میکند و تصوراتشان دائماً در حال شکل گیری است. همین جنبه است که زندگی ما معماران را هیجانانگیز، پر از سرگرمی و کار میکند و هر چقدر هم که پیش رویم، هرگز کسلکننده نمیشود. به دنیای یک معمار خوش آمدید!
ادراک معماران:
اول از همه، ما معماران یاد میگیریم که چگونه اطراف را ببینیم و چگونه با دیدی متفاوت مشاهده کنیم. معماران روزانه شروع به مشاهده افراد، طبیعت و فضاهای ساخته شده از منظری متفاوت میکنند حتما این سخن را خطاب به معماران شنیده اید: "به چیزی که میبینید توجه کنید، چون این تقریباً تمام اطلاعاتی است که شما نیاز دارید. "
در طول سالیان حرفهای به عنوان یک معمار یاد میگیریم، محیطی که در آن زندگی میکنیم را از دریچهای متفاوت بنگریم و آگاهانهتر به محیط اطرافمان نگاه کنیم علاوه بر این، ما حتی نحوه درک افراد دیگر از این فضاها را مشاهده و تحلیل میکنیم.
نیازهای جوامع محلی در فضاهای عمومی و همچنین آنچه که گردشگران در همان فضاها به دنبال آن هستند را درک میکنیم، ما معماران مشاهده میکنیم که چگونه فضاهای ساخته شده توسط انسان با سیستمهای طبیعی مانند آب، پوشش گیاهی، خاک و هوا تعامل دارند.
ما معماری موجود از کلبه تا ویلا و آسمان خراش را با دقت مشاهده میکنیم. در واقع به مرور هنر توجه کردن به یک عادت آگاهانه برای معماران تبدیل میشود.
چند وجهی بودن معماری:
به عنوان معمار، ما نه تنها معماری ساخته شده توسط انسان، بلکه طبیعت را نیز مشاهده میکنیم. برای ما کندوها و مورچهها به منبع الهام تبدیل میشوند. الگوهای طبیعت برای سیرکولاسیون فضاها در یک سایت مورد مطالعه قرار میگیرند و هر زمینه طراحی دیگری به طور مستقیم یا غیرمستقیم به زیرمجموعهای از معماری تبدیل میشود: مانند ساخت مبلمان، دکوراسیون و طراحی داخلی، طراحی محصولات، سبکها و الگوهای پارچه، طراحی منظر، طراحی خدمات و غیره.
در یک نقطه، ما با این رشتهها تلاقی میکنیم. بنابراین، عطش کاوش، سفر و یادگیری در طول زندگی ما، ذاتا حرفه ما میشود.
حالتهای مختلف ادراک مهارتهای جدیدی را اضافه میکنند: طراحی، عکاسی، فیلمبرداری، تحقیق، نوشتن، مدلسازی، ماکت سازی و غیره.
اگرچه هر معمار ممکن است در همه این مهارتها عالی نباشد با این حال دستی بر همگی دارد.
استفاده از دانش میان رشتهای به مسیر رسیدن به طراحی فضاهای قدرتمند کمک میکند. زمانی که فضاها را تجربه میکنیم، میتوانیم طول و عرض را ذهنی اسکن کنیم. این اتلاقی بین تفکر منطقی و یک رویکرد خلاقانه است که منجر به معماری عالی میشود.
ذهن پرسشگر معمار:
همه چیز برای یک معمار با مشاهده شروع و با پرسش ادامه مییابد. به عنوان مثال، معمولاً بر خلاف دیگر افراد، معماران وقتی برای صرف غذا به رستوران میروند ابتدا با نگاهی فورا به ایرادات یا جنبههای خوب فضا اشاره میکنند و با تحلیلی سریع سوالات زیادی مطرح میکنند و در پاسخگویی به سوالات، درپروسه طراحی جای تعجب نیست که یک طراحی عالی پدیدار میشود.
برای یک معمار، بخشی از یادگیری از معماری اطرافشان این است که بپرسند: «چرا این فضا به این شکل طراحی شده است؟ آیا بهتر نبود به جای این کار این کار را انجام میداد؟» این وظیفه ما به عنوان معمار است که نه تنها از اشتباهات خود، بلکه از اشتباهات معماران دیگر نیز درس بگیریم.
برخی اوقات، هیچ درست یا غلطی در طراحی وجود ندارد. همه چیز به ادراک ما مربوط میشود و این گاهی اوقات منجر به بحث و گفتگو با همکاران میشود.
بنابراین، آیا میدانید چگونه فضاها را به زیبایی بسازید؟ میدانید چه چیزی در خدمت کاربران است یا چگونه نقشههای فنی انجام دهید؟ آیا نسبت سیمان به شن و سنگدانه را میدانید که در فونداسیون باید استفاده شود یا حتی میدانید از چه پالت رنگی برای دکوراسیون داخلی استفاده کنید؟
از ما معماران انتظار میرود مانند نژادی کمیاب همه چیز را بدانیم و به طور شگفت انگیزی تا حدی این انتظار را براورده کردیم. زیرا کار ما شامل همه چیز است: از خواندن گرفته تا صحبت کردن، نوشتن، تعامل، طراحی و ساختن و ...
ما دنیایی را که در اطراف خود میبینیم بررسی و ارزیابی میکنیم و به عنوان معمار احساس قدرت میکنیم و علاقه مندیم با روشهای منحصر به فرد خود تغییرات ایجاد کنیم. معماری دیدگاه ما را تغییر میدهد و این تغییر بر اساس نحوه درک ما از جهان اطرافمان ایجاد میشود.
منبع: آرل