«تابناک باتو» ـ حرف تازهای نیست که پزشکی، رویهای جنسیتزده دارد و به شیوهای سیستماتیک میزان درد زنان را کمتر از مردان جدی میگیرد، خیلی بیشتر و به شیوهای دمدستی درد زنان را به «عصبی بودن و استرس» ربط میدهند و در نتیجه گاه تشخیص را به موقع نمیدهد، داروی مناسب در دوز مناسب را برای زنان تجویز نمیکند و به سادگی باعث آسیب بیشتر بیماران زن میشود. دراینباره تحقیقات دانشگاهی و کتابهای متعددی هم منتشر شده است و این بحث در چندسال اخیر با حضور پررنگتر زنان پزشک، جدیتر شد.
حال نتیجه تحقیق تازهای بار دیگر تایید میکند که پزشکی، به شکلی مداوم رویه استانداردی دوگانه در برابر درد زنان دارد. این تحقیق میگوید کماکان این کلیشهی دروغین که «زنان دربارهی میزان درد خود غلو میکنند»، عادی و رایج پزشکی است، این رویه متاسفانه در میان پزشکان و پرستاران از هر دو جنسیت مرد و زن رایج است. همزمان به کلیشهی دروغین دیگری باور دارند که «مردان درد را بهتر تحمل کرده و کمتر از میزان واقعی گزارش میکنند». در نتیجه درد مردان را جدیتر از میزان واقعی هم ارزیابی میکنند.
بنا به این تحقیق زنان و مردان پزشک و پرستار، چه ابراز درد شفاهی از سوی زنان بیمار چه نمادهای غیرکلامی درد زنان را کمتر جدی میگیرند. در نتیجه به شکلی سیستماتیک، درد زنان را کمتر از چیزی که باید درمان میکنند و در نتیجه همین نگاه و رویهی، بسیار بیشتر برای درد جسمانی زنان، داروهای روان و در بسیاری موارد نالازم و بیربط تجویز میکنند و نه داروهای مرتبط با مشکل جسمی.
این تحقیق تازه از ویدیو کلیپهای کوتاهی از بیماران استفاده کرده که درد جسمی دارند. بیماران در معاینه درد خود را به شکل کلامی اعلام میکنند، خودشان از یک تا ده میزان دردشان را مشخص میکنند و جزئیات دردی را که احساس میکنند، توصیف. سپس پزشکان و پرستاران از هر دو جنسیت زن و مرد، کلیپها را مشاهده کردند. به شکلی نظاممند زنان و مردان پزشک و پرستار، مدام درد زنان را کمتر ارزیابی کردند. حتا وقتی حالت صورت درهمفشردهی بیمار زن و مرد از درد یکسان بود، باز درد مرد را جدیتر گرفته و بیشتر ارزیابی کردند.
در تحقیق دیگری به پزشکان و پرستاران ویدیو کلیپ نمونه خون گرفتن از بچهای ۵ساله را نشان دادند که جنسیتاش مشخص نیست. به عدهای از آنها گفتند اسم این بچه «ساموئل» (نام مذکر) است و به عده دیگری گفتند اسم این بچه «سامانتا» (نام مونث) است. باز به شیوهای کاملا سیستماتیک پزشکان و پرستارانی که به آنها بچه «ساموئل» معرفی شد، درد را جدیتر و بیشتر از آن دسته برآورد کردند که بچه را «سامانتا» دیدند!
این وضعیت دردناک در حالی رخ میدهد که اصولا «درد» و «نوع ابراز درد» صرفا مسالهی پزشکی نیست. درد نه تنها به بسیاری از عوامل و تاریخچه فردی بستگی دارد، بلکه مسالهای است که در بستر اجتماعی رخ میدهد و به عوامل اقتصادی، اجتماعی، طبقاتی و ... ربط دارد، مسالهای مرتبط با جامعهشناسی هم هست؛ چیزی که در اکثر دانشگاههای پزشکی هرگز به هیچ دانشجویی آموزش نمیدهند.