زمانیکه پای فلزی خود را در اولین گام ماراتون طولانی و آخرین فرصت ورزشی زندگیاش بر زمین زد تنها چند رسانه محدود محلی که دنبال یک خبر جذاب برای پر کردن برنامه روزانه خود بودند در محل حضور داشتند. در زمانی که هنوز رسانههای ماهوارهای و پخش زنده به شیوه امروزین فراگیر نشده بود همین هم برای تری ۲۱ ساله و هدفی که داشت مهم بود. اما چند روز بعد او به خبر اول همه رسانههای کانادا و بخش عمدهای از آمریکای شمالی تبدیل شد و برای دو سال مهمترین چهره خبرساز کشور. حالا بعد از حدود ۳۰ سال نام و یاد او هنوز منبع بسیاری از اخبار و تفاسیر است. فیلمها و سریالهای تلویزیونی متعددی بر اساس داستانش ساخته شده و به یکی از شمایلهای قهرمانی برای جوانان کانادایی مبدل گشته است. اما به راستی تری فاکس کیست؟
![تری فاکس: قهرمانی که رویای امید را به واقعیت تبدیل کرد تری فاکس: قهرمانی که رویای امید را به واقعیت تبدیل کرد](/files/fa/news/1399/6/24/332247_585.jpg)
حاصل رویای تری فاکس
به گفته بتی فاکس، مادر تری فاکس، او «یک جوان بسیار معمولی» بود. اما این جوان معمولی زمانی که ماراتن امید خود را در سرتاسر کشور و به منظور جمعآوری کمکهای مردمی برای تحقیقات در زمینه سرطان آغاز نمود، به یک قهرمان ملی بدل شد و اماکن، خیابانها و پارکهای بسیاری به نام او نامگذاری شد. هدف او این بود که همه کاناداییها را، که در آن زمان جمعیتی معادل ۲۴ میلیون نفر را تشکیل میدادند، تشویق کند تا نفری فقط یک دلار به تحقیقات در زمینه سرطان کمک نمایند.
او مجبور شد سفر خود را نیمهکاره رها کند زیرا بیماری سرطان که گمان میبرد سه سال پیش بر آن غلبه کرده، دوباره بازگشته و این بار جان وی را ستاند. اما با شکلگیری برنامه دوی همگانی سالانه «تری فاکس»، رویای او برای متوجه ساختن افراد نسبت به موضوع سرطان و جمعآوری کمکهای مردمی به حقیقت پیوست.
یک آغاز معمولی
تری فاکس در ۲۸ جولای سال ۱۹۵۸ در شهر وینیپگ استان مانیتوبا متولد شد. چند سال بعد خانواده او به غرب و به شهر کویتلم Coquitlamدر استان بریتیش کلمبیا نقل مکان کردند.
او در کودکی همیشه حتی وقتی که به علت کوتاهی قد بدترین بازیکن تیم بسکتبال کلاس هشتم بود، هم به ورزش علاقه داشت. یکی از معلمانش او را تشویق کرد که بهتر است در مسابقات دوی ماراتن شرکت کند زیرا دونده خوبی است اما او علاقهای به این کار نداشت. او همیشه تلاش میکرد تا هر طور شده معلمش را خوشحال کند. در آخرین سال تحصیلش در مدرسه راهنمایی شهر کویتلم، مشترکا با دوستش، داگ آلورد، جایزه ورزشکار سال را برد و بعد از آن برای تحصیل در رشته ورزش Physicalبه دانشگاه سایمن فریزر Simon Fraserرفت.
در سال ۱۹۷۷، وقتی درد شدید زانو او را زمینگیر کرد، به بیمارستان رفت و آنجا بود که بیماری تومور بدخیم استخوانیosteogenic sarcoma که نوعی سرطان استخوان است، در او تشخیص داده شد. پای راست او تقریبا از ۱۵ سانتیمتری بالای زانو قطع شد.
او از زمانی که مجبور بود در بیمارستان بگذراند تا دوباره راه رفتن را یاد بگیرد نفرت داشت. اراده او چنان قوی بود که تنها بعد از گذشت شش هفته از جراحی مشغول بازی گلف شد. کمی بعد وقتی از او برای بازی در تیم بسکتبال با ویلچر به همراهی ریک هنسن، قطع نخاعی دعوت شد، یک بار دیگر بسکتبال به زندگیاش بازگشت.( ریک هنسن نیز یکی از قهرمانان کانادایی است و در سال ۲۰۱۰ نیز یکی از حاملان مشعل المپیک در کانادا بود.)
اما تری روزهای بیمارستان را هرگز از خاطر نبرد. او از اینکه میدید در کانادا چه پول کمی صرف تحقیقات سرطان میشود بسیار ناراحت بود. او این عصبانیت را به یک ماموریت برای خود تبدیل ساخت و گام در مسیر دویدن در سرتاسر کشور گذاشت تا به این ترتیب هم توجه افراد را به موضوع سرطان جلب کند و هم پول لازم را برای تحقیقات در این زمینه فراهم آورد.
ماراتون امید: سفر فاکس در سراسر کشور
وقتی او تمرینهای خود را شروع کرد، به کسی درباره آن حرفی نزد. به خانوادهاش هم گفت که برای شرکت در ماراتون ونکوور تمرین میکند. ابتدای کار همه چیز خیلی سخت بود. وقت او مدام صرف زمین خوردن و بلند شدن از روی زمین میشد. اما او همچنان ادامه داد و بعد از گذشت بیش از یکسال و دویدن بیش از ۴۸ هزار کیلومتر، بالاخره نقشهاش را برای خانواده علنی کرد.
در ۱۲ ایپریل سال ۱۹۸۰، تری فاکس پای مصنوعیاش را در ساحل اقیانوس آتلانتیک در سنتجان فرو برد و از همانجا ماراتون امید خود را آغاز کرد. او هر روز بدون در نظر گرفتن شرایط جوی، باد و باران و حتی برف، ۴۲ کیلومتر میدوید. بدبینها معتقد بودند که او به نیو برانزویک هم نخواهد رسید اما او ثابت کرد که آنها در اشتباهند و از آنجا بود که نام تری فاکس در سرتاسر کشور طنینانداز شد و به نامی آشنا برای همه بدل گشت.
پارس کانادا