به گزارش «تابناک باتو» ـ روزانه شاهد بروز برخی رفتارهای فردی و جمعی در حوزههای مختلف و در مناسباتمان هستیم که به لحاظ تنوع تکثر و ماهیت متفاوتشان، نمیتوان دقیق اسم و علت هایش را مشخص کرد، آنها را بازتاب تفاوتها و تعارضهای طبیعی جامعه و مثل سایر جوامع دانست، یابعنوان برخی عوارض و عوامل منفی ومحصول توسعه نیافتگی ذهنی، اجتماعی و فرهنگی، قلمداد کرد.
برای نمونه به برخی مصادیق در این زمینه اشاره میشود: اینکه برخی از ما دونفری یا چندنفری وقتی میخواهیم از در اتاقی خارج شویم یا وارد آسانسور شویم کلی تعارف میکنیم، اول شما، نه نمیشه و...، ولی همین ماها وقتی سوار بر ماشین تو خیابون رانندگی میکنیم، به خصوص اگر عینک آفتابی بر چشم داشته باشیم، سانتی متری به همدیگه راه نمیدهیم.
اینکه برخی از ما اگر به مهمونی، عروسی به صرف شامی دعوت باشیم و میزبان برای خاطر جمع شدن از تعداد قطعی میهمانان و سفارش به اندازه غذا وجلوگیری از اسراف، بپرسه ازمون که ببخشید خواهید آمد؟ ویا با چندنفر خواهید آمد؟ بهمون برمی خوره.
اینکه اگر فوت شده ای، وابسته خیلی خیلی دور یک مدیر، مقام ارشدیا پولدار معروف باشه، برای رفتن به مراسمش انواع تاج گل میبریم وپلاکارد مینویسیم، ولی اگر اون مقام دیگر بر سر پستش نباشد، مجلس ختم نزدیکترین فامیلش هم باشه، خلوت میشه.
اینکه بعضی مون در مترو یا تاکسی، گردنمون رانیم متر دراز میکنیم تا گوشی بغل دستی مون را ببینیم که چی میبینه و چی تایپ میکنه.
اینکه تحت تاثیر شرکت در یک برنامه دینی و مذهبی و مواعظی که بر فانی بودن این دنیا و عبرت آموزی تاکید دارد، تا زمان حضور در آن مراسم، تقلب الاحوال میشویم، بعد از خروج از آن، دوباره طوری دنیا پرست میشیم که انگار عمر نوح خواهیم داشت.
اینکه برای تهیه لوازم خونه مون، کلی زجر میکشیم و قرض وقوله میکنیم و بعد میذاریم دور از دسترس و استفاده، می گیم اینا برای روز مباداست.
اینکه تو تصادف دو تا ماشین باهم تو خیابون یا جاده، یا وایمیسیم عکس میگیریم، یا بجای پلیس در صحنه تصادف، مقصر را معرفی میکنیم.
اینکه بعضی مون موقع برگشتن از مهمونی آخر شب از یک واحد آپارتمانی در یک مجموعه چند واحدی، تازه یادمون میفته که تو راهروها مجددا نیمچه جلسهای تشکیل بدیم و از نو چاق سلامتی کنیم.
اینکه با وجود اعلام پلیس راه مبنی بر ترافیک سنگین در جادههای شمال کشور در دوسه روز تعطیلی، حاضر میشیم گاهی ده ساعت یابیشتر در ترافیک یک مسیر سه ساعته بمونیم، اونم تازه برای تمدید اعصاب و گذران خوب اوقات فراغت.
اینکه در جایگاه یک فروشنده، اول ظاهر، تیپ و قیافه و ماشین و لباس مشتری را میبینیم، بعد قیمت کالامون را تعیین میکنیم.
اینکه مطلبی را از فرد یا جای دیگری، بدون ذکر منبع ومرجع اصلی آن، به اسم خودمون کپی وانتشار میدیم.
اینکه وقتی هواپیمای دارای ۳۰۰ سرنشین روی باند فرودگاه میشینه و علیرغم درخواست مسئول مربوطه اش، همه مون یکجا با هم برای خارج شدن، از صندلی هامون کنده می شیم.
اینکه وقتی تو یه مسابقه ورزشی، بخصوص فوتبال، و مخصوصا با خارجی ها، اگر مثلا بیشتر از دو گل به حریف زدیم مجری اخبار ورزشی مون با صدای رعد آسا میگه تیم حریف را در هم شکستیم، انگار ورزش صحنه جنگه، ولی اگر نتیجه را واگذار کردیم، با دهها مقدمه چینی قبلی نظیر اینکه:درحالیکه مستحق شکست نبودیم، برتر بودیم و داور به نفع اونا بود و.. سعی میکنه با صدای خیلی ملایم توجیه کنه.
اینکه بعضی مون، به محض زنگ خوردن تلفن همراهمان، نگاه میکنیم ببینیم کیه: طلبکاره؟، بدهکاره؟، رئیس والا مقامه؟، یه بنده خدایی هست که میخواد گرهی از کارش باز کنیم؟ بعد تصمیم میگیریم جواب بدیم، یانه وچه جوری جواب بدیم.
اینکه برخی مون، بخصوص اگر رئیس ومدیری باشیم، فکر میکنیم که اگر زودتر یا حتی سر ساعت به یه جلسه عمومی بریم کسر شانه وکلاسش به اینه که وقتی همه آمدند و حتی دیرتر در جلسه حاضر بشیم.
و...
از نظر شما مخاطبین محترم، اسم این گونه رفتارها چیه؟ تنوع فرهنگیه؟، آزادیه؟، زرنگ بازیه؟، فرافکنیه؟، دیگران را قضاوت کردنه؟ خودمحوریه؟، خود را به اون راه زدن، جوگیر بودن زیادیه؟، حسادته، نفاق گفتاری و رفتاریه، تاخر فرهنگیه، ...، یا نه این گونه رفتارها عادی، طبیعی وپیامد تغییرات اجتماعی است؟
علت این گونه رفتارها از نظر شما چیه؟
آیا اینها هم ناشی از تحریم، مشکلات اقتصادی و معیشتی است؟
شماسایر مصادیق اینگونه رفتارها را چه مواردی میدانید؟
نتیجه این گونه رفتارها تو اقتصاد و سیاست ومدیریت و اجتماعمون چیه؟
محمدرضا طالبی نژاد، دکترای جامعه شناسی