رامبد جوان دیشب یکی از برگ های زرین خندوانه را رو کرد و این بار مظلوم ترین گردان از دلاور مردان دفاع را میهمان برنامه پر بیننده خندوانه کرد.
شب 31 شهریور، استودیوی برنامه خندوانه شاهد حضور گروهی از جانبازان اعصاب و روان بود. رامبد جوان در آغاز برنامه، شادی خندوانه را به آنان هدیه کرد.
برخی از آنان که سال ها جان خود را مایه راحتی مردم قرار داده بودند به رغم رنجور بودن روحشان تلاش کردند در شاد کردن برنامه با رامبد جوان سهیم شوند. جُوک گفتند و شعر خواندن تا مردم کشورشان را بخندانند اما خود، انگار خنده هایشان را در لحظه اسارت یا پشت موج انفجار توپ و خمپاره جا گذاشته بودند.
بزرگی روح آنان زمانی هویدا شد که دکتر پژمان آقایی ، پزشک معالجشان اعلام کرد برخی از این مردانِ مرد ، هر روز نزدیک به پنجاه قرص آرام بخش می خورند تا بتوانند آرام بگیرند . سخت است پس از پنج سال اسارت و بازگشت به وطن راضی شوی به خاطر خانواده ای که سال ها اسارت را برای دیدنشان روز شماری کردی،ترک کنی و کنج تنهایی را در آسایشگاه برگزینی اما یکی از میهمانان دیشب خندوانه چنین کرد . متنی را آماده کرده بود که رامبد برای یادگاری از او گرفت. می گفت موج انفجار و موج شکنجه او را دچار ضایعات اعصاب و روان کرده .
دانشجوی عمران دانشگاه شفیلد انگلیس که با شنیدن تجاوز دشمن به خاک وطنش خود را به این دیار می رساند و در صحنه نبرد دچار ضایعه می شود هم جزو این میهمانان بود .او از سال63 تمام آمال و آرزو های خود را در دفاع از پایان نامه ها و رساله های دکتری در زمینه عمران پشت خاکریز گذاشت و در بیمارستان مستقر شد .
رامبد و حتی جناب خان دیشب هرچه در توان داشتند گذاشتند تا فضای برنامه را مانند دیگر برنامه ها به شادی و فرح نزدیک کنند اما انگار روح بلند این مردان، کمتر اجازه ابراز وجود به آنان داد به طوری که جناب خان هم رو به ابراز احساسات آورد .
دیشب رامبد میهمان ویژه خود را فرزند شهید معرفی کرد . فرزندی که به پاس شجاعت های پدر شهیدش ، عمر خود را وقف خدمت به همرزمان او کرده بود . دکتر پژمان آقایی مسئول بیمارستان میلاد شهریار بود . مکانی که این جانبازان در آن روزگار سپری می کنند . می گفت خانواده ام گله مندند که چرا بیشترین وقت فراغتم را با این جانبازان می گذرانم اما هرگز از این کار مرا منع نمی کنند . وفاداری او به آرمان های پدرش هنگام نشان دادن عکس آن شهید آشکار شد . دکتر میان سالی که حالا دو فرزند جوان دارد با دیدن عکس پدرش تاب نیاورد و گریست.
دیشب رامبد جوان هم اگر جزو تماشاچیان بود قطعا دلی از عزا در می آرود و اینقدر تلاش نمی کرد بغض های خود را فرو بخورد . رامبد بی شک دلش می خواست با مخاطبانش همراهی کند.
اوج هنر تیم خندوانه در نخستین شب هفته دفاع مقدس، سرود «وطنم ای شکوه پا برجا» با صدای سالار عقیلی بود که به طرز ماهرانه ای بر چهره های پرُ از غرور پاسداران از وطن نشست. این وطن همواره خود را مدیون آنان خواهد دانست. آنان که زخمی سربلند دورانند .
خندوانه دیشب اگرچه تلخ بود اما احساس شیرینی این شکلات تلخ همواره در کام مخاطبان به خوبی خواهد ماند .
جام جم آنلاین
نمی توانم از دست اندر کاران محترم برنامه خندوانه تشکر نکنم.آنها دیشب فضای خانه های ایرانیان را مملو از عشق و علاقه به رزمندگان عزیز کردند.مردانی که هیچگاه توقع تشکر نداشتندو عملشان برای رضای خدا بود.
یادمان آوردند که باید به این عزیزان رسیدگی کرد.اگر خدا بخواهد قصد کردم از این به بعد حداقل ماهی یک بار برای خدمت به این عزیزان به کنارشان بروم .فکر می کنم این روحیه در دیگران نیز بوجود آمده باشد. مطمئن هستم که اگر روزی خسته از کمک به ایشان به خانه برسم شادترین لحظات عمرم را در پیش خواهم داشت. خدا به شما مهربانان ودلسوزان جامعه توفیق خدمت هر چه بیشتر عطا فرماید.
من دیشب در فضای جبهه وجنگ بودم وحسابی گریستم