به طور کلی برای عبور از بحران آب و کاهش مصرف آب خانگی دو دیدگاه وجود دارد؛ رویکرد نخست بر تنظیم قیمت و رویکرد دوم بر مدیریت مصرف آب بدون توجه به قیمت تأکید دارد. در دیدگاه اول برای کاهش مصرف و حفظ و نگهداشت ذخایر آبی، افزایش قیمت آب بر اساس منحنی عرضه وتقاضا ودست یابی به قیمت تمام شده ملاک قرار گرفته آب ارزش اقتصادی مییابد و اهرم قیمت گذاری راهکار کنترل مصرف میگردد.
به گزارش
«تابناک با تو»، دراین نگرش آب کالایی اقتصادی درنظر گرفته میشود و قیمت آن بر اساس هزینههای تصفیه، سرمایه در گردش، تأسیسات انتقال، نیروی انسانی، استهلاک و سایر شاخصهای اقتصادی تعیین میگردد. تنظیم مصرف بر پایه قیمت توسط پاره ای از سیاست گذاران آب تعقیب میشود و آنان باوردارند با قیمت گذاری شناور آب میتوان به ازاء هر 10 درصد افزایش قیمت 3تا4درصد از مصرف کاست؛ البته این ادعا نیازمند بررسی دریک دوره زمانی بلند مدت است.
اما رویکرد دوم که مورد اقبال بیشتر سیاستگذاران و برنامه ریزان حوزه مصرف بهینه آب است، کاهش مصرف آب خارج از گزارههای قیمت گذاری را مدنظر قرار میدهد و بر استفاده از وسایل کاهنده مصرف به عنوان یکی از متغیرهای اصلی کاهش مصرف تأکید دارد. در سالهای اخیر، استمرار خشکسالی، افزایش مصرف گروههایی از جامعه و ثبات نسبی قیمت فروش آب، مزید بر علت شده تا استفاده از این وسایل به عنوان راهکار اصلی کاهش مصرف آب در بسیاری از محافل اقتصادی و به ویژه متولیان صنعت آب جا بیفتد و اکثر قریب به اتفاق شرکتهای تامین کننده آب و بالاخص شرکتهای آبفا، مدافعان سرسخت این وسایل شوند و با شدت وحدت مردم را به استفاده از این وسایل ترغیب نمایند. اما نکته در اینجاست که آیا توصیه و حتی پاره ای از مواقع الزام به استفاده از وسایل کاهنده مصرف میتواند به تنهایی اثرات مورد نظر در کاهش مصرف آب را به دنبال داشته باشد؟
تأمین کنندگان و توزیع کنندگان وسایل کاهنده مصرف، بر کاهش 20 تا 25 درصدی مصرف آب با استفاده از شیرآلات و لوازم کاهنده مصرف متفق القولند. اما در عمل آیا به راستی کاهش 20تا25 درصدی مصرف، تنها با استفاده از این شیرآلات محقق خواهد شد؟ آیا بسیاری از این شرکتها بحران آب را وسیله ای برای سوداگری خود در بازار نیافته اند؟
آیا کسانی که مصر به کاهش مصرف آب با استفاده از این وسایل هستند این احتمال را نمی دهند که ممکن است من و شما به نوعی از این وسایل استفاده نمائیم، ولی بر اثر سبک زندگی مصرفی نهادینه شده در ذهن و فکرمان به طور مثال به جای 10دقیقه استحمام که در قبل داشته ایم هم اینک آن را به 15 دقیقه افزایش دهیم. یا به جای یک بار استفاده از فلاش تانک دو بار از آن استفاده کنیم و...آیا این فرضهای احتمالی باعث نخواهد شد به طور کلی اثر این وسایل کاهنده مصرف بلا اثر شود و هر آن چه رشته بودیم پنبه شود.
شاید این سوء تعبیر پیش آید که این متن قصد اخلال در استفاده از این وسایل را دارد. اما سخن این است که برای برنامه ریزی دقیق و عملی در هر زمینه ای ابتدا باید اولویتها مشخص شود و سپس اقدامات بعدی دنبال شود. در بحث مدیریت مصرف با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی کشور استفاده از لوازم کاهنده مصرف راهکار دست چندم محسوب میشود و لاجرم نباید سمت وسوی بودجههای مربوط به صرفه جویی در مصرف را به این بخش سرازیر کنیم. برای صحت این مدعا که نباید نقطه پیکان صرفه جویی در مصرف آب را به سمت وسایل کاهنده مصرف نشانه رویم کافی است به آمارهایی که در ادامه مییابد اندکی توجه کنیم.
میزان مصرف سالانه آب شرب خانگی کشور حدود 6/5 میلیارد متر مکعب در سال برآورد میشود که این مقدار آب را حدود 21 میلیون خانوار مصرف میکنند. اگر شرایطی فراهم شود که تمام خانوارهای ایرانی، صاحب وسایل کاهنده مصرف شوند در خوش بینانه ترین حالت میتوان انتظار داشت با صرفه جویی 30درصدی حاصل از این وسایل، سالیانه یک میلیارد و 680 میلیون متر مکعب در مصرف آب صرفه جویی شود که با در نظر گرفتن قیمت میانگین 500 تومان برای هر متر مکعب آب تصفیه شده مبلغ 840 میلیارد تومان صرفه اقتصادی سالیانه عاید خواهد شد که وضعیت کاملاً مطلوب و مقرون به صرفه جلوه میکند.
اما این سکه روی دیگری هم دارد که قابل توجه است.برای این که کلیه خانوارهای ایرانی بتوانند وسایل کاهنده مصرف آب داشته باشند با توجه به تورم کنونی، این وسایل و شیر آلات، برای هر خانوار مبلغی در حدود 150 هزارتومان (شامل شیرآلات کاهنده مصرف،فلاش تانکهای کم مصرف، سردوش و...) آب میخورد که با احتساب خانوارهای کشور برای تامین این شیرآلات باید مبلغ نجومی در حدود 3150 میلیارد تومان هزینه شود.
با یک محاسبه سرانگشتی درحدود چهار سال طول میکشد تا به فرض تحقق میانگین صرفه جویی 30 درصدی ناشی از این وسایل بتوان کل هزینههای انجام شده برای خرید شیر آلات و ابزارهای کاهنده مصرف را جبران و همپوشانی کرد.یعنی تا چهار سال هیچ صرفه جوئی اقتصادی مالی در بخش مصرف آب برای خانوارها محقق نخواهدشد.همچنین با توجه به ارز بری زیاد این وسایل،عمر مفید دو یا سه ساله و امکان محتمل و همیشگی افزایش مصرف از طرف مردم،در حال حاضر چقدر توجیه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... برای استفاده از این وسایل در حجم وسیع و به عنوان راهبرد و راهکار اصلی مدیریت مصرف وجود دارد.
لوازم کاهنده مصرف آب، چون از تکنولوژیهای نوین بهره گرفته اند میتوانند وسایل کارآمدی برای کم کردن مصرف باشند به شرط آن که ابتدا انسانهایی با ملاکها و شاخصهای صرفه جویی پرورش یافته باشند . به اذعان تمامی اندیشمندان، صاحبان خرد و علمای اجتماعی، " مبحث انسان سازی " کلید واژه و اولویت اصلی در پیشبرد و ارتقای فرهنگی محسوب میشود و در این خصوص، تغییر سبک زندگی و تغییر نگرشهای مردم در حوزه مدیریت مصرف باید از سوی سیاست گذاران و متولیان آب به عنوان اولویت اصلی در برنامه ریزیها مد نظر قرار گیرد.
در این وضعیت باید هوشمندانه تصمیم گیری نمائیم. در جامعه ای که امواج ویرانگر مدرنیته در باب مصرف، بیشتر مردم و حتی نهادهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است و سیطره مصرف گرایی بر تمامی بدنه اجتماعی سایه افکنده است به کار گیری وسایل کاهنده مصرف تا چه حد میتواند مثمر باشد. "مصرف" با "مدرنیته" عجین شده است ودر فضای گفتمانی که افراد جامعه هر لحظه و هرآن در معرض بمباران مصرف گرایی قرار دارند چگونه میتوان انتظار معجزه از این وسایل را داشت؟
"مصرف" به عنوان یک سبک زندگی در جامعه رسوخ کرده است و گسست از این وضعیت بسیار مشکل و نیازمند عزم ملی مردم، علمای مذهبی، اندیشمندان فرهنگی، اجتماعی و حاکمیتی است. لذا باید بر گسستن از این فرهنگ و تغییر سبک زندگی متمرکز شد تا بتوان در حوزه مصرف بهینه آب موفق گردید.
از باب اهم به مهم آیا بهتر نیست با هزینه کردن حداقل یک چهارم قیمت این وسایل در بخش زیر ساختارهای فرهنگی و درپرتو تعالیم اسلامی با تغییر سبک زندگی غلط مردم در بخش مصرف، امکان کاهش 20 درصدی مصرف را بدون صرف هزینههای گزاف برای خرید شیر آلات کاهنده مصرف و با همین وسایل و شیرآلات موجود تجربه نمائیم و در ادامه به تدریج به دنبال نوسازی شیرآلات باشیم. با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی کشور استفاده از لوازم کاهنده مصرف راهکار اصلی محسوب نمی شود و لاجرم نباید هم وغم فعالیتهای فرهنگی را برای به کارگیری این وسایل مصروف نمود. درست است که کار فرهنگ سازی، زمان بر و سخت و طاقت فرساست اما برای دست یابی به مصرف پایدار باید این مسیر را طی کرد تا به افقهای روشن دست یافت. ابتدا باید ریشههای فرهنگی مستحکم شود و سپس تکنولوژی به خدمت گرفته شودتا نتایج ملموس حاصل شود.
مهران ابوطالبی کارشناس ارشد توسعه و برنامهریزی رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
با قیمت حدود ده هزار تومان
ولی اعتماد ی ندارم که طرح رو جایی ارائه بدم و به طور غیر قانونی برداشت نشه
در واقع میترسم مالکیت طرحم از دستم در بیاد
مثل اتاق امن که یه شهروند عادی اونو ارائه داد و بالاترین مدیران اونو به اسم خودشون زدن