مرد مقابل میز افسر نگهبان ایستاد، شکایتش را روی میز گذاشت و روی صندلی
مقابل منتظر نشست، دقایقی بعد افسر نگهبان که کارهای فورشاش را به پایان
رساند و چند تماس بیسیمی با گشتهای حاضر در شهر گرفت و دستورات لازم را
صادر کرد، پرونده مرد را برداشت و مطالعه کرد. انگار چیزی در این میان
مجهول بود، پس از سلام و احوالپرسی معمول از او خواست تا جلوتر آمده و
ماجرا را یکبار دیگر و به صورت کاملاً واضح شرح دهد.
مرد که
ابوالفضل نام داشت به شرح ماجرایش پرداخت و گفت: بنده سالهاست که ساکن
تهران هستم، البته به نوعی میتوان گفت که اصالتاً هم تهرانیام، سال 89
برای زیارت و انجام برخی کارهای مرتبط با شغلم به مشهد سفر کردم، سهل
انگاری کردم و همین مسأله باعث شد تا کیفم را بزنند و مقداری پول و برخی
مدارکم را از دست بدهم که در لابهلای این مدارک و از همه مهمتر
شناسنامهام بود.
ابوالفضل اندکی تأمل کرد و ادامه داد: بعد از
بازگشت به تهران مدتی منتظر ماندم شاید دزد نابکار پشیمان شده و
شناسنامهام را به صندوق پست بیندازد و به دستم برسد، اما خبری نشد، پس
برای المثنی اقدام کردم و بعد از مدتی شناسنامه جدیدم صادر شد.
او
در حالیکه کپی شناسنامهاش را به افسر نگهبان کلانتری نشان میداد اظهار
داشت: مشکلی وجود نداشت تا اینکه برای بیمه سلامت اقدام کردم، اما متصدی
ثبتنام بیمه در حالیکه نگاههای ناجوری به من میکرد گفت که قبلاً برای من و
زن و فرزندانم دفترچه بیمه سلامت صادر شده است، باور کنید داشتم از تعجب
شاخ درمیآوردم، ضربان قلبم روی هزار رفته بود و توان ایستادن روی پاهایم
را نداشتم، حدس زدم که توطئهای در کار است و معلوم نیست هدف توطئه گران
چیست، چرا که من اصلاً ازدواج نکردهام.
او تصریح کرد: به محض شنیدن
این مطلب اقدام کردم تا هنوز که گرفتار مشکلات بعدی نشدهام این مسأله حل و
فصل شده و مشخص شود چه کسی با شناسنامه من زن گرفته و بچه آورده و حالا هم
خدا میداند علاوه بر بیمه چه سوءاستفادههایی کرده است.
بعد از شرح ماجرا، افسر نگهبان پرونده را برای صدور دستور رسیدگی به دفتر رئیس کلانتری ارسال کرد و عملیات پلیسی شروع شد.
در
همین راستا پرونده به تیم آگاهی کلانتری سپرده شد و تحقیقات برای شناسایی
عامل سوءاستفاده شروع شد. در همین اثنا مأموران زبده آگاهی کلانتری
دریافتند که این مرد یک تبعه خارجی است و با همین شناسنامه به خواستگاری
زنی ایرانی رفته و او را به عقد خود درآورده است، در عین حال او حتی
توانسته برای خود کارت ملی هم بگیرد و ردزنی و تحقیقات گسترده سرانجام جواب
داد و محل زندگی این مرد شناسایی گردید. اما انگار که او هم خبردار شده
بود که راز پنهانش آشکار شده و مأموران در جستوجوی او هستند، چرا که برای
فرار از مهلکه منزل مسکونی خود را به بنگاه سپرده بود تا هر چه زودتر آنرا
به فروش رساند و با پول نقدی که دستش میرسد، همراه زن و بچهاش به مکانی
نامعلوم نقل مکان کند.
اما زمانی که برای عقد یک معامله به بنگاه
آمد در مقابل مأموران پلیس قرار گرفت و تن به قانون سپرد و در بازجوییهای
انجام شده گفت: بخاطر اینکه تبعه خارجی هستم مشکلات زیادی برایم پیش میآمد
تا اینکه فردی که کیف این مرد را سرقت کرده بود، شناسنامهاش را به من داد
و به دست آوردن این شناسنامه راههای تخلف دیگری را هم پیش پایم گذاشت و
باعث شد تا با جعل اسناد اقدام به دریافت مدارک شناسایی دیگر برای خودم،
همسرم و فرزندانم کنم.
در همین خصوص فرمانده انتظامی مشهد به
خبرنگار ما گفت: مرد 43 سالهای به نام ابوالفضل که اهل و ساکن تهران است
با تنظیم دادخواستی به کلانتری 29 شیرازی مشهد مراجعه کرد و گفت: در سال
1389 برای مسافرت به مشهد آمده که شناسنامهاش را به سرقت بردند. فرمانده
انتظامی مشهد افزود: این فرد پس از بازگشت به تهران برای دریافت شناسنامه
المثنی اقدام میکند و پس از گذشت چند سال، هنگامی که برای بیمه سلامت
اقدام کرده اعلام میشود که او برای خودش و همسر و فرزندانش بیمه سلامت
دریافت کرده است.
وی خاطرنشان کرد: شاکی پرونده که مجرد است و
تاکنون ازدواج نکرده خواستار پیگیری سریع موضوع شد و با دستورات بازپرس
شعبه 301 مجتمع قضایی ثامن تحقیقات پلیسی ادامه یافت.
سرهنگ بوستانی
تصریح کرد: تیم دایره آگاهی کلانتری شیرازی با تحقیقات گسترده فردی که از
شناسنامه سرقتی سوءاستفاده کرده و با این مدارک اقدام به ازدواج با خانمی
ایرانی کرده و برای خودش کارت ملی دریافت داشته را ردزنی و تحت تعقیب قرار
دادند.
وی عنوان داشت: این فرد که منزل مسکونی خود را برای فروش به
یک بنگاه املاک سپرده بود در اقدام غافلگیرانه دستگیر شد. متهم که تبعه
خارجی است گفت: شناسنامه را فردی برایش به سرقت برده و سپس با جعل اسناد
اقدام به دریافت مدارک شناسایی دیگر برای خود و همسر و فرزندانش کرده است.
قدس آنلاين