«تابناک با تو» - اختلال نقص توجه/ بیش فعالی که در زبان لاتین به اختصار آن را ADHD مینامند، مشکلی است که میلیونها کودک، نوجوان و بزرگسال را در جهان تحت تأثیر قرار داده است. این اختلال از دیرباز مورد توجه محققان قرار گرفته و پژوهشهای زیادی برای نشانهشناسی، علت بیماری و درمان آن تاکنون شده است. انجمن روانپزشکی آمریکا هرچند سال یک بار کتابی منتشر میکند تحت عنوان راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی. ما ابتدا نشانههای اختلال بیش فعالی / نقص توجه دوران کودکی را منطبق با کتاب انجمن روان پزشکی آمریکا شرح میدهیم که بین روانشناسان و روان پزشکان به DSM۵ معروف است (یعنی آخرین نسخه این کتاب که سال ۲۰۱۵ میلادی منتشر شد)؛ سپس جزئیات بیشتری از نشانههای این بیماری ارائه میدهیم.
نشانهها
معیارهای DSM۵ برای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
الف: مجموعهای فراگیر از رفتارهای بیتوجهی یا بیش فعالی یا تکانشوری که باعث مختل شدن عملکرد تحصیلی، اجتماعی یا شغلی میشوند و خصوصیت اصلی آن معیار ۱ یا ۲ یا هردو است.
بیتوجهی: شش نشانه از نشانههای زیر یا بیشتر که دست کم شش ماه ادامه داشتهاند و شدت و درجه آنها با مرحله رشدی فرد مطابقت و مناسبت ندارد (یعنی در مقایسه با همسالان رفتار مخصوص رشد و عادی نیست). این نشانهها بر فعالیتهای اجتماعی و تحصیلی یا شغلی تأثیر مستقیم میگذارند.
توجه: افراد بالای هفده سال (نوجوانان بزرگتر و بزرگسالان کافی است دست کم پنج نشانه داشته باشند.
• فرد معمولاً به جزئیات توجه نشان نمیدهد یا در تکالیف مدرسه، وظایف شغلی یا سایر فعالیتها از روی بیدقتی اشتباهاتی مرتکب میشود (مثلاً بعضی جزئیات را متوجه نمیشود یا نمیبیند و کارهایش را دقیق و درست انجام نمیدهد).. معمولاً نمیتواند توجه خود را به کارهای جدی یا فعالیتهای تفریحی حفظ کند (مثلاً در کلاس هنگام تدریس معلم یا صحبت با دیگران یا خواندن مطالب طولانی، نمیتواند تمرکز حواس خود را حفظ کند).
• وقتی کسی مستقیم با او حرف میزند، معمولاً به نظر میرسد گوش نمیدهد (مثلاً به نظر میرسد حواسش جایی دیگر است، حتی زمانی که هیچ محرک حواس پرت کن دیگری در محیط وجود ندارد).. معمولاً نمیتواند گام به گام و طبق دستورها پیش برود و تکالیف مدرسه، کارهای معمولی یا وظایف خود را در محل کارش به پایان برساند (مثلاً کار را شروع میکند؛ اما خیلی زود تمرکزش را از دست میدهد و به آسانی حواسش به چیز دیگری پرت میشود و نمیتواند تکالیف مدرسه، کارهای خانه یا وظایف شغلی خود را تمام کند).
معمولاً نمیتواند کارها و فعالیتهای خود را سازمان دهی کند و به آنها نظم دهد (مثلاً نمیتواند کارهایی را که با نظم و ترتیبی خاص انجام میشوند، به خوبی مدیریت کند و اشیا و متعلقات خود را منظم و مرتب نگه دارد، از این رو در کارهایش شلخته و بینظم و در مدیریت زمان ضعیف است و معمولاً نمیتواند مهلتها و زمانها را رعایت کند).. معمولاً از انجام دادن کارهایی اجتناب میکند که به تلاش ذهنی مستمر نیاز دارند، از آنها بدش میآید یا با بیمیلی آنها را انجام میدهد (مثلاً از تکالیف کلاسی یا خانگی متنفر است. اگر نوجوان یا بزرگسال است، از آماده کردن گزارش، پرکردن فرمهای متفاوت با مرور گزارشها و پروندههای طولانی فراری است).. معمولاً لوازم ضروری برای انجام دادن تکالیف یا کارهای متفاوت را گم میکند (مثلاً لوازم مدرسه، مداد، دفتر، کتاب، ابزارهای گوناگون، کیف پول، کلیدها، نوشتهها، عینک یا موبایل).
• محرکهای مزاحم و بیاهمیت معمولاً حواس او را به آسانی پرت میکنند (افکار بیربط به موضوع میتوانند حواس نوجوانان و جوانان را پرت کنند).
• کارهای روزمره خود را معمولاً فراموش میکند (مثل کارهای عادی روزانه، خریدهای کوچک برای خانه، در مورد نوجوانان و بزرگسالان فراموش میکند تماسهای از دست رفته را پاسخ دهند، سر قرار ملاقاتهایش حاضر نمیشود، قبضهای متفاوت را به موقع پرداخت نمیکند).
۲. بیش فعالی و تکانشگری (بیفکری – بیپروایی):
شش نشانه از نشانههای زیر یا بیشتر که دست کم شش ماه ادامه داشتهاند و شدت و درجه آنها با مرحله رشدی فرد مطابقت و مناسبت ندارد و بر فعالیتهای اجتماعی، تحصیلی یا شغلی تأثیر مستقیم میگذارند.
توجه: افراد بالای هفده سال (نوجوانان بزرگتر و بزرگسال) کافی است دست کم پنج نشانه داشته باشند.
وقتی نشسته است، معمولاً دست و پای خود را تکان یا حرکات ریز و مکرر انجام میدهد.
• مواقعی که انتظار میرود روی صندلی بنشیند، معمولاً صندلی را ترک میکند (مثل از کلاس درس، دفتر کار یا سایر محلهای شغلی بیرون میرود یا در سایر مواقعی که باید بنشیند، نمینشیند).
• معمول نمیتواند بدون سروصدا یا حرف زدن بازی با سایر فعالیتهای تفریحی را انجام دهد؛ و همیشه در حال جنب وجوش است یا به نظر میرسد هر لحظه ممکن است حرکت کند. طوری رفتار میکند انگار موتور محرکی او را هل میدهد (مثلاً در رستوران یا مهمانی نمیتواند طولانی مدت آرام بنشیند و اگر بنشیند، ناراحت است. دیگران ممکن است او را فردی نا آرام و بیقرار بیابند).
معمولاً زیاد حرف میزند.
• معمولاً پیش از آنکه سؤال تمام شود، ناگهان پاسخ میدهد بدون آنکه با دقت به پاسخ خود فکر کند (مثلاً هنگام صحبت با دیگران جملات آنها را تمام میکند، چون حوصله ندارد صبر کند طرف مقابل حرف خود را به پایان برساند یا حرفی را خیلی زودتر از موقع مناسب میزند و نمیتواند منتظر بماند نوبت حرف زدن او برسد.). معمولاً نمیتواند منتظر نوبتش بماند (مثلاً هنگام انتظار در صف).
• معمول کارهای دیگران را متوقف میکند یا مزاحمشان میشود (مثلاً گفتگو، بازی با سایر فعالیتهای دیگران را به دلیل بیشکیبایی قطع میکند. ممکن است بدون اجازه اقدام به استفاده از وسایل دیگران کند. نوجوانان و بزرگسالان این تیپ ممکن است بدون اجازه وارد کارهایی بشوند که دیگران در حال انجام دادناند یا جای آنها را بگیرند. (مثلاً از یکی از دو نفری که بازی میکنند، میخواهد کنار برود تا او بازی کند).
ب) پیش از دوازده سالگی باید چندین نشانه از نشانههای بیتوجهی و چندین نشانه بیش فعالی – تکانشگری وجود داشته باشد که بتوان فرد را مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی دانست، درغیراین صورت نشانهها ممکن است ناشی از عواملی دیگر باشند.
سه نوع اختلال نقص توجه / بیش فعالی وجود دارد که لازم است با آن آشنا شوید. به نوع اول مرکب میگویند، زیرا فرد مبتلا هم نشانههای بیتوجهی دارد و هم معیارهای بیش فعالی – تکانشگری، درغیراین صورت فرد یا فقط نشانهها و معیارهای بیتوجهی دارد یا بیش فعالی – تکانشگری. این اختلال از نظر شدت طیفی خفیف تا شدید دارد.
نشانههای اختلال نقص توجه / بیش فعالی در هر سنی ممکن است ظاهر شود، از این رو در ادامه نشانههای ویژه افراد با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی را در مراحل متفاوت رشد بررسی خواهیم کرد.
دوره نوزادی
اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در دوره نوزادی کاملاً رسمی تشخیص داده نمیشود؛ اما آنهایی که در سنین پایینتر از دو سال برچسب اختلال نقص توجه/ بیش فعالی خوردهاند، آن را تا سن مدرسه حفظ کردهاند (بیچمن، ۱۹۸۷). نتایج پژوهشی نشان میدهند که والدین تقریباً یک سوم کودکانی که اختلال نقص توجه/ بیش فعالی تشخیص داده شدهاند، مشکلات خواب، تغذیه و آشفته حال بودن را به یاد میآورند. به عنوان نمونه بسیاری از والدین ویژگیهای دوره نوزادی فرزندانشان را چنین توصیف میکنند (ولیس و همچن۱۹۹۳):
• زودرسی و وزن کم هنگام تولد
• پی در پی گریه کردن و سخت آرام شدن
• داشتن اختلال خواب، مانند خواب آلودگی شدید و بدون واکنش یا خواب ناکافی که به بیقراری و بیش فعالی منجر میشود
• تأخیر در رشد حرکتی
• مشکلات تغذیه به دلیل اشتهای نامنظم، مشکل با مزهها، مکیدن بد و ضعیف و گریه زیاد به علت مشکل در بلعیدن غذا
دو تا پنج سالگی
• اغلب حوصله و انگیزه بازیهای فکری مانند پازل را ندارند.
• کارهایشان را نیمه رها میکنند.
• کارهای شخصی خود را در حد توانشان منظم انجام نمیدهند.
کارهای خطرناک انجام میدهند و به طور کلی بیاحتیاطاند.
دوره پیش دبستان
• بیقراری حرکتی. کنجکاوی سیری ناپذیر
• پرجنب وجوش و گاهی انجام دادن بازی مخرب
• سطح اطاعت پایین (به ویژه پسرها)
• خواب کم و ناآرام
• تأخیر در رشد زبان با حرکت و مشکل در انجام دادن کارهای ظریف مانند بستن بند کفش و دکمه لباس
دوره دبستان
بیشترین زمانی که کودکان نشانههای شدید اختلال نقص توجه/ بیش فعالی را بروز میدهند، سنین دبستان است. در این دوره از کودکان انتظار میرود با خواستههای جدیدی سازگار شوند، از قوانین پیروی کنند، در کلاس درس ساکت و آرام بنشینند و با بقیه دانشآموزان به معلم توجه کنند؛ اما کودکان با نقص توجه/ بیش فعال به دلیل ابتلا به این اختلال، نشانههای زیر را نشان میدهند:
• به راحتی حواسشان پرت میشود؛ و در کلاس فعالیتهای غیر درسی میکنند.
• برای توجه مداوم مشکل دارند.
• تکانشی و با عجله و بیصبرانه رفتار میکنند.
• پرخاشگری میکنند؛ و با همسالان مشکلات زیادی دارند.
به دستورهای معلم توجه نمیکنند (به دلیل مشکل در حفظ توجه و تمرکز). بعضی وسایل خود را جا میگذارند یا گم میکنند؛ و در بازیها نوبت و قواعد را رعایت نمیکنند.
• تکالیف مدرسه را عجولانه و بینظم و ناقص انجام میدهند.
تکالیف مدرسه را فراموش میکنند؛ و بیش از حد وول میخورند و بیش فعالاند.. جای خود را به بهانههای گوناگون ترک میکنند و…
رفتار در منزل
• خیلی پرجنب وجوشاند.. به حرف والدین گوش نمیدهند.. فقط در برنامهها و فعالیتهای مورد علاقهشان یک جا بند میشوند.
• کارها، فعالیت و بازیها را معمولاً نصفه و نیمه رها میکنند؛ و حوصله نوبت و انتظار را ندارند و بسیار عجولاند؛ و حرف دیگران را مدام قطع میکنند و وسط حرفشان میپرند.
• کارهای خطرناک میکنند.. اعتماد به نفس و خودباوریشان کم است.
• قانونپذیر نیستند.
• اتاق، میز کار و کمدشان به هم ریخته است.. خیلی زود آشفته میشوند و از کوره درمی روند.. در تعامل با همسالان خود هنگام بازی و سایر فعالیتها مشکل دارند و….
دوره نوجوانی
وقتی کودکان به سن نوجوانی میرسند، ممکن است بیش فعالیشان به وضوح کاهش یابد و به حالتهای بیقراری درونی تبدیل شود. ممکن است تکانشگری جسمانی کاهش یابد؛ اما توجه ضعیف و تکانشگری کلامی و شناختی اغلب باقی میماند (کانرز).
نوجوانان با نشانههای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، معمولاً تکالیف را نابرابر انجام میدهند. به عنوان مثال، ممکن است در یک پروژه کلاس کاملاً خلاق عمل کنند و در کلاس دیگر، تکلیفشان را فراموش کنند.
احتمال اینکه نوجوانان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی پیش از پایان تحصیل، مدرسه را رها کنند، بسیار زیاد است. بیشتر نوجوانان دارای اختلال نقص توجه / بیش فعال، مشکلات زیر را دارند:
و مشکلات انضباطی و تعارضهای خانوادگی و خشم و نوسانهای سریع خلق
• مشکل با مسئولان. افت شایان توجه در عملکرد تحصیلی: روابط آشفته با همسالان
• اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی پایین و ناامیدی از خود و بیعلاقگی، فقدان انگیزه پیشرفت یا کوشش
• رانندگی بد با سرعت غیرمجاز و تصادفهای پی در پی
از آنجا که بسیاری از والدین کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی به علت نقش ژنتیک در علتشناسی این اختلال مبتلایند، ازاین رو آشنایی با علائم و مشکلات اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بزرگسالی نیز ضروری است.
شیوع و تداوم اختلال نقص توجه / بیش فعالی
۷۰ تا ۸۰٪ نرخ شیوع اختلال نقص توجه / بیش فعالی در کودکان دبستانی بالغ نشده گزارش شده است. مطالعات نشان میدهند این اختلال تقریباً در ۵کودکان و نوجوانان و ۲/۵ درصد بزرگسالان ظاهر میشود. نرخ شیوع اختلال نقص توجه / بیش فعالی در والدین و خواهران و برادران کودکان مبتلا به این بیماری، دو تا هشت برابر نرخ شیوع آن در مردم عادی جامعه است. این بیماری در پسربچهها بیشتر از دختربچهها دیده میشود و نسبت آن از دو به یک تا نه به یک است. خواهران و برادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی بیشتر از مردم عادی جامعه در معرض ابتلا به اختلال یادگیری خاص مانند اختلال یادگیری نوشتن و دیکته، خواندن، ریاضی و مشکلات تحصیلیاند.
شواهد علمی مقبولی وجود دارد که نشان میدهند مشکلات افراد با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در دوران نوجوانی و حتی بزرگسالی، تداوم پیدا میکند، گرچه نوع نشانههایی که ظاهر میشوند ممکن است تغییر کند.
آیا اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بیماریای جدی است؟
ما طبق تجربهمان گاهی شاهد دست کم گرفتن اختلال، توسط والدین و اطرافیان کودک، معلمان و حتی گاهی همکارانمان هستیم. نپذیرفتن این اختلال توسط والدین کودکان مبتلا دلایل جدی دارد، از جمله ترس از برچسب زدن جامعه به کودکشان یا انکار اختلال در راستای گریز از احساس غم و اندوه ناشی از آگاهی و پذیرش این بیماری در فرزندشان و…. گاهی برخی والدین، هوش را با توجه و تمرکز اشتباه میگیرند و وقتی در کودکشان نقص توجه تشخیص داده میشود، اظهار میکنند کودکشان خیلی باهوش و کنجکاو است و هیچ نقص توجهی هم ندارد، بنابراین گاهی یکی از چالشهای ما روانشناسان، پذیرش والدین کودکان مبتلاست، زیرا اگر والدین در اولین قدم نپذیرند، قدمهای بعدی برای بهبود نشانههای این کودکان برداشته نخواهند شد؛ اما اینکه چرا عدهای از معلمان و حتی روانشناسان با وجود نشانههای بارز و معیارهای لازم، تشخیص این بیماری جدی را رد میکنند که در صورت درمان نشدن عواقب و عوارض بسیار منفی در پی خواهد داشت، برای ما نیز سؤال است.
دانشآموزان به شیوههای متفاوت به تجربه اختلال واکنش نشان میدهند. این موضوع نشان میدهد که ساده انگاری فرضیهها درباره این اختلال یا سادهسازی رفتار دانشآموزان مبتلا کاری اشتباه است.
در بسیاری مواقع متأسفانه چرخه معیوبی به راه میافتد که تمام زندگی کودک را تحت تأثیر قرار میدهد. بروز نشانهها و درک نکردن آن به عنوان بیماری و نبود اقدام جدی برای درمان بیماری، به واکنشهای منفی اطرافیان ازجمله تنبیههای شدید و سرزنشهای والدین و معلم و طرد همسالان و درنتیجه |
اضافه شدن اختلالات دیگر به این بیماری در افراد مبتلا مانند افسردگی، اضطراب، مشکلات اعتماد به نفس، عزت نفس و خودباوری پایین منجر میشود و این وضعیت را بدتر میکند، نشانههای اختلال را شدت میبخشد و کودکان را در معرض انواع مشکلات و خطرات جبران ناپذیر همچون گرایش به مصرف سیگار و مواد و الکل، ترک تحصیل، روابط آشفته بین فردی و… قرار میدهد. مشکل وقتی دوچندان میشود که کودک افزون بر اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، به بیماریها و مشکلاتی دیگر همچون اختلال یادگیری خاص و معلولیت ذهنی نیز مبتلا باشد.
نقص توجه / بیش فعالی با مشکلات دیگر
محققان برآورد کردند که بین اختلالات اضطرابی و نقص توجه/ بیش فعالی حدود ۲۵% همپوشانی وجود دارد (بیدرمن، ۱۹۹۱). همچنین در پژوهشهای اخیر تقریباً ۳۰ تا ۵۰% افراد مورد مطالعه نشانههای هر دو اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و اختلال سلوک را داشتهاند. افراد دارای اختلال سلوک نسبت به افراد دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، پرخاشگری جسمانی و اعمال غیرمنطقی شدیدتر و با فراوانی بیشتر دارند.
کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک، رفتار خصمانه شدیدتر و پایدارتری نسبت به کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بروز میدهند. نشانههای رایج اختلالهای اضطرابی نیز شامل نگرانی درباره عملکرد درسی، آسیب دیدن یا مرگ، ترس از دست دادن و جداشدن از یکی از نزدیکان یا آدمی مهم، افکار و تصورات ترسناک تکرارشونده، بیقراری، تمرکز حواس نداشتن، تحریکپذیری، اختلال خواب، تپش قلب زیاد، بیدلیل عرق کردن، تنگی نفس، دردهای بدنی بدون نشانه پزشکی، حالت تهوع و دل درد، سرگیجه، ترس از تنها ماندن در خانه، کابوسهای شبانه و… است.
نتایج مطالعات روی مراجعانی که اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و اختلال یادگیری خاص را باهم داشتهاند، نشان میدهد شیوع این دو اختلال با هم به طور شایان توجهی در دامنه صفر تا سی درصد در نوسان است (هین شار، ۱۹۹۴). از آنجاکه افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی معمولاً بعضی مشکلات تحصیلی و نبود پیشرفت را دارند، باید تشخیص داد که آیا کودک مبتلا از اختلال یادگیری خاص نیز رنج میبرد یا خیر. طبیعتا این تشخیص به عهده متخصصان است. اختلال یادگیری خاص در کودکان و نوجوانان یک اختلال رشدی است که در نتیجه تعامل بعضی عوامل ارثی و محیطی به وجود میآید و بر توانایی مغز برای ادراک سریع، درست و آسان اطلاعات کلامی و غیرکلامی تأثیر میگذارد.
ویژگی اصلی این اختلال دشوار بودن یادگیری مهارتهای آموزشگاهی در خواندن، نوشتن یا ریاضیات است که در اوایل کودکی شروع میشود و با توانایی هوشی کلی کودک مطابقت ندارد. ممکن است هوش کلی کودکی در رده تیزهوشان باشد؛ اما مبتلا به اختلال یادگیری خاص باشد یا کودکی هوش کلی متوسط داشته باشد؛ اما با وجود آموزش کافی و نداشتن مشکلات جسمی مانند بینایی و شنوایی، در یکی از زمینههای خواندن، نوشتن، ریاضیات یا هر سه مشکل داشته باشد. به دلیل ناشناخته بودن این اختلال برای عدهای از والدین و معلمان و درنتیجه درمان نشدن، این بیماری به مشکلاتی در کودک منتهی میشود، مانند بیعلاقگی به درس و تحصیل، اعتماد به نفس پایین و احساس ارزشمندی کم. جالب است بدانید که اگر کودکان در دوره پیش دبستانی بیش از هر دوره دیگری در زندگی به بازی و اسباب بازی نیاز دارند، طبق نظر یکی از برجستهترین روانشناسان تاریخ، اریک اریکسون، در دوره دبستان بیش از هر دوره دیگر به دنبال داشتن احساس کفایت و یادگیریاند؛ اما برخی به دلیل مشکلاتی مانند اختلال نقص توجه/ بیش فعالی یا اختلال یادگیری، علاقهشان را به یادگیری از دست میدهند، بنابراین هیچ کودکی ذاتاً بیمیل و بیعلاقه نیست و همه کودکان دنیا ذاتاً به شدت خواهان یادگیریاند.
گاهی کودکان ممکن است افزون بر اختلال نقص توجه/ بیش فعالی به کم توانی ذهنی (همان عقب ماندگی ذهنی قدیم) یا اختلالات دیگر مانند درخودماندگی یا اختلال طیف اتیسم و… مبتلا باشند. در چنین شرایطی قطعاً به کمکهای بیشتری نیاز است تا بتوان به کودک یاری رساند.
راسل بارکلی، یکی از پژوهشگران بنام حوزه اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، خطاب به والدین کودکان مبتلا میگوید: «داشتن کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی ممکن است سختترین چیزی باشد که تا به حال با آن مواجه شدهاید». استرس مانع و برای والدین بسیار بسیار مشکل است. والدین و خانوادهها امروزه بیش از زمانهای دیگر تحت فشارند (نایف و سوئیچ ۲۰۰۸). تربیت فرزند و برانگیختن دانشآموز کاری مشکل است. تحت بهترین شرایط نیز مشکل است و زمان و تلاش زیادی نیاز دارد. عواملی مانند بیثباتی اقتصادی، تغییرات اجتماعی و … میتوانند به فشار والدین بیفزایند.
این مشکل هرچه باشد، تعامل روزمره کودک شما را با دیگران با نقص جدی مواجه میکند و دردناکتر این است که حس میکنید فرزندتان با خودش هم مشکل دارد و در صلح و آرامش نیست.
او به تدریج در مییابد کسی نیست که میخواهد باشد و نمیتواند به خوبی دیگران آنچه را میداند باید انجام دهد، کنترل کند. او نمیتواند خود را به فرزندی تبدیل کند که میداند شما میخواهید. او شما را از خود دلسرد، دیگران را ناخشنود و خود را از خودش ناامید میکند و همه اینها را میداند. شاید شما هر روز داستانی تکراری ببینید:
با نگاهی سر به زیر و افسرده و عزت نفس پایین از مدرسه به خانه برگشتن، تقلا برای فرار از بحثهای مربوط به تکالیف مدرسه، دروغ به خود و دیگران درباره اینکه چقدر همه چیز بد پیش میرود، قول دادن برای تلاش بیشتر که برای عدهای هیچوقت رنگ واقعیت نمیگیرد و آرزوی اینکه کاش به دنیا نمیآمد. همه اینها شما را آزرده میکند و او هم رنج میبرد.
شاید به طور شهودی حس کردهاید آنچه در کودک شما مشکل ساز شده. به نوعی ناتوانی در اراده یا خودکنترلی است؛ اما اراده ما را چه چیزی میسازد؟ چه چیزی باعث میشود آنچه را میدانیم باید انجام دهیم و رفتاری را بروز دهیم که باید با دیگران داشته باشیم و کاری را انجام دهیم که بلدیم و میدانیم انجام وظیفه ماست؟ چه چیزی باعث خودانضباطی و مداومت در انجام کارها میشود، طوری که از کامروایی و لذت آنی دست بکشیم و با مشکلات روبه رو شویم تا خود را برای آیندهای نظیر آینده همسالان آماده کنیم؟ آنچه در درون ما قدرت خودکنترلی، پیروی از ارزشها و اخلاقیات، یکی کردن گفتار و کردار و عمل براساس درک زمان آینده را به ما میدهد، هرچه هست در کودک شما به خوبی رشد نمیکند و این همان چیزی است که شما را به خواندن این کتاب ترغیب کرده است. پرورش و بزرگ کردن یک کودک با نقص توجه/ بیش فعالی برای هر پدر و مادری بسیار مشکل است. این کودکان بسیار بیتوجه و سربه هوا با رفتارهای آنی و فوری یا فاقد بارداری و مهارشدن، بیش فعال و دارای نیازها و مطالبات فراواناند. مشکلات آنها میتواند باری سنگین بر دوش شما در مقام پدر و مادر قرار دهد. بار سنگینی که شاید هنگام تولد این کودک هیچ تصوری از آن نداشتید. این مشکلات حتی میتوانند شما را به فکر وادارند که آیا اصل تصمیمگیری برای فرزند داشتن خردمندانه بوده است یا نه؟
والدین کودک با نقص توجه/ بیش فعالی باید در همه حوزههای تربیت و پرورش فرزند که هر پدر و مادر منطقی و توانایی آرزو دارد، مشارکت کنند و بیش از حد معمول هم مشارکت داشته باشند. آنها باید به دنبال مدارس، معلمان، متخصصان و سایر منابع اجتماعی مناسب بگردند. این والدین باید بیش از آنچه از هر پدر و مادر کودک معمولی انتظار میرود به نظارت، کنترل، آموزش، سازماندهی، برنامهریزی، پاداش، تنبیه، راهنمایی، حمایت و تربیت کودک خود همت بگمارند. گذشته از این مسائل، ممکن است نیاز بیشتر کودک دارای نقص توجه/ بیش فعالی به راهنمایی، حمایت، پشتیبانی، عشق و مهرورزی والدین پشت چهرهای از رفتارهای افراطی، متوقعانه و گاهی شایان سرزنش پنهان بماند.
منبع: یک پزشک