![دلایل بی اشتهایی و یا استفراغ کودکان در صبح دلایل بی اشتهایی و یا استفراغ کودکان در صبح](/files/fa/news/1394/12/10/40399_996.jpg)
استفراغ و بیاشتهایی صبحگاهی، بهعنوان یکی از علایم اضطراب و تحریک نزد کودکان دیده میشود. این اختلالات جسمانی به صورت دلدرد، استفراغ، سردرد، سرگیجه و ضعف ظاهر میشود و غالبا ادامه پیدا میکند. نکتهٔ قابل توجه از بین رفتن علایم در روزهای تعطیل است. زیرا در روزهای تعطیل کودک مطمئن است که به مدرسه نخواهد رفت.
همچنین اگر پدر و مادر یا روانشناس توصیه کنند که کودک چند روزی در منزل بماند بلافاصله علایم بیماری از بین میرود ولی در روز قبل از رفتن به مدرسه یا همان روز علایم جسمانی مجددا ظاهر میشوند. چنانچه دلدردها، سردردهای متناوب و استفراغهای صبحگاهی علل عضوی نداشته باشد باید ناشی از واکنشهای عصبی، مخصوصا ترس از مدرسه باشد.
این نوع ترس اکثرا در روزهای اول ورود به مدرسه یا مهد کودک اتفاق میافتد و در اکثر موارد پس از چند روز از بین میرود.
در مطالعات انجام شده، مشخص گردیده که در بیشتر موارد علت امتناع از رفتن به مدرسه مربوط به مدرسه نبوده بلکه ترس و اضطراب کودک ناشی از جدا شدن از مادر و تنهایی است که باعث احساس عدم امنیت در کودک میشود. این کودکان اکثرا باهوش و خجول بوده و قبل از مدرسه کمتر از مادرانشان جدا شدهاند و همیشه وابستگی شدیدی بین مادر و کودک وجود دارد. از طرف دیگر مادر نیز به علت غالب بودن در خانواده، وسواس و حمایت بیش از حد فرزند خود باعث میشود که این وابستگی تشدید شود. این کودکان که در منزل با قدرت، نترس و فعالاند در محیط خارج برعکس ترسو، غیرفعال و وابسته به والدین خود هستند.
معمولا مادران مبتلا به افکار وسواسی و ترس و دلهرهٔ بی مورد از اینکه کودک خود را به تنهایی به مدرسه بفرستند نگراناند و غالبا همراه او به مدرسه میروند و ساعتها نیز برای آوردناش جلوی مدرسه منتظر میمانند. گاهی امتناع از رفتن به مدرسه به علت بیماری مادر است و کودک از مرگ مادر میترسد یا اینکه اوضاع خانه آشفته است و کودک میترسد در غیاب او، مادر خانه را ترک کند.
به غیر از موارد ذکر شده عوامل دیگری نیز ممکن است باعث بروز این واکنشها در کودک شود مانند برنامه خواب بچهها که ارتباط مستقیمی با برنامه غذاییشان دارد و وقتی برنامه خواب آنها نامنظم است، نباید توقع داشته باشیم که برنامه غذایی صحیحی داشته باشند. درست به همین دلیل است که توصیه اکید ما به والدین این است که برنامه خواب بچهها در روزهای تعطیل و ایام تابستان نباید بیش از یک ساعت با روزهای عادی تفاوت داشته باشد بنابراین حتی اگر والدینی از همین امروز بخواهند برنامه خواب و غذای کودک خود را تنظیم کنند، باید مدت زمانی صبر کنند تا همه چیز به روال عادی برگردد و نباید منتظر نتیجه فوری باشند.
در این دسته از کودکان که به هنگام رفتن به مدرسه دچار حالتهای اضطرابی شدید میشوند، این اضطراب در دستهای ممکن است به صورت بیاشتهایی دیده شود و برخی از آنها ممکن است پس از صرف صبحانه دچار تهوع شوند. توصیه ما به والدین این است که به این دسته از کودکان صبحانه داده نشود زیرا ممکن است از شدت اضطراب دچار تهوع و استفراغ شوند و حالات اضطرابی آنها در مدرسه تشدید شود. ابتدا باید تلاش کرد اضطراب کودک را فرو نشاند و کنترل کرد و سپس به فکر رفع بیاشتهایی بود. در بیشتر موارد بیاشتهایی ناشی از اضطراب پس از رفع حالتهای اضطرابی خود به خود رفع میشود.
دستهای دیگر از کودکان به دلیل لجبازی و اشتباهات تربیتی والدین، صبحانه نمیخورند و کم کم به بیاشتهایی صبحگاهی مبتلا میشوند. که تعداد زیادی از این کودکان توجه و محبت بیش از حد والدین را دریافت کردهاند، کودکان در چنین خانوادههایی، همه کارهای عادی و وظایف خود را با نوعی منت انجام میدهند زیرا والدین با اشتباهات تربیتی متعدد آنها را باج گیر بار آوردهاند. این دسته از کودکان اگر درس بخوانند، مدرسه بروند و حتی صبحانه بخورند، باج میگیرند و گویی این کارها را برای والدین انجام میدهند. در چنین فضایی کودک و والدین وارد یک بازی روانی میشوند که بسیار خطرناک است.
زیرا کودک باید بداند غذا خوردن نیاز جسمی است و او باید این نیاز را برای خودش و نه برای پدر و مادرش برطرف کند. والدین فقط وظیفه دارند غذای مناسب را با کیفیت مناسب و در زمان مناسب در اختیار کودک قرار دهند و صبحانه خوردن یا نخوردن کودک به خودش بستگی دارد و او مسئول تغذیه خود است. اگر کودکی به مسئولیت خود عمل نمیکند باید یک سری امتیازات را از او گرفت نه اینکه باج داد.
البته گاهی معلمان در مدارس هم با تأکید بر اینکه بچهها حتماً باید صبحانه خورده به مدرسه بیایند، به والدین فشار میآورند، لازم است معلمان از تأکید و توجه بیجا در این زمینه اجتناب کنند و اگر قرار است تشویقی صورت بگیرد، به موقع و به شیوه صحیح باشد. به عنوان مثال معلم میتواند بچههایی را که صبحانه خوردهاند ۱۵ دقیقه زودتر به حیاط مدرسه بفرستد. نه اینکه به شیوه نادرست بچههایی را که صبحانه نخوردهاند، توبیخ یا سرزنش کند یا به کرات والدین آنها را در مدرسه بخواهد.
در پایان توجه به این نکات میتواند شما را در حل این مشکل یاری کند:
فراموش نکنید که اضافه شدن فعالیتهای مدرسه نباید به حذف دیگر نیازهای کودک مثل بازی، گردش یا تماشای تلویزیون منجر شود؛ بلکه انجام تکالیف مدرسه باید در کنار سایر نیازها و علایق کودک برنامهریزی شود و این برنامه را شرایط و وضعیت داخل خانواده شما مشخص میکند و هیچ برنامه ثابت و قطعی در این مورد وجود ندارد.
ایجاد نظم در برنامه غذایی و خواب کودک قبل از ورود به مدرسه.
رفع اضطرابهایی که کودک در مدسه یا خانه دارد.
به کودک برای خوردن صبحانه باج ندهید در عوض در صورت نخوردن صبحانه یک سری امتیازات را از او بگیرید.
صحبت با اولیای مدرسه در مورد نحوه برخورد با کودکی که صبحانه نمیخورد.
در کنار همه این نکات، روز اول مدرسه را به روزی خاص برای او تبدیل کنید. برنامههایی ترتیب دهید که کودک به آن علاقه ویژهای دارد یا کار جذابی که تا به حال انجام نداده است، برایش برنامهریزی کنید. داشتن خاطره خوش از رفتن به مدرسه مهمترین تجربهای است که باید به دنبال ایجاد آن باشید.
کودک فردا