شکایت‌های پی‌درپی زن جوان از شوهرش عشق ممنوعه میان او و مرد بوتیک‌دار را شعله‌ور کرد و شوهر در میان این عشق قربانی شد.
پرونده این جنایت هولناک با شکایت برادر مقتول به جریان افتاد. او مدعی شد برادرش منوچهر ۳۷ساله گم شده است. این مرد به ماموران گفت: برادرم یک روز است ناپدید شده و هیچ خبری از او نداریم. همسرش می‌گوید با او تماس گرفته و گفته به دست پلیس بازداشت شده است. ما نگران او هستیم.
در حالی که بررسی‌ها نشان می‌داد مردی با چنین مشخصاتی از سوی پلیس بازداشت نشده تلاش برای افشای راز ناپدید شدن منوچهر آغاز شد.
برادر منوچهر به ماموران گفت: برادرم و همسرش صاحب یک فرزند هستند و نزدیک به 10 سال است که با هم زندگی می‌کنند. همسر برادرم می‌گوید منوچهر بیرون رفته تا برای پسرش خرید کند اما برنگشته است.
با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داده بود ماموران به بررسی پرداختند و در نخستین گام از تحقیقات به اختلاف‌های دنباله‌دار منوچهر و همسرش ناهید پی بردند؛ اما ناهید مدعی بود زندگی خوبی با منوچهر داشته و اختلافی با او نداشته است.
در ادامه ماموران زن جوان را نامحسوس تحت نظر گرفتند و به بررسی تماس‌های تلفنی ناهید پرداختند و به رابطه پنهانی او با یک مرد جوان به نام امین که صاحب بوتیکی در شرق تهران بود، پی بردند. به این ترتیب امین بازداشت شد؛ اما ادعا کرد با ناهید هیچ ارتباطی ندارد.
او گفت: ناهید از مشتری‌های مغازه‌ام بود و گاهی به مغازه‌ام می‌آمد. او گاهی حضوری و گاهی اینترنتی خرید می‌کرد. به همین خاطر چند بار با من تماس گرفته بود؛ اما ما هیچ رابطه پنهانی‌ای با یکدیگر نداریم. من فقط می‌دانم او پرستار است و همسر و یک پسر دارد.
سرانجام در حالی که سه ماه از بازداشت مرد بوتیک‌دار گذشته بود او به قتل اعتراف کرد و گفت: ناهید را از مدتی قبل می‌شناسم. او مشتری مغازه‌ام بود و هر بار برای خرید می‌آمد از بدرفتاری‌های شوهرش گلایه می‌کرد. او آخرین بار با من درد دل کرد و گفت از زندگی با شوهرش خسته شده است. از این طریق رابطه ما با هم نزدیک‌تر شد. او از رفتارهای بد شوهرش به من میگفت. حرف‌های او باعث شد کینه منوچهر را به دل بگیرم. من عاشق ناهید شده بودم و تصمیم گرفتم منوچهر را بکشم و ناهید را از شر او خلاص کنم.
متهم در تشریح جزئیات جنایت گفت: من با منوچهر تماس گرفتم و به بهانه اینکه کاپشنی که همسرش برای پسرشان خریده در مغازه‌ام جا مانده، او را به زیرزمین خانه‌ام کشاندم. از قبل گودالی به عمق دو متر در زیرزمین کنده بودم. وقتی منوچهر به آنجا آمد با تهدید اسلحه دست و پایش را بستم و با شلیک سه گلوله او را کشتم. سپس جسد را در قبری که کنده بودم دفن کردم. من هرگز فکر نمی‌کردم راز این جنایت برملا شود.
با اظهارات تکان‌دهنده این مرد، ماموران به زیرزمین خانه او رفتند و بقایای جسد را کشف کردند. این در حالی بود که ناهید ادعا می‌کرد از نقشه امین برای قتل شوهرش هیچ اطلاعی نداشته و بی‌گناه است.
در این میان پدر و مادر امین از عروس‌شان به اتهام زنا با مرد بوتیک‌دار شکایت کردند. آنها گفتند ناهید با امین رابطه پنهانی داشته و به پسرمان خیانت کرده است.
به این ترتیب پرونده ناهید به اتهام ارتکاب زنای محصنه در شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران به جریان افتاد. متهم بعد از اولین جلسه بازجویی بازداشت شد و تحقیقات از او ادامه دارد.
اعتمادآنلاین
(میگفت مثلا بعضی مشتری های خانم اصرار می کردند بعضی از البسه رو کمکشون کنم پرو کنند و از این جور جیزها)