حرف از «جشن طلاق» است و این روزها برخی از زوج ها برای جدایی از هم
جشنی برپا می کنند و دوستان و اقوامشان را دعوت می کنند تا جدایی شان را به
دیگران اعلام کنند مراسمی که متاسفانه مدتی است بین برخی از خانواده ها
رواج پیدا کرده و مانند خیلی چیزهایی که مد می شود و هیچ ریشه ای ندارد،
دارد مثل یک بختک رشد می کند و زیاد و زیادتر می شود.
طلاق در ایران آنقدر زیاد شده که هرچند وقت یکبار، از مسئولان گرفته تا
روانشناسان و جامعهشناسان درباره آن هشدار دهند و شاید برای همین عادی شدن
تعداد طلاقها در ایران است که چند وقتی است یک جشن به جشنهای دیگر اضافه
شده؛ جشنی که برای تمام شدن یک زندگی و بیشتر در مناطق شمالی تهران برگزار
میشود.
در ایران برپایی جشن طلاق و جشن فروپاشی یک خانواده که برگزارکنندگان آن
ادای روشنفکرها را درمی آورند در مناطق شمالی شهر روبه گسترش است و در
شرایط که برپایی مراسم ازدواج برای بسیاری از جوانها سخت و دشوار شده است،
شاهد تجمل گرایی در برپایی این گونه جشن ها هستیم.
این مراسم نیز مانند سایر مراسم ها رسم و رسوم خاص خود را دارد. از کارت
دعوت برای تشریف فرمایی مهمان ها گرفته تا کیک مخصوص به خود و چکش گل کاری
شده همانند چاقوی مخصوص برش کیک در مراسم عروسی دیده می شود. البته با این
تفاوت که از چکش برای خرد کردن حلقه ای که زمانی با نیت «حلقه پیوند بین دو
نفر: خریداری شد استفاده می شود.
در یکی از همین مراسم های جشن طلاق پس از پایان مراسم با پدر خانواده گفت و گویی صورت گرفت؛
این جشن به چه مناسبتی برگزار شد؟
جشن طلاق و جشن آزادی دخترم بود.
چرا برای جدایی و طلاق به جشن و پایکوبی برخواسته اید؟
قصدم بالا بردن اعتماد به نفس دخترم است. او در این زندگی که دو سال طول
کشید به شدت دچار آسیب روحی شده است. می خواهم به او بگویم که اتفاق مهمی
نیفتاده است و این اتفاق برای هر کسی ممکن است پیش بیاید.
آیا اعتقاد دارید که فرووپاشی یک زندگی ناراحت کننده است نه خوشحال کننده؟
بله. اما غصه خوردن که فایده ای ندارد. دخترم باید خود را برای شروع یک
زندگی دیگر آماده کند. ما برای آرامش او این کار را می کنیم.
با این نگاهی که شما دارید، اگر خدای نکرده یکی از اقوامتان فوت کند برای تقویت روحیه بازمادگان سورو سات راه می اندازید؟
این موضوع خیلی فرق می کند.
چه شد که به فکر برگزاری جشن برای منفورترین حلال خدا افتادید؟
یکی از دوستان ما در خارج از کشور از برپایی چنین جشنی خبر داد و گفت این جشن تأثیر روانی زیادی بر دخترت دارد.
آیا شما می دانید که فرهنگ ما با فرهنگ غربی ها متفاوت است و رسوم و فرهنگ آنها با ما متفاوت است؟
من هیچ فرقی بین آدم ها نمی بینم.
چرا از روان شناس و مشاور برای کمک به روحیه دخترتان استفاده نکردید؟
دختر من که روانی نیست. ضمن این که نمی خواهم خانواده داماد فکر کنند که دختر ما از لحاظ روحی دچار آسیب شده است.
به خودم گفتم پس این جشن، یک لجباری و به نوعی روکم کنی است.
برنامه بعدی شما بعد از این مراسم چیست؟
او را یک سفر به خارج از کشور می فرستم تا بفهمد که زندگی همچنان جاری است.
یعنی وقتی دخترتان از ماه عسل برگردد، این شکست را فراموش می کند؟
خیر ولی این مراسم به نوعی حمایت خانواده از او را اثبات می کند.
«معصومه آباد»، عضو شورای شهر تهران و «فاطمه دانشور»، رئیس کمیته اجتماعی
شورای شهر تهران یکی از اولین مسئولانی بودند که در نطقش در جلسه علنی
شورای شهر تهران از برگزاری جشنهای طلاق در تهران خبر دادند و البته به آن
انتقاد کردند.
دانشور دراینباره گفت: «باید با برنامهریزی به سمتی حرکت کنیم که قشر
تحصیلکرده جامعه را به سمت بچهدار شدن سوق دهیم و این درحالی است که دیگر
مثل سابق ماشین عروس در تهران نمیبینیم. هماکنون شاهد کارتهای جشن طلاق
در تهران هستیم.»
«زهره طبیبزاده»، نماینده تهران هم چند روز پیش دراینباره گفته است:
«برپایی جشن طلاق برگرفته از فرهنگ غربی بوده است که آن را محکوم میدانیم
چرا که این امر تقلیدی بوده و دولت در راستای برخورد فرهنگی در این زمینه
باید اقدام کند؛ جشن طلاق خود بهعنوان یک ناهنجاری اجتماعی بوده که
رسانهها باید در راستای قبح طلاق اقدامات مؤثری انجام دهند. برپایی جشن
طلاق خود باعث شکسته شدن قبح طلاق میشود بنابراین باید در زمینه کاهش طلاق
و از بین بردن فرهنگ غربی در کشور اقدام مؤثری انجام دهیم.»
برگزاری جشن طلاق در ایران اما مخالفهای سرسختی هم دارد؛ نه فقط بین
مسئولان که بین کارشناسان اجتماعی. «حسن موسویچلک»، رئیس انجمن مددکاری
اجتماعی ایران یکی از آنهاست. او برگزاری این جشنها را راهی برای شکستن
قبح طلاق در ایران میداند: «برپایی جشن طلاق این روزها قبح طلاق را شکسته
است و این موضوع تحتتأثیر فرهنگ کشورهای دیگر است که ما شاهد پخش شدن کارت
دعوت و میهمانی از سوی زن و شوهرها در این راستا هستیم، بنابراین باید
جلوی این موضوع گرفته شده و به دنبال کاهش طلاق در کشور باشیم.»
زنان خبر
بردم انداختمش پیش ننش