ماجرای معلمی که جایش هرگز پُر نخواهد شد
کد خبر: ۲۶۸۵۸۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: 2023 January 17    -    ۲۷ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۵
bato-adv
bato-adv
حوالی ساعت‌های هفت یا هشت صبح چهارشنبه، بیست‌ویک اردیبهشت، در منطقه‌ی الموت، پیرزنی که مشغول چیدن علوفه برای دام بود با جسد بی‌جان جوان سی‌ساله‌ای مواجه می‌شود که اتوموبیلش از دره سقوط کرده است.
دامون قنبرزاده، منتقد سینما در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: حوالی ساعت‌های هفت یا هشت صبح چهارشنبه، بیست‌ویک اردیبهشت، در منطقه‌ی الموت، پیرزنی که مشغول چیدن علوفه برای دام بود با جسد بی‌جان جوان سی‌ساله‌ای مواجه می‌شود که اتوموبیلش از دره سقوط کرده است. جوان از اتوموبیل بیرون پرت شده بود و حتی به نظر می‌رسید پس از پرت شدن خودش را کشان‌کشان چند متری جلو کشیده اما در نهایت همان‌جا زندگی‌اش به پایان رسیده است. پیرزن موضوع را به‌سرعت اطلاع می‌دهد و نیروهای امدادی خودشان را به محل می‌رسانند. جسد متعلق است به محمد بخشی، معلم جوان قزوینی که هر روز صبح زود و طی دو سال، کیلومترها راه می‌پیمود تا خودش را به جایی برساند.
 
مقصد او، مدرسه‌ی «سعادتی» واقع در روستا فانفین الموت غربی بود. مدرسه‌ای که تنها چهار دانش‌آموز داشت. او برای رسیدن به این مقصد، دردسرهای زیادی را به جان می‌خرید. نه‌تنها باید با اتوموبیل یا حتی موتور، در سرما و گرما، مسیری طولانی و صعب‌العبور را طی می‌کرد تا خودش را به کلاس و بچه‌هایش برساند، بلکه باید در قسمتی از مسیر، با پوشیدن لباس ماهیگیرها، به دل رودخانه‌ هم می‌زد. به او می‌گفتند انتقالی بگیرد و به مرکز بیاید. اما او می‌گفت با همان چهار دانش‌آموزش اخت شده و نمی‌تواند تنهای‌شان بگذارد.
 
این ماجرا مال چند ماه پیش است. مرگ دردناک معلم متعهد قزوینی، یکی از ده‌ها داستانی‌ست که می‌توانیم از آدم‌های این سرزمین نقل کنیم. کسانی که با به خطر انداختن جان‌شان برای پیشرفت دیگران و آگاهی‌رسانی به آن‌ها تلاش کرده‌اند. همین چند روز پیش بود که تصویر کارگر زحمت‌کشی از اداره‌ی آب وایرال شد که در این سرما تا نزدیک بینی در چاله‌ای پرآب فرو رفته بود تا گیروگرفت لوله را برطرف کند. تصاویر دیگری هم از این دست می‌بینیم تا دست کم اندکی دلگرم شویم. در مملکتی که وزیرش به جای ارائه‌ی راه حل می‌گوید برای مقابله با سرما لباس گرم بپوشید و خودتان از خودتان محافظت کنید، وجود چنین انسان‌هایی می‌تواند نور امید باشد.
 
نمی‌دانم آن چهار دانش‌آموز مدرسه‌ی «سعادتی» روستانی فانفین الموت، حالا در چه شرایطی هستند. کسی به آن‌ها فکر می‌کند؟ کسی سعی کرده از بی‌سوادی و ناآگاهی نجات‌شان دهد؟ معلم دیگری به آن منطقه فرستاده‌اند؟ این‌ها به کنار، اصلاً کسی پیدا شده تا برای جاده‌ی آن منطقه‌ی محروم گاردریل بسازد؟ می‌دانید، چون عدم وجود گاردریل باعث شد اتوموبیل محمد بخشی ته دره سقوط کند...
 
محمد بخشی ۲۵ اردیبهشت بر اثر سانحه درگذشت.
برترین ها
bato-adv
bato-adv
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۶ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۷
0
0
حقوق اش چقدر بود این بدبخت ؟
نام:
ایمیل:
* نظر:
bato-adv
bato-adv
آخرین اخبار
bato-adv