ماجرای لباس‌عروسی که در شب‌های مهتابی می‌رقصد!
کد خبر: ۲۶۴۳۳
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: 2016 February 01    -    ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۸

ماجرای لباس‌عروسی که در شب‌های مهتابی می‌رقصد!

در صبح یک روز بارانی در سال ۱۹۱۴ خدمتکار آنی، او را بی حرکت و مرده روی تخت پیدا می کند. آنی با صورتی غمگین و خسته در حالی که لباس عروسی اش را محکم در آغوش گرفته بود از دنیا رفت.
ماجرای لباس‌عروسی که در شب‌های مهتابی می‌رقصد! به گزارش «تابناک باتو» خانم هاویشام در رمان آرزوهای بزرگ، اثر چارلز دیکنز زنی افسرده، انتقام جو و کینه ای بود، زیرا همسرش او را در شب عروسی در حالی که او در لباس سفید عروسی منتظرش بود، تنها گذاشته و گریخته بود.

زمان برای خانم هاویشام در همان شب متوقف و او به زنی غمگین و دلمرده تبدیل شد که با خاطرات آن شب زندگی می کرد؛ ماجرایی که هم اکنون می خوانید شبیه داستان خانم هاویشام، البته با پایانی غم انگیز است که در ایالت پنسیلوانیای آمریکا رخ داده است.

بر روی تپه سرسبز، خانه ی بزرگ و عجیب و غریب ساخته شده بود؛ خانه ای که شبیه معابد یونان باستان بود. ساخت این خانه پنج سال طول کشید. این خانه متعلق به الیاس پیکر تاجر آهن بود. خانواده ی پیکر در سال ۱۸۴۹ به این خانه نقل مکان کردند. پیکر دختری به نام آنی داشت و مثل همه ی پدران ثروتمند دوست داشت تا دخترش با مردی ثروتمند و صاحب نفوذ ازدواج کند؛ اما آنی عاشق کارگری شده بود که در یکی از کارگاه های پدرش کار می کرد.

آن ها قصد داشتند با هم ازدواج کنند. کارگر فقیر مخفیانه یک لباس عروس برای آنی خرید و به او هدیه داد؛ هدیه ای که سرنوشت او را برای همیشه تغییر داد. الیاس پیکر از این ماجرا آگاه شد و کارگر جوان را از کارگاه اخراج کرد. کارگر فقیر برای همیشه از آنجا رفت. این موضوع زندگی آنی را به کلی تغییر داد. تصور اینکه مردی را که دوست داشت با زن دیگری ازدواج کند و صاحب فرزندی شود، او را تا مرز جنون برده بود.

آنی دیگر شبیه دیوانه ها شده بود و تا پایان عمرش ازدواج نکرد و پس از مرگ پدر، مادر و ازدواج دو برادرش به تنهایی در خانه ی بزرگی که قرار بود قصر خوشبختی خانواده پیکر باشد، زندگی کرد‌. تنها سرگرمی آن پیرزن در آن خانه ی سرد و بی روح، زل زدن به لباس عروسی بود که معشوقه اش به او هدیه داده بود.

در صبح یک روز بارانی در سال ۱۹۱۴ خدمتکار آنی، او را بی حرکت و مرده روی تخت پیدا می کند. آنی با صورتی غمگین و خسته در حالی که لباس عروسی اش را محکم در آغوش گرفته بود از دنیا رفت.

ماجرای لباس‌عروسی که در شب‌های مهتابی می‌رقصد!

امروز این خانه به موزه تبدیل شده و تمام اسباب و وسایل آن به همان شکل دست نخورده باقی مانده است و لباس عروسی نیز در یک صندوق شیشه ای نگهداری می شود.

بسیاری از کسانی که از این موزه دیدن کرده اند، مدعی شده اند که لباس عروسی تکان می خورد و حرکت هایی شبیه به رقص دارد. هر از چند گاهی اخباری از این دست منتشر می شود.

کارمندان موزه به بررسی این موضوع پرداختند و به جای اینکه به شایعات و خرافه هایی از این دست پایان دهند، عنوان کردند که لباس عروسی در شب های مهتابی با شدت بیشتری به رقص درمی آید؛ این لباس عروس، یکی از جنجالی ترین لباس های تاریخ بوده است؛ لباسی که عروس هیچ وقت نتوانست با آن در کنار همسرش برقصد.

The haunted wedding dress
The Dress never got to dance
سعیده ملایی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Turkey
|
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۲
1
10
بیچاره پسر کارگر چکار می توانست بکند؟ البته باید سعی می کرد تا قبل از رفتن انی را ببیند و حرف اخرش را به او می زد و از دختر می خواست تا برای زندگی خودش اراده کند و تصمیم بگیرد نه اینکه تسلیم خودخواهی ها و تصمیم نادرست خانواده شود، یقینا ارتباط مستقیم پایان دهنده بسیاری از سو تفاهمات خواهد بود، ولی چقدر انی دختر مهربان و وفاداری بود، هرچند متاسفانه زندگی او پایان خوشی نداشت، ولی احتمالا اگر با کس دیگری هم ازدواج می کرد هیچگاه احساس خوشبختی نمی کرد، حداقل اینگونه نامش ماندگار شد، کاش بعضی خانمها هم کمی از انی وفاداری یاد بگیرند و ایکاش خانواده ها هم بجای سنگ انداختن و ایجاد موانع مختلف برای جوانان، کمی یاری می کردند نه اینکه موجب پریشانی و جدایی شوند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۲
0
3
داستان زیبایی بود
آخرین اخبار