
تابناک باتو ــ دورهمی مهران مدیری که فصل جدید خود را از عید نوروز آغاز کرده، به صورت مسابقهای دوستانه، میزبان هنرمندان و شبه هنرمندانی است که با طرح سوالاتی اغلب در حیطه سینما و هنر و ادبیات، خرده سواد مهمانان را به چالش میکشد که متاسفانه عوامل و مجری این برنامه در این چالش نقش بسزایی را ایفا کرده و به شدت خود را زیر سوال که چه عرض کنم بلکه زیر رادیکال برده اند و ثابت کردند که خود اندر خم یک کوچه مانده اند. تاجایی که بیتی را به اشتباه از آن حضرت مولانا میخوانند و در برخی سوالات، گزینههای اشتباهی را در اختیار شرکت کنندگان قرار میدهند.
اما شاید اشتباهاتی از این دست، مشکل دردناک برنامه به شمار نرود، بلکه زیر و زبر ماجرا زمانی نخ نما و آزار دهنده میشود که شرکت کنندگانی اغلب با تحصیلات آکادمیک و ملقب به سرمایههای هنری این مرز و بوم، توانایی پاسخگویی به بدیهیترین سوالات را ندارند؛ سوالاتی که تنها شاخصه اصلی برای یافتن پاسخ آنها تورق کتب دوران دبیرستان و راهنمایی است. مثلا نمیدانند "موسیقی کبیر" اثر فارابی است یا حتی نمیدانند پایتخت اتریش" وین" است.
نمیدانیم این دوستان شبه هنرمند چه طور سر از سینما و تلویزیون در آورده اند و کی و کجا ملقب به سرمایههای هنری و الگوهای جامعه شدند.
شاید هم تعریف و توقع ما از هنر و هنرمند زمین تا آسمان را گز میکند و فرسنگها با تعاریف آنها متفاوت است.
این دوستان حتی اگر تصادفی دراین مسیر قدم گذاشتند و در واقع بازی سرنوشت آنها را در این میدانگاه پرتاب کرده حداقل توقع میرود با مطالعه تاریخ و ادبیات و تماشای فیلمهای فاخر جهان و گوش کردن به موسیقیهای مشهور، ملبس به لباسی بشوند که درخور این بزم باشد نه اینکه روز به روز بر طبل بی سوادی خود بکوبند و در مقابل دوربینهای تلویزیون بی آنکه شرم کنند از پاسخ دادن به سادهترین سوالات عاجز بمانند.
البته نیمی از اشکال هم بر گردن ماست، چون ما مردم نیز مطالبه گر نیستیم یعنی ما را مطالبه گر بار نیاورده اند؛ راحت طلبی و سازگاری از مؤلفههای اصلی یک فرزند خوب در خانوادههای ایرانی بوده و هست.
برای سازگاری هم باید قدرت تعقل و تفکر را چهار قفله کنی و بگذاری خواب هفت پادشاه را ببینند و اجازه بدهی هرکسی هر تصمیم غلطی که میخواهد بگیرد. درواقع سرد وبی حوصله و بی رمق فقط سرمان به کار خود گرم باشد و پا در کفش دیگری نگذاریم وبه حواشی ریزو درشت زندگی خویش بپردازیم؛ حواشی که گاه بوی نان میدهند و گاه بوی شر.
اگر میدانستیم گاهی سرکشی میتواند وضع موجود را بهتر سازد، شاید این گونه به دنبال تک چشمیها در شهر کوران نبودیم و حرکتی میکردیم وبه جای اینکه بینندهی بی تفاوتی باشیم، کمی هوشیارتر گام برمی داشتیم.
کوثر بهبهانی زاده
تسمه تایمم پاره شد
یه دفعه چی شد از بین این همه قشر آدم یاد روحانیت افتادی؟عقده ات را هرجایی خالی نکن
یعنی سئوالات راحته !!
الله اکبر
انصافا مهران مدیری نخبه ژانر طنز ایران بوده و هست و یکی از سرمایه های سینما و تلویزیون است.
این نویسنده نیز بهتر است حسادت را کنار بگذارد و کمی آرام گیرد !
این بنده خداها که بازیگرن. کسی هم توقع آنچنانی نداره ازشون. ولی اونایی که توو این مملکت پست دارن و تلفظ درست کلمات را نمیدونن رو کجای دلمون بذاریم؟
الان من و همکارم هر دو در یک شرکت مهندسیم
او با این که خیلی چیزها رو نمیدونه و از من سوال میکنه ولی چون خیلی پرسروصدا و زبون باز و حاضرجواب و برونگرا و پررو هست به عنوان یک مهندس درجه یک شناخته میشه
درحالی که من که ساکت تر و عمیق تر و درونگرا هستم و دانشم هم عمیق تر هست رو بهم برچسب افسرده می زنن و در محیط کار کمتر بهم بها میدن
آخه چراااا
الان یعنی با سواد کسی هست که بدونه که فلان نقاشی رو کی کشیده ؟؟!؟!
سوالاش بیشتر تو حوزه علاقه خود مدیری هست نه اطلاعات عمومی .......!!!