اولین کاری که باید بعد از سرقت موبایلتان انجام دهید این است که خونسرد باشید و سعی کنید فورا به خودتان مسلط شوید، زیرا آشفتگی طولانی ممکن است به صورت سریالی، بدبیاری‌های دیگری را سبب شود و مشکلتان دو چندان شود.
در گام بعدی با شماره خود تماس بگیرید. شاید دزد، اهل مذاکره باشد و ماجرا با پرداخت مبلغی پول و پس گرفتن گوشی فیصله پیدا کند. البته این مورد بسیار نادر است، اما امتحانش ضرری ندارد.
اقدام بعدی که باید انجام دهید، سوزاندن سیمکارت یا همان مسدود کردن آن است که یا می‌توانید از طریق مراجعه به دفاتر پیشخوان دولت و اپراتور‌های تلفن همراه این کار را انجام دهید یا به نحوی با اپراتور خود تماس بگیرید و با اعلام سرقت، درخواست مسدودی کنید.
در مرحله بعد باید اعلام شکایت کنید. مرجع دریافت شکایت شما کلانتری یا دادسرا است. البته اگر به دادسرا بروید بهتر است، چون کلانتری هم شکایت شما را به دادسرا می‌فرستد؛ بنابراین به دادسرای محل وقوع سرقت بروید و با پرداخت هزینه جزئی دادرسی، شکایت خود را ثبت کنید. در دادسرا پس از دریافت شکایت، پرونده تان را به یک شعبه دادیاری یا بازپرسی ارجاع می‌دهند. درباره متن شکایت هم نگران نباشید، چون در دادسرا واحد ارشاد و معاضدت قضایی مستقر است و خودشان بلدند چه چیزی بنویسند.
توجه داشته باشید که مدارک لازم برای پیگیری شکایت سرقت گوشی عبارتست از اصل و دو نسخه فتوکپی از فاکتور خرید گوشی، اصل و دو نسخه فتوکپی از شماره سریال پشت کارتن گوشی و اصل و دو نسخه فتوکپی از کارت ملی. با توجه به این مدارک که مورد نیاز است، یادتان باشد که هرگز جعبه موبایل خود را دور نیندازید.
بعد از اعلام شکایت، معمولا دادسرا نامه‌هایی به اپراتور‌ها برای ردیابی موبایل شما می‌دهد تا به محض روشن شدن گوشی مشخص شود در چه محلی است، اما مدتی است سامانه‌ای به نام «همیاب ۲۴» از سوی معاونت پیشگیری از جرم قوه قضاییه راه اندازی شده که با مراجعه به این سامانه و درج مشخصات خود می‌توانید درخواست ردیابی بدهید.
با همه این اوصاف، این را در نظر داشته باشید که سارقان حرفه‌ای گوشی، معمولا دم به تله ردیابی نمی‌دهند و بلافاصله موبایل را می‌فروشند و خریدار هم موبایل را قطعه قطعه می‌کند و قطعاتش را می‌فروشد. پس بهترین کار این است که با استفاده از هندزفری هنگام مکالمه و خارج نکردن گوشی از جیب و کیف در خیابان، مانع از سرقت موبایل خود شوید.
روزپلاس
شبی دزد به خانه ملا نصرالدین می زند و لحاف او را می دزد ملا نصرالدین شروع به داد و فریاد می کند و همسایه ها دور او جمع می شوند ، هر کس چیزی می گوید : یکی می گوید چرا در خانه را محکم نبستی ، یکی می گوید چرا خوابت اینقدر سنگین بود که همان اول متوجه دزد نشدی و خلاصه هر کسی چیزی گفت تا اینکه ملانصرالدین عصبانی شده و خطاب به همسایه ها می گوید پس بفرمایید همه تقصیر ها متوجه من است و دزد بی گناه است . حالا حکایت ماست و دزد گوشی .