این بار «ذکر بر دار کردن حسنک وزیر» را بشنوید
کد خبر: ۲۳۱۲۵۹
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: 2021 December 16    -    ۲۵ آذر ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۰
داستان حسنک وزیر بخشی از کتاب عظیم تاریخ بیهقی تالیف ابوالفضل بیهقی است که نگارش آن را مولف از سن ۴۳ سالگی و پس از تحمل زندان خلیفه عباسی و عبدالرشید غزنوی آغاز کرد و ۲۲ سال از عمر خود را بر سر نوشتن آن گذاشت.

این بار «ذکر بر دار کردن حسنک وزیر» را بشنوید

داستان حسنک وزیر بخشی از کتاب عظیم تاریخ بیهقی تالیف ابوالفضل بیهقی است که نگارش آن را مولف از سن ۴۳ سالگی و پس از تحمل زندان خلیفه عباسی و عبدالرشید غزنوی آغاز کرد و ۲۲ سال از عمر خود را بر سر نوشتن آن گذاشت.

تاریخ بیهقی کتابی تاریخی است در ۳۰ مجلد که، چون گنجی عیان بخش‌هایی ژرف و دردناک از تاریخ معاصر ایران و حکومت خلفای عباسی را به تصویر می‌کشد و تاکنون نیز تنها شش جلد از آن کشف و بازنویسی و قابل مطالعه شده است.

حسن بن محمد میکالی شناخته شده به حسنک وزیر آخرین وزیر سلطان محمود غزنوی بود که به دستور مسعود غزنوی و به فتوای خلیفه بغداد تحت عنوان قرمطی یا اسماعیلی به دار آویخته شد:

«و حسنک را سوی دار بردند و به جایگاه رسانیدند. بر مرکبی که هرگز ننشسته بود نشانیدند و جلادش استوار ببست و رسن‌ها فرودآورد و آواز دادند که سنگ زنید. هیچ کس دست به سنگ نمی‌کرد و همه زار می‌گریستند خاصه نشاپوریان. پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود که جلادش رسن به گلو افکنده بود و خبه کرده. این است حسنک و روزگارش و گفتارش، رحمه الله علیه، این بود که خود به زندگی گاه گفتی که: «مرا دعای نشاپوریان بسازد» و نساخت و اگر زمین و آب مسلمانان به غصب بستدند، نه زمین ماند بدو و نه آب و چندان غلام و ضیاع و اسباب و زر و سیم و نعمت، هیچ سودش نداشت. او رفت و آن قوم که این مکر ساخته بودند، نیز برفتند. احمق مردی که دل درین جهان بندد که نعمتی بدهد و زشت باز ستاند. چون از این فارغ شدند بوسهل و قوم از پای دار بازگشتند و حسنک تنها ماند چنان که تنها آمده بود از شکم مادر. حسنک قریب هفت سال بر دار بماند چنان که پای‌هایش همه فروتراشیده و خشک شد چنان که اثری نماند تا به دستوری فرود گرفتند و دفن کردند چنان که کس ندانست که سرش کجا است و تن کجا است و مادر حسنک زنی بود سخت جگرآور. چنان شنیدم که دو ٱ سه ماه از و این حدیث پنهان داشتند و، چون بشنید جزعی نکرد چنان که زنان کنند بلکه بگریست بدرد چنان که حاضران از درد وی خون گریستند. پس گفت: بزرگا مردا که این پسرم بود که پادشاهی، چون محمود این جهان بدو داد و پادشاهی، چون مسعود آن جهان و ماتم پسر سخت نیکو بداشت.»

لوح صوتی "داستان بر دار کردن حسنک وزیر" را انتشارات نوین با صدای اردلان ضرغام به بهای ۱۲۰۰۰ تومان انتشار داده است.

ایسنا

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
جهانگیر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۵
0
5
اگر مسئولان این داستان را هر از چندگاهی برای خود بخوانند هرگز دل بر ظواهر دنیا نبندند و از فرجام حسنک وزیر درس زندگی بگیرند و انقدر سفت و سخت بدنبال مقام و پول نباشند
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۷:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
شما هم معلومه نخوندی . حسنک که دل به مال دنیا نداشت آخر هم بر دار رفت. خواجه بوسهل که شخصیت منفی ماجرا است و امروز شبیهش رو فراوان داریم به خوشی و خرمی در پستهای مهم زندگی کرد.پس اتفاقا مسولان ما خوب از این داستان درس گرفته اند
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار