ظاهر جدید عروس داعش
کد خبر: ۲۱۴۵۱۶
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: 2021 June 16    -    ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۰
 شمیمه بیگم عروس سابق داعش، در تصاویر جدید کاملا با مدلی متفاوت ظاهر شده است؛ دختری که برای پیوستن به این گروه تروریستی به سوریه فرار کرد.
 
به نقل از میرور، بیگم در جدیدترین مصاحبه‌اش در اردوگاه الهول در شمال شرق سوریه با "اندرو دروری" فیلمساز گفته است که پوشیدن لباس غربی به او حس خوبی می دهد.
 
او همچنین رفتن به سوریه و پیوستن به گروه تروریستی داعش را توجیه کرد و گفت فکر نمی کنم من یک تروریست بوده باشم. آن زمان یک دختربچه نادان بودم.
 
بیگم افزود: نیازی به توانبخشی ندارم. تمایل دارم به دیگران برای توانبخشی‌شان کمک کنم.
 
وی در پاسخ به این سال که آیا پیامی برای دولت انگلیس دارد یا خیر ، افزود: "آیا می توانم به خانه بیایم ، لطفاً لطفا؟"
 
ظاهر جدید عروس داعش
ظاهر جدید عروس داعش
خبرآنلاین
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۶
0
24
نون به نرخ روز خور میمون
مریخ
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۶
0
13
یکی از این کردهای عراقی در یکی از شبکه های بین المللی تعریف میکرد میگفت مسافر کش بودم از بغداد بسمت موصل در حرکت بودم اوایل شکل گیری داعش بود میگفت در بین راه ماشینی از من درخواست کرد که توقف کنم اما با توجه به نا امنی به سرعتم افزودم میگفت ان ماشین از ما جلو زدند و باعث توقف اجباری ماشینم شدند میگفت ۵ نفر بودیم پیاده شدیم تا مسلحین را دیدم میدانستم اخرین روز زندگیم است میگفت وقتی فهمیدند از ما ۵ نفر ۳ نفر شیعه هستند بی درنگ ان سه نفر را به رگبار بستند و کشتند اما من به همراه یک همشهریم که هم کرد بود ما را به یک بیابان بردند چند اتاق و مثل یک پایگاه بود ما را داخل یک اتاق که یک پنجره کوچک داشت زندانی کردند میگفت ساعت ۱۱ شب ا مدند و همشهریم را بیرون بردند از پنجره کوچک همه چیز را میدیدم در زیر نور ماه و ماشین او را زانو زدند و بی رحمانه سربریدند میگفت که ناله ان مرد را تا ابد فراموش نخواهم کرد از وحشت تب کردم میگفت ان شب گذشت و روز دوم فرا رسید با خودم گفتم الان نوبت من خواهد بود اینها دین و خدا و هیچ چیزی حالیشان نیست کشتن را دوست دارند میگفت شب شد باخودم گفتم که اگر من را به هر نحوی بکشند بهتر است تا ان روش وحشتناک که همشهریم را کشتند میگفت اجر پنجره را تکان دادم اجر از جا درامد و به اندازه خودم پنجره را باز کردم بیرون نگاه کردم محوطه خالی بود در یک لحظه خودم را از پنجره به بیرون پرتاب کردم و از محوطه دور شدم و تا جایی که میتوانستم میدودیم نمیدانستم کجا اما دودیم میگفت حدود ۲۰ دقیقه دودیدم از دور نور چراغ ماشین ها را دیدم به سمت من میامدند میگفت فقط گفتم خدا خودت کمک کن خودت از دست اینها مرا نجات بده میگفت انها در حال نزدیک شدن بودند تنها راهی که بفکرم رسید با چنگم زمین ماسیه ای را کنازر زدم درون ان درازکشیدم و روی خودم ماسه ریختم میگفت در نزدیکیم توقف کردند صدایشان را میشنیدم چون زبان رسمی کشور عراق عربی بود میفهمیدم چه میگویند گفت یکی از انان میگفته اگر او را بگیرم خودم سلاخیش خوام کرد و تکه تکه اش میکنم دیگری گفته زنده اعضای بدنش را خواهم برید و ...میگفت حدود ۱۰ دقیقه دنیالم گشتند اما نتوانستند پیدایم کنند و رفتند میگفت بعد از اطمینان از اینکه انها رفتند از زیر ماسه ها بیرون امدم ترسیده بودم دهانم خشک‌ شده بود اما دوباره دویدم میدانستم اگر صبح فرا برسد در گرمای بیابن خواهم مرد میگفت دم صبح صدای چند گوسفند توجهم را جلب کرد زنی انجا بود به او گفتم دخیل دخیل کمکم کن زن مقداری اب به من داد اما شاید ۲ لیتر اب خوردم به زن ماجرا را گفتم زن گفته اگر بدانند به تو کمک میکنم خانواده ام را قتل و عام میکنند گفتم توکل به خدا کن کمکم کن زن و فرزندا دارم گفت ان زن شجاع مرا در خانه اش پنهان کرد و با یکی از اقوامش صحبت کرد و مرا از قلمرو وحشت داعش به خاک کردستان عراق رساند
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۷
هزاران هزاربارلعنت برآنکه باعث ایجاد تفکر داعشی شد.
محمدرضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۶
0
11
تو تا ابد یک دختر نادان و احمق خواهی ماند
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار