«تابناک باتو» ـ مرگ قطعیترین بخش زندگی هر موجود زنده است، از این روی شاید پرسش از «عادیشدن» مرگ بیراه بنماید. از منظری دیگر، چون مرگ امری قابل پیشگیری و به تعویقانداختن است، اگر اقدامی صورت نگیرد و باز هم مرگ عادی انگاشته شود، آن وقت است که چنین وضعی حیرتافزا و عجیب به نظر میرسد. با برآمدن پزشکی مدرن و بهبود سطح زندگی، مرگ بیشتر از پیش به تعویق انداخته شد؛ مرگهایی مثل مرگومیر کودکان زیر یک سال و مرگومیر مادران باردار کاهش یافت که اکنون از شاخصهای توسعه کشورها به شمار میآیند. علاوه بر این مرگومیر ناشی از بیماریهای عفونی با واکسن و آنتیبیوتیک کاهش یافته و بیماریهای بسیاری اگرچه مزمن میشوند، قابل کنترلاند و به مرگ ناگهانی نمیانجامند.
پزشکی نشان داد مرگ قابل پیشگیری است و زندگی را میتوان طولانیتر کرد و از این رو شاخص امید به زندگی به ادبیات سلامت افزوده شد که اکنون متوسط سالهایی که بشر میتواند عمر کند، بیش از پیشینیان اوست. با وقوع همهگیری بیماری کروناویروس جدید و مرگبار بودنش، وحشت عمومی از بیماری که در تعاملات عادی روزانه قابل سرایت است، جهان را فرا گرفت و سایه مرگ بر فراز زمین، جانهای بسیاری را به یغما برد. مرگ ناشی از بیماری که امری قابل پیشگیری به نظر میرسید، از کنترل خارج شد و سرعت شیوع بیماری چنان بود که در پیشرفتهترین سیستمهای پزشکی جهان نیز کاری از پزشکان ساخته نبود.
واقعیت هم آن است که دانش پزشکی هرچند در مواجهه با بیماریهای عفونی باکتریال موفق عمل کرده و قادر به درمان بسیاری از آنهاست، در مواجهه با بیماریهای عفونی ویروسی، چون موفق به درمان قطعی نشده، عمدتا متکی به پیشگیری از طریق واکسیناسیون و توصیههای بهداشتی بوده است.
در همهگیری کووید۱۹ به عنوان یک بیماری ویروسی، به جهت نوپدید بودن این ویروس، هنوز در ساختن واکسن توفیقی حاصل نشده است؛ از این روی تا زمان تولید انبوه واکسن، تنها راهحلی که پزشکی میتواند برای جلوگیری از شیوع این بیماری و مرگهای ناشی از آن داشته باشد، اقدامات پیشگیرانه سطح کلان مانند کاستن از تعاملات اجتماعی، تعطیلی شهرها و قرنطینه و اقدامات فردی مثل ماسکزدن و شستوشوی دستها و حفظ فاصله فیزیکی است. در برخی از کشورها که این نکته به درستی درک شد، همهگیری کووید۱۹ بهطور نسبتا موفقیتآمیزی کنترل شد و گاه آمار مبتلایان به صفر رسیده است.
در ایران، اما در مقطعی که از آن به عنوان موج سوم کرونا نام میبرند، میزان ابتلا به بیماری بهطور فزاینده بیشتر شده و رقمهای جانباختن بیماران که مرگشمار وزارت بهداشت هر روز اعلام میکند، از موج اول بیماری بیشتر شده است. با وجود خیل عظیم مبتلایان روزانه و افزایش تعداد بیماران بدحال و تعداد حیرتانگیز مرگومیر روزانه، اقدامی که متناسب با چنین وضع نگرانکنندهای باشد اتخاذ نمیشود.
اینجاست که این پرسش به ذهن متبادر میشود، آیا مرگومیر ناشی از کرونا عادی شده است؟ آنچه در پاسخ به این پرسش تعیینکننده است، نوع واکنشی است که به اخبار مرگ نشان داده میشود. در مورد افراد ممکن است انتظار بر این باشد که با شنیدن خبر افزایش مرگهای ناشی از کرونا، توصیههای بهداشتی را بهطور جدیتر اجرا کنند و مواظب باشند که بیمار نشوند. اما واقعیت این است که شرایط همهگیری متفاوت از شرایط عادی است و تا وقتی دولتمردان بیماری را جدی نگرفته باشند و زمینههای کنترل بیماری را فراهم نکرده باشند، کنشهای فردی چندان مؤثر نخواهد بود. در این مورد حتی میزان جدیگرفتن بیماری توسط افراد هم متأثر از جدیت دولت در مواجهه با همهگیری خواهد بود؛ بنابراین میتوان گفت، آنچه به عادیشدن کووید و مرگ منجر شده، رویکرد سطح کلان به این وضعیت است که اگرچه بنا بر اعلام وزارت بهداشت روزانه بیش از ۴۰۰ نفر (و بنا بر روایتهای دیگر دو تا سه برابر این تعداد) نفسشان به شماره میافتد و میمیرند، ولی بهجای اقدامات پیشگیرانه مؤثر، مسئولیت بیماری و مرگ بر دوش افراد گذاشته میشود و بهجای تلاش برای خروج از بحران، از بیتوجهی مردم شکایت میشود. در این رویکرد آسیبزا «خودمراقبتی»
به عنوان راهکار اصلی مقابله با همهگیری برکشیده و بزرگنمایی میشود تا این واقعیت زیر آن پنهان شود که کنترل همهگیری و تأمین سلامت همگانی از امور حاکمیتی است و در این مورد آنطور که میبایست اقدام جدی و مؤثر صورت نگرفته است. مسامحه در حوزه پیشگیری که به افزایش مبتلایان انجامیده اکنون اثرات خود را در حوزه درمان نیز آشکار کرده است، به طوری که بیمارستانها جایی برای پذیرش و درمان موارد جدید بیماری ندارند و بسیاری از بستریشدن در بیمارستانها محروم میشوند یا وقتی پذیرش میشوند که کار از کار گذشته است و باید به جدال با مرگ بروند؛ مرگهایی که میتوانست اتفاق نیفتد، اما حالا خبرش جزئی از اخبار روزانه شده است.
کوتاه سخن اینکه مرگ ناشی از کرونا هم اندکاندک عادی شده، همانطور که پیش از این مرگ در سوانح جادهای، مرگ کارگران در محیط کار، مرگ زنان به علت خشونت خانگی و مرگ... عادی شده است؛ گویی «در سایه نشسته است به ما مینگرد»، بدون اینکه به صرافت بیفتیم که همه این مرگها قابل پیشگیری هستند، با اقدامات و تدابیر مناسب.
سیمین کاظمی