ماجرای سقوط سیب و کشف نیروی جاذبه توسط نیوتن یکی از مشهورترین داستان‌های تاریخ علم است.طبق اسناد نیوتن در قرن هفدهم میلادی موفق به کشف قانون جاذبه شد.
در حدود سال 1665 نیوتون هنگامی که در باغ خانهٔ مادری خود در حال تفکر به این موضوع بود، سیبی از روی درخت افتاد و او را متوجه کرد که علت افتادن سیب همان دلیل گردش سیارات به دور خورشید است.
البته برخی معتقدند داستان فوق در واقع روایت اغراق شده ایست از خاطره‌ای که خود نیوتن نقل کرده بود؛ مبنی بر اینکه یک روز کنار پنجرهٔ اتاق خانه‌اش به تماشای باغ نشسته بود که افتادن سیبی از درختی نظرش را به خود جلب کرد.
در حقیقت طی گفتگوهای بعدی، وی اقرار کرد که داستان سیب کاملاً ساختگی بوده و کشف جاذبه به تحقیقات قبلی او بر می‌گردد و او این داستان را به صرف جلب نظر عموم ساخته است.
به هرحال اکنون این درخت،مشهورترین درخت در دنیاست که در باغ خانوادگی "نیوتن" در شهر گرانتام انگلیس قرار دارد.
نکته مهم جایگاه سقوط سیب با تفکر درباره علت حرکت است . در پارادایم ارسطویی هر شیء جای معینی دارد و اگر از اصل خود دور شود ، میل دارد به آن جا برگردد : جای آتش در آسمان است از این رو شعله های آتش رو به بالا حرکت می کنند ؛ جایگاه سنگ روی زمین است ، بنا بر این سنگ پرتاب شده به طرف زمین برمی گردد ... : هر کو دور شد از اصل خویش / بازجوید روزگار وصل خویش . آن چه این منظومه فکری را زیر ضرب می بُرد ، حرکت گیاهان بود : درخت به طرف آسمان می روید . اما میوه آن به طرف زمین حرکت می کند . اگر رویش درخت بنا بر طبع و سرشت آن است چرا میوه اش که در اوج حرکت و بلوغ درخت پدید می آید به طرف زمین حرکت می کند ؟ این نکته مثل انرژی آهنربای دائمی در پارادایم کنونی فیزیک است ؛ مثل اندازه وتر مربع در دستگاه فکری فیثاغورثیان .
نکته مهم جایگاه سقوط سیب با تفکر درباره علت حرکت است . در پارادایم ارسطویی هر شیء جای معینی دارد و اگر از اصل خود دور شود ، میل دارد به آن جا برگردد : جای آتش در آسمان است از این رو شعله های آتش رو به بالا حرکت می کنند ؛ جایگاه سنگ روی زمین است ، بنا بر این سنگ پرتاب شده به طرف زمین برمی گردد ... : هر کو دور شد از اصل خویش / بازجوید روزگار وصل خویش . آن چه این منظومه فکری را زیر ضرب می بُرد ، حرکت گیاهان بود : درخت به طرف آسمان می روید . اما میوه آن به طرف زمین حرکت می کند . اگر رویش درخت بنا بر طبع و سرشت آن است چرا میوه اش که در اوج حرکت و بلوغ درخت پدید می آید به طرف زمین حرکت می کند ؟ این نکته مثل انرژی آهنربای دائمی در پارادایم کنونی فیزیک است ؛ مثل اندازه وتر مربع در دستگاه فکری فیثاغورثیان .