نام : احسان
نام خانوادگی : علیخانی
تاریخ تولد : 1361/8/15
محل تولد : تهران
محل سکونت : تهران خیابان هروی
تحصیلات : فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانى از دانشگاه تهران
تاهل : مجرد
----------------------------------------------------------------------------------
![ما قصه تعریف میکنیم و با شاد یا غمگین بودن آن کاری نداریم ما قصه تعریف میکنیم و با شاد یا غمگین بودن آن کاری نداریم](/files/fa/news/1394/4/24/10249_852.jpg)
احسان علیخانی متولد 15 آبان 1361 در تهران است و ساکن خیابان هروی است ، فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران است ، 2 خواهر و یک برادر دارد و خودش فرزند آخر خانواده است.
مادرش پرستار بازنشسته است و به گفته خودش بهترین دوستش است. در دوران مدرسه درسخوان اما شیطون بوده و برای مهار شیطنت مدیر مدرسه او را مبصر کلاس کرد. در دوران دبیرستان 1 سال در تیم نوجوان پرسپولیس و 1 سال سایپا بازی کرد و بعلت 3 بار شکستگی پا دیگر قادر به بازی در چمن نبود و سراغ فوتسال و تنیس رفت.
برپا کننده جشن ها و مراسم مدرسه در دبیرستان و اجرای تئاتر بوده است. سال 1379 با رتبه 770 با رشته مدیریت بازرگانی وارد دانشگاه تهران شد در سال 79 با دستیاری کارگردانی در سریال ها و فیلم های سینمایی وارد کار هنری شد مثل پرونده های مجهول – بهشت آبی – هفت ترانه.
با دیدن اجرای جواد یحیوی به کار اجرا علاقه مند شده ، اولین برنامه زنده اش در سال 1380 بوده ، او اجراهایی مانند صبح آمد و ماه عسل و.. را برعهده داشته است. سال 81 بعنوان کارگردان آیتم وارد شبکه 1 شد و در سال 82 خیلی اتفاقی جلوی دوربین رفت و اجرا را شروع کرد.
احسان علیخانی ویژه برنامه سال تحویل 94 را با عنوان بهار نارنج روی آنتن شبکه سوم سیما برد.در این ویژه برنامه احسان علیخانی میزبان چهره های معروف عرصه هنر و ورزش بود.
احسان علیخانی همانند سالهای گذشته با ویژه برنامه ماه عسل میهمان شبکه سوم سیما و خانه های مخاطبان شد.
ماه عسل نام برنامه ای زنده است که در ماه رمضان هرروز از شبکه 3 سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شده است. تا پیش از رمضان 1391 تهیه کنندگی و اجرای این برنامه را احسان علیخانی بر دوش داشت، حتی سال 87 هم فرزاد حسنی مجری این برنامه بود، اما در سال 91 تهیه کننده این برنامه مجید یوسفی و مجری این برنامه علی ضیا انتخاب شدند. موضوع این برنامه در قالب اجتماعی است. مهمانان این برنامه می تواند از هر قشری باشد از جمله: معلول، شاعر، نخبه و ... مجدداً در سال 92 اجرای این برنامه به احسان علیخانی سپرده شد و این امر در سال 93 تکرار شد.ودر این شبها نیز با برنامه ماه عسل میزبان خانه های ماست.
گفتگوی کوتاه با احسان علیخانی:
مدیریت بازرگانی کجا و اجرا کجا؟!الف:من خیلی به کارگردانی و بازیگری علاقه داشتم اما در مقطع پیش دانشگاهی که بودم خیلی مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که به مقوله ی هنر به عنوان شغل دوم نگاه کنم بنابر این خوب درس خواندم و مدیریت بازرگانی قبول شدم . اما در کنار آن در این زمینه هم فعالیت میکردم. با این وجود در حال حاضر این کار در اولویت من قرار گرفته و درس و دانشگاه در اولویت نوزدهم.
شروع فعالیت هایتان به چه صورت بود؟با باشگاه مهر ورزان جوان همکاری کردم و در برنامه ی پسرای ایرونی که تابستان ۸۳ پخش شد معرفی شدم .برنامه ی بسیار خوب و محبوبی بود خیلی دوست دارم دوباره این کار را تجربه کنم .بعد هم وارد شبکه ی ۳ شبکه ی جوان و محبوب خودم شدم همین جا باید از نادر کاشانی بسیار تشکر کنم که حکم یک پدر دلسوز را برای من داشته و دارد.
گفتید که سریال هم کار کردید در مورد آن توضیح می دهید؟بله, سریال پرونده های مجهول به کارگردانی جمال شورجه بود که هم کار بازی را بر عهده داشتم و هم دستیار کارگردان بودم.
چه نقشی داشتید؟نقش خیلی بدی بود! من- یعنی آن بازیگر- در پارک نقش اول های سریال را معتاد میکردم!
در اجرا به چه چیزی بیشتر توجه می کنید؟من چون خودم منتقد بسیار جدی ای بودم و در تلویزیون از هر اجرایی خوشم نمیامد, سعی کردم همیشه حضور بیننده را کنار خودم احساس کنم.
خودتان رادیو را بیشتر دوست دارید یا تلویزیون را ؟صد در صد تلویزیون هم برای مخاطب جذاب تر است و هم برای من اما کار در رادیو مشکل تر و حرفه ای تر است.چون فقط کلام است. اما در کل خیلی دوست داشتم رادیو را هم تجربه کنم.
تا به حال سعی کرده اید از کسی در این راه تقلید کنید؟اصلاً و به هیچ وجه.
سعی نکردید از کسی الهام بگیرید؟نمیتوانم بگویم نه, ولی دوست داشتم یک سبک برای خودم ابداع کنم فکر میکنم موفق هم بودم و متفاوت کار کردم .البته این که کارم خوب بوده یا نه مردم باید بگویند.
بهترین و بدترین اتفاقی که در این کار برایتان افتاده چه بود؟از طرف سازمان به مکه رفتم جز بهترین خاطرات من بوده.بدترین خاطره ام هم این است که در یکی از سفرهای برنامه ی پسرای ایرونی به شدت بیمار شدم.
تکیه کلام شما چیست؟((یه نکته بگم)) یا(( سایتون کم نشه)).
بزرگترین عیب شما چیست؟کمی شلخته هستم.
بزرگترین حسن شما چیست؟بسیار پرانرژی هستم.
به مادرتان در کارهای خانه کمک نمی کنید؟به خدا فرصت نمیکنم. البته مادرم خیلی هوای بچه هایش را دارد.!
زیباترین مکان در دنیا به نظر شما کجاست؟شک ندارم مسجد الحرام است.
بهترین شاعر از نگاه شما؟سهراب سپهری را خیلی دوست دارم.
در رانندگی محتاط عمل میکنید یا خیر؟کمی بد رانندگی میکنم و خب, رالی راهم خیلی دوست دارم.
چقدر قوانین راهنمایی را رعایت میکنید؟من نزدیک به ۱۰۰ هزار تومان جریمه شدم! تا یاد بگیرم کمربند ایمنی را ببندم.
برای جوانانی که به حرفه ی شما علاقه دارند چه سخنی دارید؟خیلی از هنرمندان میگویند که از طریق تحصیلات اکادمیک وارد این حرفه شویدمن این را قبول ندارم. باید استعداد در وجود جوان باشد تا بتواند موفق شود.من هم به نظر خودم استعداد داشتم,آمدم,تقویتش کردم و البته خیلی هم کار راحتی نبود.پس از جوانها میخواهم که بگردند و استعداد خود را پیدا کنند چون هر کسی در یک کاری استعداد دارد. آن را پیدا کنند و تلاش کنند. نا امیدی بدترین سرعت گیر در این راه است درست مثلسرعت گیر های خیابانهای تهران.
گفت وگو با علیخانی در مورد ماه عسل وسوژه هایش: آیا تغییرات مدیریتی صداوسیما و به تبع آن شبکه سه که سال گذشته اتفاق افتاد، در رویکرد برنامه «ماه عسل» تغییراتی ایجاد کرده است؟
نه، زیرا «ماه عسل» برنامهای نیست که تازه امسال راه افتاده باشد و اکنون دیگر 11 سال دارد. این برنامه به یک برند در میان برنامههای گفتو گو محور تبدیل شده است و سالها از پخش آن میگذرد اما در پاسخ به این سوال میتوانم بگویم که پیش از شروع مراحل تهیه برنامه با مدیران سیما چند جلسهای برگذار کردیم. حتی خودم چند ساعتی با آقای سرافراز صحبت کردم و این وقت گذاشتن و برگزاری چنین جلسهای نشان میدهد که ایشان چقدر به برنامه «ماه عسل» اهمیت میدهند.
در این جلسه چه نکاتی مطرح شد؟
درباره سوژهها و موضوع برنامه صحبتهایی مطرح شد. آقای سرافراز بیشتر میخواستند تا در جریان کار تحقیقی و پردازش داستانها قرار بگیرند.
راهکاری هم پیشنهاد دادند؟
گفتوگو بر پایه یک تعامل بود و درباره موضوعات و جنبههای مختلفی از برنامه حرفهایی مطرح شد. به طور کلی باید بگویم ما همچنان در امتداد برنامهای هستیم که بیش از یک دهه از عمر آن میگذرد.
قصهها و سوژهها در سری پیش رو چه تغییری کرده است و آیا از بار غمانگیزی قصهها در «ماه عسل» جدید کاسته شده است؟ما قصه تعریف میکنیم و با شاد یا غمگین بودن آن کاری نداریم.
اما به نظر میرسد سوژهها بیش از آن که خیلی خاص و فردی باشند حداقل تا اینجای کار به سمت هشدار اجتماعی و نوعی تعمیم بخشی رفتهاند.
بله، اما در همان هشدار اجتماعی نیز قصهای وجود دارد. برای مثال در برنامه سوم قصه زنی که فعال، شجاع و جسور است، روایت میشود. کسی که با یک تعارف ساده از طرف دوستش به فرد غیرمتخصصی در حوزه عملهای زیبایی مراجعه میکند و با تزریق ژل به صورتش، مسیر زندگی خود را تغییر میدهد و قصههای دیگری برای او به وجود میآید.
بنابراین من مخاطب با شنیدن این داستان، گریهام نمیگیرد. بلکه بیشتر به جنبه هشدار دهنده و عبرتآموز آن فکر میکنم.
حرف من این است که محتوای برنامه «ماه عسل» از جاده قصه میگذرد اما این که چه موضوعی و چه روندی برای این گفتوگو انتخاب شود، میتواند مختلف باشد. بنابراین میتوان به یک آسیب اجتماعی هم پرداخت. البته نه با این شیوه که یک پزشک یا کارشناس به برنامه بیاید و درباره آن صحبت کند. برنامه ما متعلق به مردم است.
اگرچه کارشناسانی که اظهارنظر میکنند، به برنامه کمک میکنند اما آنها در قاب برنامه هیچ جایی ندارند. البته ناگفته نماند بعضی از آنها به گونهای اظهار نظر میکنند که شاید جایی در «ماه عسل» پیدا کنند. مثلا جامعه شناسی هست که به من زنگ زده تا تنها چند دقیقه در برنامه حاضر شود اما من مخالفت کرده و گفتهام که این برنامه متعلق به مردم است و آنها هستند باید روی صندلیهای «ماه عسل» بنشینند.
حالا این فرد میرود و نقد منفی و مغرضانه درباره «ماه عسل» مینویسد. من با همه احترامی که برای او و امثال او قائلم، حاضرم در تیم فکری از نظراتشان استفاده کنم اما «ماه عسل» یک برنامه کارشناس محور نیست و این بخش در آن جایی ندارد. این برنامه قصه محور است و خود مردم تعیین کننده بخشهای مختلف آن هستند.
روندی که «ماه عسل» در دهه گذشته طی کرده تا به یک برنامه پرمخاطب تبدیل شود، انگار چالشها و حاشیههایی را هم به دنبال داشته است.من اصلا نگران حاشیههای این برنامه نیستم و همانطور که در برنامه هم گفتم، خدارا شکر میکنم که «ماه عسل» مردم را به فکر کردن وادار میکند. حالا بعضی از آنها در مدح برنامه مینویسند و عدهای دیگر هم آن را نقد میکنند. این که «ماه عسل» این همه بیننده دارد و مردم را به تامل وا میدارد، فوقالعاده است. در حالی که برنامهها و سریالهای بسیاری در تلویزیون ساخته میشوند اما اینقدر بازتاب ندارند.
خودتان چقدر به این نقدها توجه دارید؟اگر خوب باشد حتما از آنها استفاده میکنم. برای مثال چند روز پیش نقد خوبی در یکی از خبرگزاریها خواندم که نویسنده آن ابتدا گفته بود من از بینندگان «ماه عسل» هستم و در ادامه هم نقدی به برنامه وارد کرده بود. در این سالها از نقدهای بسیاری که به برنامه میشده، در ادامه کارم استفاده کردهام. بسیاری از منتقدان سالهای قبل حتی اکنون در این برنامه، همراه ما هستند. متاسفانه بسیاری از آدمها فکر میکنند، آنچه آنها توقع دارند، حتما باید اتفاق بیفتد.
روز سوم ماه رمضان برنامهای از «ماه عسل» روی آنتن رفت که 6 یا 7 نقطه نظر مختلف درباره یک موضوع در آن مطرح شد. یکی از مهمانها از نتیجه جراحی زیباییاش ناراحت بود و این ماجرا دردسرهای زیادی برایش بهوجود آورده بود و یکی دیگر راضی بود. همچنین کسانی هم بودند که این کار را تکذیب میکردند. بنابراین نقطه نظرات مختلفی در برنامه مطرح شد و پشت دوربین هم حتما مخاطبان درباره آن به فکر افتاده و برداشتهای مختلفی کردهاند. این تایید کردن یا تکذیب کردن یک موضوع مثل جراحیهای زیبایی و پرورش اندام و نظایر آن یعنی روایت قصههای متفاوت.
فکر نمیکنید دعوت از چند مهمان به جای تمرکز بر قصه یک مهمان برنامه را به نوعی مباحثه تبدیل کرده است؟نه به هیچ وجه، زیرا قصههای همه مهمانان حاضر در برنامه بههم پیوند میخورند و با هم ارتباط دارند. قرار نیست هیات داورانی در برنامه شکل بگیرد تا قضاوت کنند.
گردآوری:تابناک باتو
منابع:بیتوته،نمناک،روزنامه صبا
چرا هیچ اشاره ای به نام ونشون پدرش نمی کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟