دختر شادروان فردوس کاویانی نوشت:
«سی روز از فردوسی شدنت، بابایی من گذشت.
یهو بعد از رفتنت همه چی بهم ریخت، عزیزانی مانند خودت اومدن پیشت و همراه هم شدید و قلبهای ما رو تکه تکه کردید، بابایی ولی نگم از مردمت، از هموطنان گرامیت، وااااای بابای من خیلی خوب شناخته بودیشون یادمه همیشه اینو تو گوش من بارها زمزمه کرده بودی، ما بهترین مردم دنیا رو داریم، ما در بهترین سرزمین این جهان هستیم، بابا جونم در واقع حقیقت گفتی و خوشحالم به این اصل رسیدم، به خودم میبالم در ایران زمین متولد شدم در کنار مردمی با دلهای مملو از مهرو محبت و عشق فقط ای کاش ای کاش هموطنانم خودشون قبول داشتن میدونستن چقدر ارزشمند و گرانقدر هستن و لیاقتشان بهترینهاست، و چه ارزشی والاتر از شجاعت و آزادی، سپاس در اینمدت تنهام نذاشتید، ماناباشید و آزاد و عاشق و همیشه در صلح و آرامش.
به قول پدر: "قربون شما مردم ایران بشم."
مردم ایران عاشقتونم »
برترین ها