هاشمیطبا در جمعبندی پایانی مناظره سوم شعری خواند و گفت:
ما
گلهای خندانيم، فرزندان ايرانيم، ايران پاک خود را، مانند جان میدانيم،
ما بايد دانا باشيم، هشيار و بينا باشيم، از بهر حفظ ايران، بايد توانا
باشيم، آباد باش ای ايران، آزاد باش ای ايران، از ما فرزندان خود، دلشاد
باش ای ايران.
من دوست داشتم نوه ۶ ساله خودم را میاوردم تا عینا نشان دهم ما برای اینها باید کار کنیم.
طبیعتاً هر سیاستمدار و هر مدیر جامعه باید مردم را دوست داشته باشد تا بتواند برای آنها کار کند. امام مردم را دوست داشت.
ما
برای ۴ تا رأی نباید کاری کنیم که مردم را به عنوان دوستدار بزرگ خودمان
را معرفی کنیم. وعدههایی که داده میشود هیچکدام منطقی و عملی نیست.
از
ابتدایی که من مزاحم شدم این فرمایش مقام معظم رهبری که گفتند استقلال
ملی، عظمت و سربلندی ملت ایران در ذهنم بوده است به همین دلیل حفظ ایران و
ارجمندی ایران را در اولویت قرار دادم.
به جای پخش یارانه و اینکه
تظاهر به دوست داشتن کنم گفتم به خانوادههای ناتوان و فقرا و ... باید
داد. تولید برای صادرات، تولید و اصلاح کشاورزی در جهت رفع مشکل نابودی
ایران که ایران همه چیز را به مردم داده و ما ناسپاس هستیم.
همه ما
بدون اغراق از میهنمان شیره مکیدهایم. همه مردم ما بدانند که نفت، آب،
گاز، جنگل، رودخانه در خدمتشان بوده و اگر بخواهیم ادامه دهیم میراث یک
سرزمین سترون را خواهیم داشت.
خبرآنلاين