اختصاصی تابناک باتو ـ چند روز مانده به ماه عزا، دکان آرایشگران و لوازم آرایشیها حسابی شلوغ میشود، با این تفاوت که این بار سرخاب و سفیداب در لیست خرید جایی ندارد و مشکی، سلطان رنگهای این ماه میشود.
خب بالاخره باید به نحوی نشان دهیم که عزادار سرور و سالار شهیدان هستیم و چه از این بهتر که هم آراسته باشیم، هم مشکی پوش!
پدیده مدگرایی در محرم الحرام اگر جزو پدیدههای نوظهور نباشد، حداقل جزو قدیم الظهورها هم نیست. این چندسال اخیر جوانان با به سخره گرفتن این ماه و شعائر آن، قدم در وادی مهیبی گذاشته اند.
برخی با ساختن دابسمش از نوحههای محرم و برخی با انتشار آنها، حرمت تمام قداستها را زیر پا گذاشته و به هر قیمتی اسباب تفریح و تسلای خاطر خودرا ولو به قیمت شرمساری فراهم میکنند و عدهای دیگر نیز با پوشش نامناسب و زننده و گیسوانی بلوند و آرایش سیاه به استقبال این ماه سراسر حسرت و فرصت میروند.
به راستی چه شد که پوشش صورت بی آلایش زنان جای خود را به گیسوان هفت رنگ به باد رفته و آرایشهای پر زرق و برق داد؟!
چه شد که ناگهان برخی جوانان در میان تکیههای عزاداری به جای گریه و ماتم، برای دختران صدقلم، دلبری کردند؟!
چه شد که فرهنگ عاشورایی خط خطی شد و ما هنوز در خواب و بیداری گرگ ومیش، بی هیچ سلاحی نظاره گر این فرهنگ فرو افتاده شدیم؟!
دستکاری فرهنگ، کار یک روز و دوسال و ده سال نیست. تغییر فرهنگ نرم نرمک اتفاق میافتد. نه درد دارد نه هوار میکشد. مثل مورچهای سیاه بر روی سنگی سیاه در دل شب حرکت میکند و لانهای زیر پوست شهر میسازد. لانهای به وسعت یک تمدن. تمدنی که، چون کاخ مدائن آهی در بساط ندارد و فقط به چند ستون کج و معوج خود دل بسته است.
از یک جایی به بعد دیگر مورچهها متوقف میشوند، آخر نمیخواهند تمام ستونهای رنگ و رو رفته را خراب کنند چراکه برای حفظ ظاهر هم که شده چندستونی باید باقی بماند تا افراد خوش خیال به آنها دلخوش شوند و در خواب غفلت به سر برند.
عاشورا باید بماند تا برخی خیالشان راحت شود و چشم بر هم بگذارند و در همین حین که افرادی به مسجد رفتنها و عزاداریها و روضه انداختنهای خود مشغول هستند، افرادی با لطایف الحیل، تمام زیر بنای اخلاقی و اجتماعی این تفکر ظلم ستیز را لگدمال کنند.
دختران زیبارو و پسران جذاب، لباسهای تنگ و بدن نما، نمایشهای صورتی و عشوه گونه، عکسهای یادگاری کنار دیگ نذری، نوحههای سراسر خرافه، شعائر شک برانگیز و هزاران ترفند دیگر، کافی است که حرمت عاشورا شکسته شود.
اوضاع برآشفتهی اقتصادی نیز بر این بی سروسامانی بی تاثیر نبوده و نیست. برخی از سر فقر وبی پولی دست به حرمت شکنی میزنند و برخی از شکم سیری و بی خیالی. این وسط هم اگر گاهی زبان شکوه ای به نرمی باز شود، با هزاران پاسخ دندان شکن مواجه میشود که همه آنها یک چیز را هدف میگیرند و آن این است: امام شهیدان مخالف دزدیها و اختلاسها و فقر مردم است نه پوشش ما؟!
راست هم میگویند سیدالشهدا با هر چه بوی فتنه میدهد مخالف است. حال میخواهد مسئولین نالایق باشند یا دخترکان و پسران جوان بزک کرده و یا ریاکاران مهر به پیشانی.
کوثر بهبهانی زاده