اختصاصی «تابناک باتو»؛ خاطرات اول مهر و روز اول مدرسه رهایمان نمی کند. بوی مهر در فضا می پیچد و صرف نظر از سن و سال در روح ما نفوذ می کند.
حتی اگر نیازی به خرید وسایل مدرسه و لباس فرم و یا یافتن ارزانترین فروشگاه نوشت افزار نداشته باشید، به یک نحوی سنت های آغاز پاییز را زنده نگه می داریم و شاید برای خود خرید کنیم، حتی با اینکه سال هاست فارغ التحصیل شده ایم. واکنش بزرگسالان به این زمان از سال می تواند به نوعی جالب هم باشد.
ناگهان به خودتان می آیید و می بینید در حال پردازش دوران کودکی خود هستید.
به راستی چرا در روزهای نزدیک به آغاز مهر این حس به سراغ ما می آید؟روشن ترین دلیل آن تابستان است. گرمای هوا در این فصل باعث آرامش ماهیچه های ما می شود و روزهای طولانی فرصت بیشتری را برای سرگرمی در اختیار ما قرار می دهند.
نور بیشتر خورشید نیز چرخه ی خواب و بیداری و رفتار ما را تغییر می دهند. در پاییز خواب آلوده تر می شویم و احتمال اینکه شب ها تا دیروقت خوش بگذرانیم کمتر شده، زودتر به رختخواب رفته و به چرخه ی سابق خود بازمی گردیم. به علاوه اکثر مردم مرخصی های خود را برای تابستان حفظ می کنند.
پاییز نشانه ی پایان تعطیلات است و افراد ناخودآگاه، صرف نظر از اینکه چند سال از فارغ التحصیلیشان می گذرد، حس فعالیتشان گل می کند.
شاید هم تنها یک عادت باشد. وقتی که سالهای سال اول مهر به مدرسه می روید و فعالیت خود را پس از چند ماه از سر می گیرید، طبیعی است که حس این عادت سال های سال همراه شما باشد.
بیش از هجده سال از سال های زندگی مغزمان طوری برنامه ریزی می شود که به اول مهر و خاطراتمان و نشانه های عاطفی آن واکنش نشان دهیم.
پس چاره چیست؟ یک بزرگسال در این گونه مواقع چه باید بکند؟ شاید بهتر باشد که خاطرات را از ذهن بشوییم؟ کارت های صد آفرین و شاید دفترچه های خاطراتمان را دور بیندازیم؟ عکس ها را پاره کنیم؟
می توانید؟
با ما باشید و خاطرات خوب ماه مهر را با ما به اشتراک بگذارید تا از خواندن آنها و یادآوری شان لذت ببریم.
از طرف یک دهه شصتی
ولی الان که اول مهر داره میاد قلب ماهایی که چندین سال هستش که فارغ التحصیلیم باز به تپش می افته و دلمون برای روزهای کودکی که دیگه برنمیگرده تنگ میشه