تاریک، پسر ۱۲ ساله هندی از زمان تولد
دستهای بزرگی داشته و هرچه بزرگتر شده دست هایش هم بزرگتر شده اند. وقتی
پدرش زنده بود او را نزد پزشکان محلی زیادی برد. اما پدرش فوت کرد و او که
اکنون با مادرش زندگی میکند نمیتواند دنبال درمان باشد. هارگریان برادر
بزرگتر تاریک از او مراقبت میکند و در کارهای ساده روزمره به او کمک
میکند، زیرا دست هایش مانع از انجام آنها میشوند. دستهای تاریک واقعا
بزرگ هستند و او را گرفتار کرده اند. او حتی نمیتواند لباس هایش را عوض
کند. کارهای معمولی مثل حمام کردن، لباس پوشیدن و غذا خوردن برای او دشوار
است.
بیماری
ناشناختهای که تاریک بدان مبتلاست موجب شده دستهای او ۳۰ سانتیمتر رشد
کنند و موجب آزار و اذیت همسایگان و دوستانش قرار بگیرد. حتی به او اجازه
ورود به مدرسه را ندادند، زیرا دست هایش بچههای دیگر را میترساند.
روستاییان او را «شیطان» مینامند و معتقدند دستهای بزرگ او در نتیجه
نفرین است. عمه تاریک معتقد است دستهای او حکمت خداوند است و به زودی به
حالت عادی بازخواهند گشت.
آنها
تا به حال به پزشکان محلی زیادی مراجعه کرده و ناامید برگشته اند و پول
کافی برای رفتن به یک بیمارستان مجهز را ندارند. تاریک میگوید: «من
میخواهم از شر این بیماری خلاص شوم. من میخواهم مثل بچههای دیگر باشم که
هر روز به مدرسه میروند و بازی میکنند. من امیدوارم بتوانم دستهای عادی
داشته باشم.»