نقل است روزی ناصرالدین شاه از خیابانی رد می شده که بوی غذای یک دکان
او را مدهوش می کند! اما چون برای شأن ملوکانه او بد بوده با آن همه خدم و
حشم در آن دکان غذا بخورد حسرت خوردن آن غذا به دلش می ماند و دل سوخته به
کاخ بازمی گردد. و از اینجا بود که همراهان شاه این لقب «حسرت الملوک» را
روی این غذا می نهند!
عکس زیر خاکی
بهش میگن جغور بغور یا حسرت الملوک