اوایل سال 95 وقوع نزاع دسته جمعی با قمه و چاقو در میدان
ترهبار به پلیس پایتخت اطلاع داده شد. دایی و خواهرزادهای با دوبرادر
درگیر شده بودند که خواهرزاده با اصابت قمه از ناحیه سینه مجروح و به
بیمارستان منتقل شده بود. او پس از چند ساعت به دلیل خونریزی شدید فوت کرد
تا دستگیری قاتلش به جریان بیفتد.
دایی مقتول به کارآگاهان گفت: «من
در میدان ترهبار غرفه دارم و همراه خواهرزادهام کار میکنم. دو برادری
که با آنها درگیر شده بودیم، فروشنده میوه هستند و کیسههای خیار را جلوی
غرفه من گذاشته بودند، طوری که مانع کسبوکارم بود. سر همین موضوع با هم
درگیر شدیم و یکی از آنها به نام رحیم، خواهرزادهام را با قمه کشت.»
با
ثبت این شکایت، هر دو برادر دستگیر شدند و رحیم در بازجوییها به قتل
اعتراف کرد و گفت: «من و برادرم همیشه کیسههای میوه را در میدان ترهبار
میگذاشتیم. روز حادثه من در خانه خواب بودم و برادرم به تنهایی به میدان
ترهبار رفت اما چند دقیقه که گذشت، چند نفر با گوشیام تماس گرفتند و مدعی
شدند برادرم در یک درگیری بشدت کتک خورده است. از عصبانیت، قمهام را
برداشتم و سراغشان رفتم. آنجا درگیر شدیم و من با قمه ضربهای به مقتول
زدم.»
با اعتراف متهم به قتل، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای
رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر
عبداللهی قرار گرفت. در ابتدای جلسه رسیدگی، اولیای دم درخواست قصاص کردند و
دایی مقتول گفت: «متهم با ضربه قمه، با نامردی خواهرزادهام را کشت.»
سپس
رحیم در جایگاه ایستاد اما با انکار اعترافات خود در بازجوییها، گفت: «من
هیچ نقشی در قتل نداشتم. روز حادثه در خانه خوابیده بودم که عدهای با
گوشیام تماس گرفتند و از درگیری باخبرم کردند. وقتی خودم را رساندم مقتول
را دیدم اما هیچ ضربهای به او نزدم. او ناگهان از حال رفت و روی زمین
افتاد. چند نفر بلندش کردند و داخل یک دستگاه خودروی پژو گذاشتند و با خود
بردند. شاید آنها او را کشته باشند.» سپس برادر رحیم نیز گفت: «آن روز دعوا
را خود مقتول و داییاش شروع کردند. آنها حتی با چاقو چند ضربه هم به من
زدند.»
جام جم