اگر از یک فارسی زبان بپرسیم «اپلیکیشن» چیست، به احتمال زیاد به ما این پاسخ را میدهد: «همونیه که روی موبایلها هست و باهاش برنامهها اجرا میشن.» اما اگر همین را از یک انگلیسی یا فرانسویزبان بپرسیم به احتمال زیاد این پاسخ را خواهیم شنید: «ابزاری ست که بهوسیلهٔ آن ما یک عمل را انجام میدهیم.» شاید در نگاه اول این پاسخها خیلی به هم شبیه باشند، اما تفاوت زیادی بین این دو نگاه هست. میخواهم پیشنهاد نهایی را همین اول بگویم. واژهٔ «کاراَنداز» را جایگزین «اپلیکیشن» کنیم. اما ببینیم چرا؟
در حال حاضر در زبان فارسی کلمهٔ اپلیکیشن تنها محدود به همان پاسخی میشود که در بالا از زبان یک فارسیزبان آوردم: «همونیه که روی موبایلها هست و باهاش برنامهها اجرا میشن.» اما این کلمه در زبانهای دیگر کاربرد گستردهتری دارد. برای مثال، وقتی شما میخواهید فرم درخواست ویزا برای یک کشور و یا فرم درخواست ثبتنام دانشگاه را پر کنید، سفارتخانه یا دانشگاه آن بلاد به شما میگوید این «اپلیکیشن» را پُر کن. و این از نظر ما یعنی «فلان فرم را پر کن». یا اگر در فرانسه به مغازهٔ قفلسازی بروید و خدماتی در این زمینه بخواهید، متوجه میشوید که آقا یا خانم کارشناس قفل و کلیدسازی به شما در بارهٔ انواع و اقسام «اپلیکاسیون»های مربوط به این کار صحبت میکند. منظورش ابزارهایی ست که بهوسیلهٔ آنها کار تخصصیاش را انجام میدهد.
Application یک واژهٔ فرانسوی ست که از فعل Appliquer مشتق شده و وارد زبانهای دیگر از جمله انگلیسی شده است. اما ریشهٔ اصلی این واژه applicare است که در زبان فرانسوی (به عنوان کاملترین زبان لاتینی) وارد زبان و ادبیات معاصر شده است. در فرهنگ Larousse میتوان به معنیهای زیر که برای این کلمه درنظر گرفته شده است اشاره کرد:
«قرار دادن، بهکاربستنِ چیزی که معین، پیشبینی و تصمیمگرفته شده است».
در مورد اسم مشتق از این فعل یعنی application هم آورده شده است:
«کنش و عملِ بهکاربستن (اجرای) چیزی»، «عملِ بهکاربردنِ چیزی برای هدفی معین یا بهکارانداختنِ آن چیز.»
و در ادامه مترادفهای زیر آورده شده است: «اِجرا کردن، عملی کردن، به واقعیت تبدیل کردن، استفاده، بهکار بردن...».
همچنین در فرهنگ فارسی معاصر فرانسه-فارسی نوشتهٔ محمدرضا پارسایار این معنیها در برابر فعل appliquer آمده است: گذاشتن، قرار دادن، نصب کردن، بهکار بردن، استعمال، اجرا کردن، اِعمال کردن و... همچنین این مثال آورده شده: appliquer la loi یعنی «اجراکردن یا بهکار انداختن قانون».
با این توضیحهای کوتاه، واژهٔ «کاراَنداز» را برابرنهادِ «اپلیکیشن» پیشنهاد میدهم.
چرا به یک جایگزین نیاز داریم؟ به نظرم ما برای همهٔ واژهها به جایگزین نیاز نداریم. برای مثال لازم نیست جایگزینی برای «وبلاگ» پیدا کنیم. اما برای واژههای فنی و تکنیکی که به توسعهٔ علم و دانش پیوند خوردهاند، واجب است که جایگزینی همهفهم پیدا کنیم تا بدینوسیله علم را از یک پدیدهٔ گنگ و خارجی به مفهومی قابلدسترس و قابلِتصرف تبدیل کنیم. همین اپلیکیشن خودش مثال خوبی ست. فهم ناقص ما از این کلمه باعث شده ما با مفهومی که قرار است از طریق این واژه با آن ارتباط برقرار کنیم، بیگانه بمانیم. وقتی ما در جهان انگلیسی یا فرانسوی فکر یا کار میکنیم، با تمام جنبههای مفهوم application ارتباط برقرار میکنیم و حتا آن را به کار میگیریم. (تجربهٔ شخصی من این مسئله را تأیید میکند.) اما به محض اینکه وارد جهان فارسیزبان و زندگی در این زبان میشویم، این کلمه بسیار لاغر میشود: «همونیه که روی موبایلها هست و باهاش برنامهها اجرا میشن.»
باور دارم اگر در ذهن فارسیِ ما «کارانداز» به مفهومی تبدیل شود که هم در فنآوری موبایل و هم در دیوانسالاری و بوروکراسی و هم در کفاشی و قفلسازی حضور یکسان داشته باشد، آنگاه شاید بتوانیم نگاه جامعتر و روشنتری به حوزههای مختلف علم داشته باشیم و نقش خلاقانهتر و دستهاولتری در تولید آن بازی کنیم.
میدانم که جایگزینی یک واژه به همین سادگیها نیست. و نیز میدانیم که هرگز با روش دستوری و بخشنامهای نمیشود یک واژه را جایگزین دیگری کرد. اما به نظرم از این جهت که زبان امروز ما بسیار تحت تاثیر فضای وب است و کنشگران حرفهای و غیرحرفهای در این فضا نقش زیادی در جهتدهیِ زبان گفتاری و نوشتاری مردم دارند، میشود با ایجاد توافقهای ضمنی، چنین کارهایی را که در ظاهر خیلی سخت به نظر میرسد به واقعیت تبدیل کرد.
منبع: خوابگرد، رضا شکراللهی