این بهار، بهار عربی بود یا بهار عربستانی؟!
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۳۶۶۱
تاریخ انتشار: 2016 April 14    -    ۲۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۰
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
بهار عربی یا بیداری اسلامی در شمال آفریقا به راه دیگری رفت. بازیگران غربی و متحدان منطقه ای آن ها چنان در تار و پود مصر رخنه ی تاریخی داشتند که دست کم در آنچه چشمان ما می بیند سیکل باطلی شکل گرفت
دی ماه 1389 مردم مسلمان مصر به دنبال موج آزادی خواهی بزرگ در تونس، یکی از بزرگترین جنبش های مردمی را در یکی از قدرتمندترین و کهن ترین کشورهای عربی آغاز کردند؛ جنبشی که بیداری اسلامی یا بهار عربی نام گرفت؛ جنبشی که هدف آن تنها دیکتاتور نبود، بلکه برچیده شدن بساط دیکتاتوری، تبعیض، وابستگی به بیگانه و ایجاد رفاه، آزادی و بسط واقعی عدالت معتدل اسلامی در میان همه ی طبقات جامعه بود. آن هم در تمدن کهنسال مصر. حسنی مبارک از مسند قدرت پایین آمد، مرسی چند گاهی رئیس جمهور بود. او هم رفت، السیسی در ظاهر در فرآیندی مردمسالار اما در عمل در چیزی شبیه به کودتا بر اریکه ی قدرت نشست. او ژنرال است همانطور که حسنی مبارک بود.

بهار عربی یا بیداری اسلامی در شمال آفریقا به راه دیگری رفت. بازیگران غربی و متحدان منطقه ای آن ها چنان در تار و پود مصر رخنه ی تاریخی داشتند که دست کم در آنچه چشمان ما می بیند سیکل باطلی شکل گرفت که نتیجه اش تا امروز به مراتب بدتر از زمان ریاست جمهوری مبارک است. البته شاید ساده اندیشی و خوش بینی اولیه ی بخش بزرگی از مردم مصر هم در این میان بی تأثیر نبود.

حال در این روزها دور جدیدی از اتفاقات در حال رخ دادن است؛ از یک سو  با نگاه برادرانه به مردم مصر و احترام به این تمدن هزاره ای همدوش و هم تراز تمدن هزاره ای خودمان در منطقه، حال و احوال مصر غم انگیز می نماید؛ اما از سوی دیگر، شرایط کشورمان، البته با آگاهی از کمبودهای خودمان و نگاه واقعی به کاستی هایمان در درون خانواده ی بزرگ ایران اسلامی، در قیاس با مصر و بسیاری غرور انگیز است.

حاشیه های طبیعی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به علت دگرگونی کامل نظام حکومتی و ایجاد جمهوری اسلامی نوپا در کشور، تحمیل هشت سال جنگ تحمیلی به این نظام نوپا، ایستادن هر آنچه کشور مقتدر غرب و شرق و همسایه بود، پشت به پشت صدام و علیه ایران، آغاز پلکانی تحریم ها  بعد از جنگ تا کنون هر بار به بهانه ای و در بعد داخلی تکثر گرایش های مختلف سیاسی در قدرت و نهادهای گوناگون از ابتدای انقلاب تا کنون، هیچ کدام  ذره ای از مقاومت ملی ایرانیان و استحکام ''روح ایران'' در برابر ''انیرانی'' ها نکاست.

غباری از خاک این میهن در تمام این فشارها به دشمن واگذار نشد، سببش آشکار است...این مردان و زنان پرورش یافته ی مکتب فردوسی بزرگ هستند که در ابیاتی اوج و یگانگی ایمان و میهن پرستی را به فرزندان این آب و خاک برای تمام تاریخ پیش رویشان نمایان می کند؛

که من شارستانم علیم در است/ درست این سخن گفت پیغمبر است
گواهی دهم کین سخن راز اوست/ تو گویی دوگوشم بر آواز اوست
اگر چشم داری به دیگر سرای/ بنزد نبی و وصی گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست/ چنین است و این دین و راه من است
برین زادم و هم برین بگذرم/ چنان دان که خاک پی حیدرم
....
زن و کودک و بوم ایرانیان/ به اندیشه ی بد منه در میان
چنین دارم از موبد پاک یاد/ به ایران نباشد تن من مباد

که ایران چو باغی است خرم بهار ....


این مکتب ایرانی ـ اسلامی ملتی است که افزون بر هزاره ای پیش در دورانی که خلافت متعصب بنی عباس سنی مذهب، پس از نژادپرستان بنی امیه، همچنان ایران را جزیی از خلافت خود می دیدند، اسلام و محمد ( ص ) را جدای از سلطه ی عرب های جزیره العرب با پاسداشت تمامیت ایران کهن و با ارادت به علی (ع) می خواهد. تفکری که برای نخستین بار پس از گسترش اسلام در جنوب و  شرق جزیره العرب، عرب بودن را از مسلمان بودن جدا کرد و ایرانی مسلمان با پیشینه ی کهن و پشتیبانی از معصومیت خاندان پیامبر و افتخار به داشته های فرهنگی نیاکان باستانی خود، نام با شکوه ایران را دگربار به جهانیان شناساند.

ما حصل این تفکر و سیر منطقی تحول آن است که با این همه فشار در حدود چهل سال گذشته هر وقت نام ''خلیج'' می آید همه ی ایرانیان، شیعه، سنی، کلیمی، مسیحی و زردشتی، یکصدا ''فارس'' را پس از آن فریاد می زنند. در هنگامه ی بیشترین فشارها با هزار تزویر و تهدید و پیشنهاد تطمیع و ... به دنبال تصاحب سه جزیره ی ایرانی که در بستر خلیج فارس به پشتوانه ی نام سرزمینشان، ایران ایستاده اند، می دوند و بیانیه می دهند و در آخر غباری از خاک آن ها را در خواب هم نخواهند دید.

در این احوال در خبرها خواندیم که رئیس جمهور مصر در کمال سخاوت دو جزیره ''تیران'' و ''صنافیر'' مصر را به عربستان سعودی واگذار کرد! برای یک مشت دلار، خاک سرزمین میلیون ها مصری و بخشی از تاریخ کهنسالش را آن هم نه در میدان جنگ و مردانه بلکه در برابر پول و حمایت آل سعود به عربستان سعودی تقدیم کرد؛ نتیجه ی بهار عربی ملتی انقلابی به بهاری عربستانی تبدیل شد!

ملتی که اگر زمانی بخشی از خاکش را در جنگ اعراب و اسراییل از دست داد، حداقل برایش جنگید و در جنگ شکست خورد، حال رئیس جمهورشان از جیب تاریخ ملتش به آل سعود خاک مصر را هدیه می دهد.

در این لحظات و مقایسه کردن هاست که ارزش واقعی اتحاد و انسجام ملی را درمی یابیم و نعمت امنیت در سایه ی این اتحاد را با وجود تمام اختلاف سلیقه ها و تفاوت ها و رقابت ها و رخدادهای درون خانوادگی ایرانمان، قدر بسیار می دانیم.

حفظ تمامیت ارضی ایران، این شیر کهنسال نقشه ی جغرافیای گیتی، وجب به وجب، غبار به غبار و قطره به قطره و حفظ هویت و دستاوردهای ملی مبتنی بر داشته های فرهنگی و تاریخی ایرانی - اسلامی آنچنان برای این ملت به مثابه امری بدیهی است که چنان سپری دفاعی از فرهنگ، ایمان، منش و خردورزی را دور تا دور  مرزهای این سرزمین مستقر کرده است که هیچ موشک و سپر موشکی در جهان را یارای هماوردی و رقابت با آن نیست.

نعره ی این شیر کهنسال جغرافیای گیتی آنقدر بلند است که گرگ های درنده را فرسنگ ها دور از مرزهای این بوم در جای خود نگاه می دارد. این شیر قلمروی خود را ترک نمیکند و کسی را نمی درد، مگر آنکه گرگی بخواهد چنگی به طمع بر بدنش بنشاند... ''انیرانی'' ها بدانند که ایرانیان صلح دوست و مهمان نواز هستند مگر آنکه مهمان، مهمان نباشد و  منزلت صاحبخانه را فراموش کند و قصد خسارت زدن و طمع به خانه ی او کند، آنگاه به یاد فردوسی بزرگ:

چنانت بکوبم به گرز گران/ که پولاد کوبند آهنگران

اشکان تقی پور، کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی ایران، مؤلف و مدرس دانشگاه
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
نام:
ایمیل:
* نظر:
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
آخرین اخبار
bato-adv
bato-adv