شبح کاردینال ریشلیو اسرار دریای سرخ را فاش می‌کند
کد خبر: ۳۰۴۷۷۳
تاریخ انتشار: 2024 February 07    -    ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۰
دیوید گلدمن؛ اقتصاددان و نویسنده امریکایی، او پیش‌تر با مجموعه مقالات‌اش در «آسیا تایمز» تا سال ۲۰۰۹ میلادی با نام مستعار «اشپنگلر» شناخته شده بود. این نام مستعار کنایه‌ای است از نام «اسوالد اشپنگلر» مورخ آلمانی که در مشهورترین اثرش «زوال غرب» چاپ سال ۱۹۱۸ میلادی ادعا کرده بود که تمدن غرب در حال زوال و مرگ است.
 دیوید گلدمن؛ اقتصاددان و نویسنده امریکایی، او پیش‌تر با مجموعه مقالات‌اش در «آسیا تایمز» تا سال ۲۰۰۹ میلادی با نام مستعار «اشپنگلر» شناخته شده بود. این نام مستعار کنایه‌ای است از نام «اسوالد اشپنگلر» مورخ آلمانی که در مشهورترین اثرش «زوال غرب» چاپ سال ۱۹۱۸ میلادی ادعا کرده بود که تمدن غرب در حال زوال و مرگ است. گلدمن اغلب در تحلیل‌هایش بر عوامل جمعیت شناختی و اقتصادی تمرکز می‌کند. او به عنوان مدیرعامل صندوق‌های سرمایه‌گذاری در سمت‌های ارشد در بانک امریکا و نهاد‌های معتبر مالی دیگر فعالیت کرده است.
 
شبح کاردینال ریشلیو اسرار دریای سرخ را فاش می‌کند
 
به نقل از آسیا تایمز، دعوت کاردینال ریشیلو بر روی کاغذ در حال متلاشی شدن یک نسخه از روزنامه "لاگازت دو فرانس" در سال ۱۶۳۴ را دیدم؛ بنابراین فورا فهمیدم که این دعوت نامه واقعی است: "نیمه شب ۳۱ ژانویه، زیر پل آلما* پل اشباح بالای در ورودی فاضلاب پاریس" جایی که بیش از یک دهه پیش برای اولین بار با شبح ریشلیو ملاقات داشتم! سپس راه خود را از طریق سطوح رسوبی دنیای زیر زمینی پاریس انتخاب کردم از آجرکاری قرن نوزدهم به سوی سنگ کاری قرون وسطایی و خرابه‌های رومی در اعماق زیر آن عبور کردم تا به استخوان خانه مخفی رسیدم که دیوار‌های آن با استخوان‌های روی هم چیده شده مزین شده بود و بالای آن جمجمه‌هایی پوزخند زده بودند!
 
 روح ریشلیو روبروی من ایستاده بود و آهنگی را زمزمه می‌کرد. با حالت لکنت دار پرسیدم: "عالیجناب چرا مرا احضار کردید"؟ سایه سرخ رنگ او گفت: "اوه، من مقداری شراب پتروس می‌خواستم حال که اینجا هستید می‌توانید یک سوال بپرسید و سپس بروید". من جرات کردم و پرسیدم: "ایالات متحده در مورد ایران چه باید بکند"؟ شبح ریشلیو با خستگی پاسخ داد:"این سوال اشتباهی است." من پرسیدم:"پس پرسش درست چیست عالیجناب"؟ ریشیلو پاسخ داد:"اشپنگلر، شما پیش‌تر پرسش خود را مطرح کردید.
 
شما در زندگی تنها می‌توانید یک سوال بپرسید. با این وجود، چون من مرده ام به شما اجازه طرح پرسش دیگری را می‌دهم. اشپنگلر، پرسش درست این است: "آمریکایی‌ها در مورد دریای چین جنوبی چه باید بکنند"؟ ایالات متحده نمی‌تواند سلاح کافی برای جنگ با روس‌ها تولید کند، چه رسد به جنگ با چینی‌ها. گلوله‌های توپخانه نیابتی امریکایی‌ها یعنی اوکراین تمام شده است وضعیتی که باعث شده زمانی که روس‌ها روزانه ۶۰۰۰ گلوله شلیک می‌کنند برای اوکراین و امریکا مایه شرمساری باشد. موشک‌های پدافند هوایی اوکراین نیز به اتمام رسیده اند.
 
بنابراین، حتی پهپاد‌های ارزان قیمت روسیه نیز اکنون می‌توانند به اهداف اوکراینی ضربه وارد سازند". من پرسیدم: "مرا بخاطر گستاخی ام ببخشید، اما شما از کجا می‌دانید که در اوکراین چه می‌گذرد"؟ ریشیلو گفت: "سوال احمقانه‌ای بود! هر روز چند صد اوکراینی به اینجا می‌آیند". از او پرسیدم: "عالیجناب، اما این برای ایران چه معنایی دارد"؟ عالیجناب سرخ پوش پاسخ داد: "این بدان معناست که تسلیحات ارتش امریکا برای دفاع از کشتی‌های خود به غیر از کشتی‌های تجاری در برابر موشک‌های ضد کشتی منسوخ و پهپاد‌های ایرانی نیز به اتمام می‌رسد.  کشتی‌های جنگی آمریکایی در دریای سرخ موفق شده‌اند از خود دفاع کنند، اما نه از کشتی‌های باری که برای محافظت در برابر تسلیحات انصارالله به آنجا اعزام شده اند و خیلی زود آن مهمات به اتمام خواهد رسید و مجبور خواهند شد با کشتی‌های شان از آن منطقه دور شوند و اعتبار امریکا در پی آن غرق خواهد شد".
 
در ادامه جرات کردم و پرسیدم: "آیا چین نیز از وقفه در تجارت خود رنج نمی‌برد"؟ شبح ریشیلو به شدت به صدا درآمد و گفت: "وای خدا من! تجارت چین! چین فکر می‌کند که در مبارزه برای بقا در برابر آمریکا به سر می‌برد آمریکایی که مصمم به سرکوب اقتصاد چین در نتیجه ساقط کردن نظام سیاسی آن کشور است. پکن معتقد است که امریکا قصد دارد با استقلال تایوان تجزیه چین را آغاز کند. در نتیجه، چین هزاران موشک و صد‌ها هواپیما و تعداد زیادی زیردریایی برای جلوگیری از این امر ساخته است. ایالات متحده با ورود به دریای سرخ هدیه‌ای از بهشت به چین داده است.".
 
من پرسیدم: "عالیجناب، اگر درست متوجه شده باشم امریکا به نوعی وارد مرحله‌ای مشابه  تمرین نهایی تئاتر یا آخرین تمرین نمایش که بازیگران با لباس کامل نمایش بر روی صحنه می‌آیند برای جنگ در دریای چین جنوبی شده است". سایه شبح پاسخ داد: "بینگو! این بازی دریایی در دریای سرخ هیچ ربطی به غزه یا ایران و یا هر موضوع دیگری از این دست ندارد. گویی این اقدام هدف مضاعف دارد! ارائه اطلاعات به چین در مورد نیروی دریایی آمریکا و تحقیر آمریکایی‌ها در زمانی که آنان به مدت طولانی استقرار خود را در صورت کمبود مهمات کنار می‌گذارند". از شبح پرسیدم: "عالیجناب، پس چه اتفاقی رخ خواهد داد"؟
 
شبح پاسخ داد: "در آن صورت همه چیز رخ خواهد داد! واشنگتن وفاداری به سرود نیبلونگ ها* را از رهبران اروپایی که با چنگ و دندان به مناصب شان چسبیده اند گرفته است. اعتبار صدراعظم آلمان ۱۹ درصد و رئیس جمهور فرانسه ۲۴ درصد است. آنان مدت زیادی از تحقیر اوکراین جان سالم به در نخواهند برد و نفوذ آمریکا راهی مشابه مسیر پیموده شده اسپانیایی‌ها پس از پیمان پیرنه* را طی خواهد کرد. واشنگتن حماقت اتریشی‌ها و اسپانیایی‌ها را تکرار کرد که جنگ سی ساله را با دو برابر جمعیت فرانسه و ثروت یک امپراتوری جهانی آغاز کردند با این وجود، من آنان را شکست دادم! آنان قدرت خود را در کارزار‌های مقطعی علیه نیابتی‌های من یعنی بوهم، دانمارک و سوئد از دست دادند تا اینکه خسته شدند".
 
با التماس پرسیدم: "اما عالیجناب، آیا جنگ با چین رخ خواهد داد"؟ شبح ریشیلو صرفا زمزمه کرد "جنگ با چین... جنگ چین" و با هر تکرار صدایش بلندتر می‌شد. در نهایت فریاد زدم: "بس است"! اما صدا بیش‌تر شد و من بیهوش شدم.
 
*پل آلما یک پل به سبک قوس در پاریس است که از روی رود سن عبور می‌کند و در بزرگداشت نبرد آلما در طول جنگ کریمه که در آن اتحاد فرانسه و انگلیس پیروزی خود را بر ارتش روسیه در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۱۸۵۴ بدست آورد نامگذاری شد. ساخت و ساز اولیه آن پل در فاصله سال‌های ۱۸۵۴ و ۱۸۵۶ صورت گرفت و در تاریخ ۲ اوریل ۱۸۵۶ توسط ناپلئون سوم افتتاح شد. در آن زمان هر ۴ مجسمه آن توسط اگوست ارنائود ساخته شد.
 
*سرود نیبلونگ‌ها کتابی است حماسی به زبان آلمانی میانه. موضوع این پهلوان نامه در مورد فردی اژدهاکش به نام زیگفرید در دربار بورگوند‌ها چگونگی کشته شدن او و کین خواهی همسر او به نام کریمهیلد است. نیبلونگ‌ها در افسانه‌های ژرمنی نژادی از موجودات بسیار کوتاه قامت هستند که در جهان زیرین به نام سرزمین مه سکونت دارند و به سبب نام پادشاه شان که نیبلونگ است به این نام خوانده شده اند و گنجی بزرگ در زیر زمین دارند. زیگفرید پس از کشتن پادشاه آنان و پیروزی بر کوتوله‌ای به نام آلبریش گنج را به چنگ می‌آورد. پس از آن گنج داران یعنی نخست زیگفرید و جنگاوران اش و سپس بورگوند‌ها نام نیبلونگ‌ها را برای خود بر می‌گزینند.
 
*پیمان پیرنه صلحی میان فرانسه و اسپانیا بود که به جنگ بین فرانسه و اسپانیا ۱۶۳۵–۱۶۵۹ (قسمتی از جنگ سی ساله) پایان داد و خاندان سلطنتی اسپانیا را وادار ساخت یکی از دختران خود را به ازدواج لوئی چهاردهم درآورد تا به این ترتیب فرانسه بتواند در دعاوی مربوط به جانشینی پادشاه اسپانیا دخالت کند. معاهده پیرنه در کنار معاهده وستفالی و معاهدات الیوا و کپنهاگ از عوامل تبدیل فرانسه به قدرت اصلی در قاره اروپا بود.

فرارو

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار