«تابناک با تو» - اتاقی در مینه سوتا وجود دارد که هیچکس نتوانسته بیش از ۴۵ دقیقه در آن بماند. داخل آن چنان ساکت است که سطح صدا در آن با واحدهای منفی اندازهگیری میشود. این اتاق ناخوشایند در آزمایشگاههای اورفیلد در مینیاپولیس، رکورددار کنونی گینس برای آرامترین مکان روی زمین است، که ممکن است در روزهای پر استرس، زمانی که فقط میخواهید از همه چیز دور شوید، شبیه بهشت به نظر برسد. اما چرا هیچ کس نتوانسته حتی یک ساعت در برابر این سکوت مقاومت کند؟
«وقتی کاملا ساکت است، گوشها سازگار میشوند. هر چه اتاق ساکتتر باشد، چیزهای بیشتری میشنوید. ضربان قلب خود را میشنوید، گاهی اوقات میتوانید صدای ریههای خود را بشنوید، صدای شکم خود را میشنوید. به این ترتیب در این در اتاق ناخوشایند، شما به صدا تبدیل میشوید.
گرچه آگاهانه متوجه نیستیم، اما ما برای تعادل و تاب آوردن در اطراف یک فضا به «شنیدن» زیاد تکیه میکنیم. وقتی صدا از بین برود، آشفته میشویم.
موضوع مشابهی در مورد بینایی وجود دارد. سعی کنید با چشمان بسته روی یک پا بایستید، حفظ تعادل بسیار دشوارتر است، زیرا سیستم «دهلیزی» به شدت به حس دیداری برای تعادل ایستادن ما متکی است.
اما، برای تجربه محرومیت حسی شما مجبور نیستید به اتاق ویژه و خاصی بروید. از دست دادن یک یا چند حواس ممکن است پس از بیماری یا در طول فرآیند پیری اتفاق بیفتد. پس بدن وقتی یکی از پنجرههایش روی جهان بسته است، چگونه کنار میآید؟
آموزش جبران کردن
کاهش شنوایی برای بسیاری از افراد پیامد طبیعی پیری است و همچنین میتواند ناشی از عفونت یا آسیب باشد. مغز افرادی که در مراحل پیری دچار کمشنوایی میشوند، باید برای جبران کمبود جدید اطلاعات حسی، دستخوش تغییراتی شود.
این وضعیت مشابه با از دست دادن بینایی و از دست دادن حس چشایی و/یا بویایی است. مورد دوم در سالهای اخیر بیش از حد معمول در ذهن مردم بوده است، زیرا یک عارضه جانبی احتمالی عفونت COVID-۱۹ بود.
با این حال، مغز انسان در «پر کردن جاهای خالی» واقعاً خوب عمل میکند. درک ما از جهان تا حد زیادی به چیزهایی که در موقعیتهای مختلف «انتظار داریم» پیدا کنیم، بستگی دارد. به عنوان مثال، هر یک از ما یک نقطه کور در میدان بینایی خود داریم، اما هرگز این نقطه ر نمیبینیم، زیرا مغز این شکاف را برای ما بر اساس بقیه اطلاعات دیداری که دریافت میکند، پر میکند. اما وقتی شکافی که باید پر شود بزرگتر میشود، مغز باید سختتر کار کند.
کاراترین ترفند مغز در هنگام محرومین حسی، «سیمکشی مجدد» مغز یا به عبارت دقیقتر سازماندهی مجدد قشر مغز است. یعنی بافتهای مغز در زمانی که دیگر به عملکرد قبلیشان نیاز نیست، نقش جدیدی را به عهده میگیرند. این همان همان چیزی است که در افراد کم بینا رخ میدهد و شنوایی تیزتر یا حس لامسه بهتری نسبت به افراد بینا پیدا میکنند.
البته درست است که مغز انسان دارای ظرفیت بازسازی عالی است، اما این انطباق هم هزینه دارد.
در یک تحقیق جدید، دادههای MRI از ۱۳۰ شرکتکننده که بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ تحت آزمایشهای شنوایی قرار گرفته بودند، با اسکن مغزی آنها در یک دهه بعد مقایسه شد. نتایج نشان داد که تفاوتهای ساختاری در نواحی مغزی مسئول پردازش شنوایی و زبان در افراد مبتلا به کم شنوایی رخ میدهد که البته پیامدهایی هم دارد.
«تلاش اضافی برای درک صداها ممکن است تغییراتی در مغز ایجاد کند که منجر به افزایش خطر زوال عقل میشود».
اما این تنها شاهدی نیست که میگوید محرومیت حسی ممکن است به زوال عقل منجر شود. به طوری که این خطر در مواردی که بیش از یکی از حواس تحت تأثیر قرار گرفته، افزایش مییابد. یک مطالعه در سال ۲۰۲۰ نشان داد که حتی کاهش خفیف چندحسی در جریان پیری، خطر زوال عقل را بیشتر میکند.
فراتر از جنبه فیزیکی.
اما پیامدهای از دست دادن حس میتواند روانی و عصبی باشد.
همانطور که بسیاری از افراد متأسفانه پس از عفونت کرونا یا COVID-۱۹ متوجه شدند، آنوسمی و پاروسمی، از دست دادن یا تغییر حس بویایی، میتواند تأثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی داشته باشد. حس بویایی نیز بر طعم تأثیر میگذارد، بنابراین افراد مبتلا به این موارد، اغلب دیگر نمیتوانند از غذاهای مشابه لذت ببرند. آنها احساس نشاط بخش عطرها، مانند بوی خاص لباسهای خشک شده یا علفهای تازه بریده شده را از دست داده بودند..
از دست دادن استقلال و توانایی کار یا شرکت در سرگرمیهایی که به خاطر از دست دادن یک حس نیز میتواند کیفیت زندگی را کاهش دهد. تحقیقات نشان داده که از دست دادن حس با اضطراب و افسردگی مرتبط است.
آیا کاری هست که بشود انجام داد؟
از دست دادن حس لزوماً دائمی نیست. شواهد جدیدی وجود دارد که نشان میدهد درمانهای اصلاحی – در مواردی که قابل اجرا هستند – میتوانند به کاهش برخی از پیامدهای منفی بالقوه از دست دادن حسی کمک کنند. به عنوان مثال، یک تحقیق اخیر نشان داده که جراحی آب مروارید، اصلاح یکی از علل اصلی از دست دادن بینایی، با کاهش خطر زوال عقل مرتبط است.
البته در برخی موارد درمانهایی مانند کاشت حلزون شنوایی مناسب یا در دسترس نیستند. آنوسمی و پاروسمی میتوانند برای سالها ادامه داشته باشند، اگرچه برخی از پیشرفتهای اخیر امیدی را برای درمانهای آینده ارائه میدهد.
اما حتی اگر نتوان حس فیزیکی را بازیابی کرد، درمانهایی برای کمک به مبارزه با اثرات منفی روانشناختی آن، به افزایش کیفیت زندگی کمک میکنند و حتی تأثیر مثبتی بر پیری مغز میتوانند داشته باشند.
منبع: یک پزشک