رابینسون کروزوئه، مدیون تفکر اسلامی
کد خبر: ۲۹۳۶۰۲
تاریخ انتشار: 2023 October 11    -    ۱۹ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۲
عرفان اسلامی در قالب یک داستان؛
روزی روزگاری پادشاهی زندگی می‌کرد، او خواهر زیبا و صاحب جمالی داشت، از آنجا که خواهرش همتا و کفوی نداشت، پادشاه از ازدواج او ممانعت می‌کرد تا این که یک روز خواهر پادشاه پنهانی با مردی به نام «یقظان» ازدواج ...

رابینسون کروزوئه، چگونه از تفکر اسلامی وام گرفت؟


رابینسون کروزوئه، وام گرفته از عرفان اسلامیاختصاصی «تابناک با تو»؛ تحقیق و پژوهش: «تحریریه تابناک با تو»: در قرن ششم هجری مصادف با دوازدهم میلادی، محمدبن‌عبدالملک‌ابن‌طفیل، داستان «حی‌بن‌یقظان» را نوشت. این داستان ذهن ادبا و فلاسفه‌ی شرق و غرب را به خود مشغول کرد. جالب است علاقه‌ی غربیها به این کتاب تا حدی بود، که عربهای معاصر را به این سؤال واداشت که چرا غربی‌ها عاشق داستان حی‌بن‌یقظان شده‌اند؟! ابن‌طفیل فیلسوف و ادیب اندلسی بود. داستان او به زبانهای مختلفی ترجمه شد. در حالیکه غربیها در تاریکی‌های فکری به سر می‌بردند، نوشته شدن چنین کتابی در ادبیات اسلامی، میزان رشد و پیشرفت تفکر مسلمانان را در مقایسه با غربیها نشان می‌داد. داستان حی‌بن‌یقظان درباره قصه‌ی تطور عقل انسان و رسیدن او به نور عالم علوی و درک حقایق هستی و وجود، با استفاده از فطرت انسانی است. در این داستان اهمیت تجربه‌ی فردی در درک مسائل فکری و دینی مورد توجه قرار گرفته‌است.

رابینسون کروزوئه، وام گرفته از عرفان اسلامی

 

داستان حی‌بن یقظان چیست؟!
روزی روزگاری پادشاهی زندگی می‌کرد، او خواهر زیبا و صاحب جمالی داشت، از آنجا که خواهرش همتا و کفوی نداشت، پادشاه از ازدواج او ممانعت می‌کرد تا این که یک روز خواهر پادشاه پنهانی با مردی به نام «یقظان» ازدواج کرد و از او فرزندی به دنیا آورد که نامش را «حی» گذاشتند. وقتی خواهر پادشاه از کشته شدن فرزندش به دست پادشاه ترسید، نیمه‌شب فرزندش را برداشت و او را به دریا انداخت. او فرزند را درون جعبه‌ای گذاشت، درش را محکم بست و در حالیکه قلبش برای کودکش می‌تپید او را به دست امواج توفنده سپرد و گفت: خدایا تو این طفل را آفریدی، و او ««لم يكن شيئا مذكورا» بود، او را در تاریکی‌های احشاء بدن، روزی دادی، و او را پروراندی تا اینکه نوزادی سالم شد ... من او را به لطف و مرحمت تو می‌سپارم، و از خوف این پادشاه ستمگر، به لطف تو امیدوارم، خدایا با او باش، و او را به دست ستمگران نینداز!». سپس او را تسلیم موج‌ها کرد.

موج‌ها کودک را با خود حمل کرده و او را در کرانه ساحلی دورافتاده انداختند. آهویی به خیال اینکه کودک همان فرزند تازه مرده‌‌اش است، او را نگهداری می‌کند. وقتی صدای گریه را می‌شنود به سوی جعبه چوبی بسته می‌شتابد، و او را با شیر خود بزرگ می‌کند. حی با وجود اینکه کودکی خرده‌پا بود زبان سایر حیوانات را آموخت و با حیوانات دوست شد. بعد از مرگ آهو، حی شروع به فکر کردن درباره‌ی جهان پیرامون و مسئله‌ی مرگ و زندگی کرد. وقتی هنوز جسد آهوی مادر، تجزیه نشده و بی‌حرکت بود از خودش پرسید: آیا این جسم بی‌تحرک، همان آهو مادر من است؟ چرا وقتی او را صدا می‌کنم، جوابی نمی‌شنوم؟! تا اینکه حی به مسئله‌ی روح پی می‌برد و متوجه میشود که موجودات بدون روح، جسدی بیش نیستند.

این کودک که حالا هفت ساله شده، با مرگ آهو به یک فیلسوف تبدیل می‌شود. او درباره‌ی هستی و فناء در طبیعت تأمل می‌کند و عقل در او بیدار می‌شود. مرگ آهو دروازه‌ی ورود حی‌بن‌یقظان به عوالم روحانی است. این دروازه او را به وجود خدا رهنمون می‌سازد. حی پسر یقظان از خلال دقت و تماشای جهان و عالم هستی، به این نتیجه می‌رسد که جهان دارای سیستمی منظم و حساب شده و خالی از نقصان می‌باشد، همین امر حی را به اثبات وجود خدا می‌رساند. وقتی او وجود خدا را درک می‌کند، هر روز ساعتی را برای عبادت اختصاص می‌دهد و از عالم خارج قطع ارتباط می‌کند. در واقع او با پیامبر باطنی که همان عقل است به حقیقت می‌رسد.

 

رابینسون کروزوئه، چگونه از تفکر اسلامی وام گرفت؟

در مقدمه‌ی نسخه‌عربی،  داستان «حی‌بن‌یقظان» به قلم دکتر سمیرسرحان و دکتر. محمد عنانی، آن دو تأکید می‌کنند که ایده داستان، در آن زمان جدید نبوده و امروز هم جدید نیست. این تصور که انسان در طبیعت به فطرت خود بازمی‌گردد و یا با آهوان و حیوانات دوستی می‌کند و بعضا زبان تعامل با آنها را می‌آموزد، امر جدیدی نیست و ایده‌ای رایج در ادبیات عامه به شمار میرفته.

براساس این دیدگاه، ابن‌طفیل به این کلیشه‌ها، ساختاری روایی بخشیده‌ و آن را صورت‌بندی کرده‌است. گفتنی است شیخ‌الرئیس‌ابوعلی‌سینا اولین متفکری بود که داستان حی‌بن‌یقظان را در طول زندانی شدن خود نوشت بعد از او شیخ‌شهاب‌الدین سهروردی کتابی تحت این عنوان نوشت. ابن‌طفیل در مقدمه داستان خود به این موضوع اشاره می‌کند و داستان خود را ملهم از نوشته‌های ابن‌سینا و سهروردی برمی‌شمرد.

کتاب ابن‌سینا جنبه‌ی صوفیانه و فلسفی داشت اما ابن‌طفیل به این ایده فلسفی_صوفی جنبه‌ی داستانی بخشید. او کاراکتر، گفتگو، روایت، کشمکش، تعلیق، زمان و مکان را به ایده ابن‌سینا افزود و آن را به داستانی خواندنی تبدیل کرد.

در سال ۱۶۷۱ میلادی یعنی حدود ۵۰۰ سال پس از ابن طفیل، ریچارد پوکاک اسقف اعظم و انسان‌شناس انگلیسی داستان «حی بن یقظان» را با عنوان «فیلسوف خودآموخته» به لاتین ترجمه کرد. این داستان که به لاتین ترجمه شد، در جامعه علمی آن زمان شور و هیجانی ایجاد کرد که باعث شد بسیاری از فیلسوفان و نویسندگان در غرب به مطالعه و ترجمه آن به زبان‌های مختلف اروپایی روی بیاورند.

رابینسون کروزوئه، چگونه از تفکر اسلامی وام گرفت؟

کتابی به قلم احمد امین، نویسنده عرب درباره فلاسفه اسلامی که ریشه داستان رابینسون به افکار و نوشته‌های فلسفی آنان بازمی‌گردد

این داستان مبنای بسیاری از شاهکارهای ادبیات غرب بوده است. فیلسوف فرانسوی ژان ژاک روسو اذعان داشت که از حی‌بن‌یقظان در نظریه ایده فطرت و کشیش در کوه تأثیر گرفته‌است.این کتاب همچنین الهام‌بخش ده‌ها داستان‌نویس غربی بوده است. شباهت زیادی بین ایده اصلی آن و رمان «کتاب جنگل» اثر رودیارد کیپلینگ رمان‌نویس انگلیسی وجود دارد. تارزان اثر نویسنده آمریکایی ادگار رایس، هم ملهم از حی‌بن یقظان است. اما برجسته‌ترین اثری که ساختار و ایده‌های زیادی از داستان ابن طفیل گرفته است، رمان رابینسون کروزوئه اثر نویسنده انگلیسی دانیل‌دفو است.

 شرح شباهتهای بی‌حد و حساب بین این دو اثر (حی‌بن‌یقظان) و (رابینسون‌کروزوئه) جستاری مجزا می‌طلبد. تنها کافی است که بدانیم رابینسون‌کروزوئه داستانی وام گرفته از میراث مسلمانان است و اگر ابن‌طفیل حی‌بن‌یقظان را نمی‌نوشت، رابینسون‌کروزوئه‌ای وجود نداشت.

متن را در همین جا به پایان می‌بریم، زیرا شرح شباهتهای بی‌حد و حساب بین این دو اثر (حی‌بن‌یقظان) و (رابینسون‌کروزوئه) جستاری مجزا می‌طلبد. تنها کافی است که بدانیم رابینسون‌کروزوئه داستانی وام گرفته از میراث مسلمانان است و اگر ابن‌طفیل حی‌بن‌یقظان را نمی‌نوشت، رابینسون‌کروزوئه‌ای وجود نداشت.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار