علمِ اشباح؛ مغز چگونه ما را می‌ترساند؟
کد خبر: ۲۶۱۷۱۲
تاریخ انتشار: 2022 November 07    -    ۱۶ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۵
یک هیکلِ سایه‌مانند به سرعت از در عبور کرد. بدنی استخوانی داشت و دورتادورش را هاله‌ای سفیدرنگ مثل تار عنکبوت احاطه کرده بود. این‌ها را «دام» می‌گوید که ترجیح می‌دهد فقط اسمِ کوچکش استفاده شود. شمایل در هوا معلق بود و به‌نظر می‌رسید صورت ندارد. او که در آن زمان فقط ۱۵ سال داشته با دیدنِ این صحنه وحشت می‌کند و چشم‌هایش را سریع می‌بندد.

علمِ اشباح؛ مغز چگونه ما را می‌ترساند؟ (فرادید)

علمِ اشباح؛ مغز چگونه ما را می‌ترساند؟ (فرادید)«تابناک با تو» - چرا بعضی از افراد بعضی وقت‌ها حضور موجوداتی ماورائی مثل اشباح را نزدیک خودشان احساس می‌کنند؟ محققان معتقدند که در این باره توضیحاتی علمی وجود دارد.

یک هیکلِ سایه‌مانند به سرعت از در عبور کرد. بدنی استخوانی داشت و دورتادورش را هاله‌ای سفیدرنگ مثل تار عنکبوت احاطه کرده بود. این‌ها را «دام» می‌گوید که ترجیح می‌دهد فقط اسمِ کوچکش استفاده شود. او می‌گوید: «شمایل در هوا معلق بود و به‌نظر می‌رسید صورت ندارد.» او که در آن زمان فقط ۱۵ سال داشته با دیدنِ این صحنه وحشت می‌کند و چشم‌هایش را سریع می‌بندد. «فقط یک‌ثانیه آن را دیدم.» دام حالا بزرگ شده و در انگلستان زندگی می‌کند، اما آن تجربۀ واضح از ذهنش بیرون نمی‌رود.


آیا آن هیکلِ عجیب شبح بود؟ در اسطوره‌شناسیِ آمریکا و سایر فرهنگ‌های غربی، روح یا شبح، فردی مرده است که با دنیای زندگان ارتباط برقرار می‌کند. در داستان‌ها، روح‌ها ممکن است نجوا یا غرش کنند، چیز‌هایی را حرکت دهند یا بیندازند، در کار وسایل الکترونیکی اخلال ایجاد کنند و حتی به شکلِ هیبتی سایه‌وار و محو که همه‌چیز از پشت‌شان دیده می‌شود، ظاهر شوند.

داستان اشباح، به‌خصوص در جشنِ هالووین، بسیار سرگرم‌کننده است. اما برخی آدم‌ها باور دارند که اشباح حقیقت دارند. دانشگاه چپمن در کالیفرنیای آمریکا، سالانه نظرسنجی‌ای برگزار می‌کند و در آن از مردم آمریکا درباره عقایدشان نسبت به ماورالطبیعه می‌پرسد.

در نظرسنجیِ سال ۲۰۱۸، ۵۸ درصد از مشارکت‌کنندگان با این گزاره که «مکان‌ها می‌توانند توسط ارواح تسخیر شوند»، موافق بودند. در نظرسنجیِ دیگری که توسطِ مرکز تحقیقاتِ پیو در آمریکا انجام شده بود، از هر ۵ مشارکت‌کننده ۱ نفر معتقد بود که یا روح دیده یا حضور یک روح را در اطرافش حس کرده است.

در برنامه‌های تلویزیونیِ شکارِ ارواح، افراد به کمک ابزار علمی سعی می‌کنند که فعالیت ارواح را اندازه‌گیری یا ثبت کنند؛ و بی‌شمار عکس و ویدیوی خوفناکی که به ارواح نسبت داده شده است، به‌نظر می‌رسد که باور به ارواح را القا می‌کنند. اما، هیچ‌کدام از این موارد شواهد خوبی از اشباح ارائه نمی‌دهند. برخی از آن‌ها حقه‌هایی برای فریب دادن آدم‌ها هستند. برخی دیگر اثبات می‌کنند که ابزار علمی گاهی صداها، تصاویر یا سایر علائمی که آدم‌ها انتظار ندارند را ثبت می‌کنند. در واقع، از میانِ تمامی توضیحاتی که می‌توان آورد، وجود واقعی اشباح، نامحتمل‌ترین هستند.

دانشمندان با استفاده از روش‌های علمیِ معتبر هیچ شواهدی مبنی بر وجود‌داشتنِ اشباح سرگردان پیدا نکرده‌اند. اما دانشمندان دلایلِ متعددی یافته‌اند که توضیح می‌دهد چرا آدم‌ها گمان می‌کنند با اشباح برخورد داشته‌اند. خلاصۀ داده‌های آن‌ها می‌گوید که شما همیشه نمی‌توانید به چشم‌ها، گوش‌ها و مغزتان اعتماد کنید.

فلج خواب: خواب‌دیدن با چشمانِ باز

تجربه‌های غیرمعمولِ دام از سنین ۸ تا ۹ سالگی شروع شد. وقتی بیدار می‌شد قادر به حرکت نبود. او پیگیر وضعیتش شد تا بفهمد چه اتفاقی برایش افتاده است؛ و بعد فهمید که علم توضیحی برای این حالت دارد: فلجِ خواب. این وضعیتی است که در آن فرد بیدار است، اما قادر به حرکت دادنِ بدن نیست، او حس می‌کند فلج شده یا در جایش یخ‌زده است. او نه قادر به حرکت است، نه می‌تواند صحبت کند یا حتی نفسِ عمیق بکشد. او هم‌چنین در این حالت ممکن است اشخاص یا مخلوقاتی را ببیند یا صدایشان را بشنود که وجود خارجی ندارند. به این وضعیت «توهم» می‌گویند.

علمِ اشباح؛ مغز چگونه ما را می‌ترساند؟ (فرادید)

دام بعضی‌وقت‌ها دچار این توهم می‌شد که این مخلوقات در حالِ قدم زدن هستند یا رویش نشسته‌اند. بعضی‌وقت‌ها نیز صدای جیغ‌کشیدنِ آن‌ها را می‌شنید. او آن شبح را فقط یک‌بار در دوران نوجوانی دید.

فلج خواب وقتی رخ می‌دهد که مغز در پردازشِ به‌خواب‌رفتن و بیدار‌شدن دچار اشتباه می‌شود. شما به‌طور معمول بعد از آنکه خواب‌تان می‌برد رؤیا می‌بینید؛ و پیش‌از آنکه بیدار شوید خواب‌دیدن نیز به اتمام رسیده است. بالاند جلال، دانشمندِ علوم‌اعصاب می‌گوید، فلج خواب «شبیه آن است که با چشم‌های باز خواب ببینید.»

او در توضیح علتِ فلج خواب می‌گوید: «شفاف‌ترین و واقعی‌ترین خواب‌های ما در یک مرحلۀ خاص از خواب رخ می‌دهند. به آن مرحله رِم یا حرکت سریع چشم گفته می‌شود. در این مرحله چشم‌ها در زیر پلک‌های بسته به سرعت حرکت می‌کنند. در این وضعیت چشم‌ها حرکت می‌کنند، اما بدن نمی‌تواند حرکت کند. به احتمال زیاد دلیلش پیش‌گیری از کنشِ بیرونی و حرکات تند و سریع بدن در هنگام خواب است. (این کار می‌تواند خطرناک باشد! تصور کنید که موقع بسکتبال دست و پای‌تان را به در و دیوار بکوبید، یا قوزک پای‌تان به دیوار برخورد کند و زمین بخورید!)

مغز معمولاً پیش‌از‌آنکه شما بیدار شوید این فلج بدنی را خاموش می‌کند. اما در فلجِ خواب شما بیدار می‌شوید درحالیکه بدن‌تان هنوز در حالتِ فلج است.

دیدن صورت در ابر‌ها

حتماً نباید دچار فلج خواب شوید تا حس کنید چیزی در اطرافتان وجود دارد. آیا تاکنون شده حس کنید صدای ارسال پیامکِ گوشی‌تان را شنیدید، اما پیامی دریافت نکردید؟ آیا تاکنون حس کرده‌اید کسی اسم‌تان را صدا کند درحالیکه تنها هستید؟ آیا تاکنون در سایه‌های تاریک چهره یا هیبتی را تشخیص داده‌اید؟

روان‌شناس در دانشگاه نورثامبریا در نیوکاسل، می‌گوید این‌ها هم انواع دیگری از توهم هستند. او فکر می‌کند که هر کسی چنین تجربه‌هایی را در زندگی‌اش داشته است. اغلب ما آن‌ها را نادیده می‌گیریم. اما برخی آن‌ها را به چیز‌های معنادار یا ارواح و اشباح نسبت می‌دهند.

ما عادت کرده‌ایم که فکر کنیم حس‌های‌مان اطلاعاتِ دقیق و درستی از دنیای اطراف‌مان به ما می‌دهند؛ بنابراین وقتی دچار توهم می‌شویم، بنا بر غریزۀ اولیه معمولاً آن را باور می‌کنیم. اسمایلز می‌گوید: «اگر حضور عزیزی که در این دنیا نیست را در کنارتان احساس می‌کنید یا حتی او را می‌بینید ـ و به ادراک خودتان اعتماد دارید ـ پس حتماً مطمئن هستید که شبح وجود دارد.» باور به وجود شبح ساده‌تر از آن است که باور کنید مغزتان دارد به شما دروغ می‌گوید.

مغز وظیفه سنگینی دارد. اطلاعات جهان در قالب ملغمه‌ای از سیگنال‌های درهم‌وبرهم شما را بمباران می‌کند. چشم‌ها رنگ‌ها را می‌گیرند. گوش‌ها صدا‌ها را می‌گیرند. پوست فشار را احساس می‌کند. مغز کار می‌کند تا به این ملغمه معنی ببخشد. به این کار پردازشِ از پایین به بالا گفته می‌شود؛ و مغز در این کار بسیار خوب عمل می‌کند. این خوب است که مغز گاهی در چیز‌های بی‌معنی، معنا پیدا کند. به آن پدیدۀ «پاریدولیا» گفته می‌شود. این پدیده را وقتی تجربه می‌کنید که به ابر‌ها خیره می‌شوید و خرگوش، کشتی یا چهره‌هایی را در آن‌ها می‌بینید. یا به ماه خیره می‌شوید و یک چهره را در آن تشخیص می‌دهید.

علمِ اشباح؛ مغز چگونه ما را می‌ترساند؟ (فرادید)

(احتملا شما هم در این تصویر از سینک ظرفشویی یک چشم می‌بینید!)

مغز پردازش از بالا به پایین هم انجام می‌دهد و به ادراک شما از جهان اطلاعاتی را اضافه می‌کند. بیشتر اوقات چیز‌ها زیادازحد از طریق حس‌های ما واردِ مغز می‌شود. توجه به همه آن‌ها می‌تواند شما را از پا بیندازد؛ بنابراین مغز شما مهم‌ترین بخش‌ها را گزینش می‌کند؛ و بعد فواصلِ خالی را خودش پر می‌کند. اسمایلز می‌گوید: «بخشِ زیادی از ادراک، حاصل فواصلی است که مغز پر می‌کند.»

آنچه هم‌اکنون می‌بینید دقیقاً همان چیزی نیست که در جهان وجود دارد. این تصویری است که مغز شما بر اساس سیگنال‌هایی که چشم‌های‌تان دریافت می‌کند برای‌تان ترسیم/نقاشی کرده است. در مورد حس‌های دیگرتان هم همین قاعده حاکم است. اغلب اوقات این تصویر، تصویرِ درستی است. اما برخی اوقات، مغز چیز‌هایی که آن‌جا نیستند را به تصویر اضافه می‌کند. برای مثال، وقتی که در آواز یک خواننده بعضی قسمت‌های آهنگ را غلط می‌شنوید، مغز معنایی را در آهنگ جای می‌دهند که به واقع در آهنگ وجود نداشته است. (و اغلب حتی وقتی کلمه درست را می‌فهمید مغز کماکان همان کلمه غلط را می‌شنود.)

این تجربه بسیار شبیه وقتی است که کسانی که خودشان را شکارچی روح می‌دانند، صدا‌هایی را ثبت می‌کنند و می‌گویند صدای ارواح است. آنچه ثبت می‌شود اغلب سروصدا‌های تصادفی است. اگر به این صدا‌ها گوش بدهید، بدونِ آنکه انتظار شنیدنِ حرف‌های معنادار داشته باشید، احتمالاً کلمه معناداری هم از آن‌ها استخراج نمی‌کنید. اما اگر هدفمند گوش بدهید و انتظار داشته باشید که کلماتی معنادار از آن‌ها استخراج کنید، ممکن است که این معنا‌ها را خیلی راحت دریافت کنید.

حتی این امکان وجود دارد که مغز شما به صدا‌های تصادفی چهره‌هایی را نیز اضافه کند و از آن‌ها تصاویری بسازد. تحقیقات نشان داده‌اند بیمارانی که توهمِ دیداری را تجربه می‌کنند بیش‌تراز‌حدِ‌طبیعی ممکن است پاریدولیا ـ برای مثال دیدنِ اشکالِ تصادفی ـ را تجربه کنند.

در سال ۲۰۱۸، اسمایلز و تیمش می‌خواستند ببینند که آیا این تجربه برای افراد سالم هم رخ می‌دهد یا نه. آن‌ها ۸۲ داوطلب را به خدمت گرفتند. نخست، محققان از داوطلبان پرسش‌هایی نظیر اینکه اغلب چه مدت تجربه‌های توهم-مانند دارند، پرسیدند. برای مثال، «آیا اغلب چیز‌هایی می‌بینید که دیگران نمی‌بینند؟» و «آیا هرگز به این فکر کرده‌اید که چرا چیز‌های روزمره به نظرتان غیرمعمول است؟»

مشارکت‌کنندگانی که در ابتدا گزارش داده بودند تجربه‌های توهم-مانند زیادی در طی روز دارند، همان کسانی بودند که بیش‌تر از سایرین چهره‌هایی را در بینِ صدا‌های تصادفی تشخیص می‌دادند. اسمایلز می‌گوید: «مردم اغلب زمانی اشباح را احساس می‌کنند که تنها، در تاریکی و وحشت‌زده هستند.» او می‌گوید در تاریکی مغز نمی‌تواند اطلاعاتِ بصری زیادی از جهان دریافت کند. پس مجبور است بیش‌ترِ واقعیتِ شما را برای‌تان خلق کند. اسمایلز می‌گوید، در این نوع موقعیت، احتمال اینکه مغز مخلوقات خود را به واقعیت القا کند بسیار بیش‌تر می‌شود.

کوریِ بی‌توجهی

تصویرِ مغز از واقعیت برخی اوقات شاملِ چیز‌هایی است که در واقعیت وجود ندارند. اما مغز هم‌چنین می‌تواند چیز‌هایی که در واقعیت وجود دارند را نیز به کل نادیده بگیرد. به این پدیده کوریِ بی‌توجهی گفته می‌شود. حتماً آن ویدیو معروف را دیده‌اید که بازیکنان بسکتبال با لباس‌های سیاه و سفید از جلوی دوربین عبور می‌کنند. بعد از شما درخواست می‌شود که تعداد دفعاتی که بازیکنان سفیدپوش توپ را پاس می‌دهند بشمارید. درهمین‌زمان که شما مشغول هستید شخصی با لباس گوریل از لابه‌لای بازیکنان عبور می‌کند... آیا شما او را دیدید؟ نیمی از تماشاچیان متوجه گوریل نشده بودند. اگر شما هم متوجه گوریل نشده‌اید کوریِ بی‌توجهی را تجربه کرده‌اید. شما احتمالاً در وضعیتی بودید که به آن جذب/غرق‌شدن گفته می‌شود. آن‌قدر روی وظیفه‌ای مثل شمردنِ تعداد دفعاتِ پاس‌کاریِ توپ توسط بازیکنان با لباس سفید غرق شده بودید که متوجه نشدید که شخصی با لباس گوریل از بین آن‌ها عبور کرده است.

علمِ اشباح؛ مغز چگونه ما را می‌ترساند؟ (فرادید)

کریستوفر فرنچ می‌گوید: «حافظه مثل دوربین کار نمی‌کند.» او که روان‌شناس در دانشگاه گلدسمیت در لندن است، می‌گوید، شما فقط چیز‌هایی را به یاد می‌آورید که به آن‌ها توجه نشان داده‌اید. برخی آدم‌ها بیش‌تر از بقیه دچار حالتِ جذب/غرق‌شدگی می‌شوند؛ و این عده بیش‌تر از سایرین باور‌های فراواقعی مثلِ باور به اشباح سرگردان دارند.

چطور این چیز‌ها به هم ارتباط دارند؟ برخی تجربه‌های عجیبی که مردم اغلب به اشباح نسبت می‌دهند شاملِ صدا‌ها و حرکاتی است که توضیحی برای آن‌ها وجود ندارد. پنجره ممکن است خودبه‌خود باز شود. اما شاید کسی پنجره را بدونِ آنکه شما حواس‌تان باشد ـ یا به آن توجه کرده باشید ـ باز کرده باشد... یعنی درست وقتی شما غرق انجام کاری بودید. فرنچ می‌گوید، احتمال اینکه کسی پنجره را باز کرده باشد خیلی بیش‌تر از آن است که یک شبح آن را باز کرده باشد.

در مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۴ انجام شد، فرنچ و همکارانش دریافتند افرادی که در سطوحِ بالایی عقایدِ فراطبیعی دارند، تمایلِ بیش‌تری به غرق‌شدن در اموری دارند که احتمالِ تجربه کوریِ بی‌توجهی را نیز افزایش می‌دهد. آن‌ها هم‌چنین حافظه کوتاه‌مدتِ محدودتری در مقایسه با سایرین داشتند. حافظه کوتاه‌مدت میزانِ اطلاعاتی است که فرد می‌تواند در لحظه در حافظه خود نگه دارد. اگر با نگهداری حجم زیاد اطلاعات در حافظه‌تان مشکل دارید یا نمی‌توانید به بیش‌تر از یک چیز در هر لحظه توجه نشان دهید، خطر اینکه متوجه سرنخ‌های حسی محیط اطراف‌تان نشوید، زیاد است؛ و امکان دارد همه ادراکاتِ نادرست را به گردنِ اشباح بیندازید.

قدرت تفکرِ انتقادی

هر فردی ممکن است فلج خواب، توهم، پارادولیا یا کوریِ بی‌توجهی را تجربه کند. اما همۀ آدم‌ها برای توضیح این تجربه‌ها به ارواح یا سایر موجوداتِ فراطبیعی متوسل نمی‌شوند. حتی «دام» هم هرگز فکر نمی‌کرد که با یک روحِ واقعی روبه‌رو شده باشد. او به سراغ اینترنت رفت و پرسش‌هایی درباره آنچه ممکن بود برایش رخ داده باشد، پرسید. او از تفکرِ انتقادی بهره گرفت؛ و پاسخ‌هایی که می‌خواست را به دست آورد. درحال‌حاضر وقتی دچار فلج خواب می‌شود از تکنیکی که جلال توسعه داده استفاده می‌کند. دام برای خاتمه دادن به فلج خواب تلاشی نمی‌کند. او روی تنفسش تمرکز می‌کند و می‌کوشد تا می‌تواند خودش را در وضعیتی آرام نگه دارد و صبر می‌کند تا فلج خواب خودش برطرف شود. او می‌گوید: «خیلی بهتر از قبل با آن کنار می‌آیم و فقط می‌خوابم و از خوابم لذت می‌برم.»

پس اگر کسی داستان ارواح را برای‌تان تعریف کرد از آن لذت ببرید اما نسبت به آن مشکوک بمانید. برای آنچه رخ داده است به دنبال توضیحاتِ احتمالی دیگر باشید. یادتان باشد ذهن شما می‌تواند در موردِ تجربۀ چیز‌های ترسناک فریب‌تان دهد. صبرکن، اون کیه پشت‌سرت؟ (پِخ!)

منبع: فرداید

برچسب ها: علم ، اشباح ، مغز ، علم اشباح
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار