موزه آشپزخانه سلطنتی که یکی از پر بازدیدترین موزهها در مجموعه سعدآباد است، با ۸۰۰ متر مربع بنا در زمان پهلوی دوم به "آشپزخانه مخصوص "معروف بوده و محل طبخ غذا ویژه پهلوی دوم، فرح دیبا و فرزندان آنها بود و انواع دستگاههای برقی یخ ساز، پیتزا پز، غذا ساز، چرخ گوشت، سیب زمینی پوست کن، رنده برقی، قهوه ساز، ش. کباب پز و... در این آشپزخانه استفاده میشد.
همچنین در سال ۱۳۵۴ از طرف یک شرکت آلمانی تمام امکانات آشپزخانه تغییر و به مدرنترین تجهیزات آشپزخانهای مجهز شد بخصوص سیستم برقی فر که ترکیبی از انواع فر و گریل، سرخ کن، گرم خانه و قابلمههای برقی است که در قسمت وسط و در مرکز سالن آشپزخانه نصب شد؛ بنابراین در راستای تغییر، تکمیل و جایگزینی دکوراسیون جدید در چیدمان اشیاء، ظروف و سرویسهای چینی سفارشی ساخت کشورهای فنلاند، آلمان و ...، اشیاء فلزی شامل نوربیلین، ظروف نقره و مسی و نیز ملزومات سرو و آماده سازی غذا که تاکنون در مخزن موزه آشپزخانه سلطنتی نگهداری میشدند، برای عموم علاقمندان به نمایش گذاشته شد. تغییرات این موزه در فضاهایی همچون کانتر، میزها، فر مرکزی و فضاهای سالن اصلی صورت پذیرفته است.
گندزدایی و ساماندهی آثار موجود در موزه از جمله: یخچالها، فرها، کابینت و سایر اشیای موجود، از دیگر اقدامات صورت پذیرفته در موزه آشپزخانه سلطنتی است و در ادامه، عملیات مستند نگاری و پروژههای معرفی آثار در این موزه آغاز خواهد شد.
تسنیم
در 50 سال قبل که مردم از گشنگی نان شب نداشتند و اجاق خوراک پزی مهمترین قسمت آشپزخانه بود که هم خانه را گرم می کرد و هم روشن و هم غذا روی آن طبخ می شد، حاکم کشور اشپزخانه ای به بزرگی یک رستوران دارد
احتمالا اگر عکس جشن های 2500 را هم بگذارند برخی پیام میزنند که این از جشن تولد من هم ساده تر است
نگاه کنید چند تا از از این 2500 ساله ها بعد از انقلاب در دهه های فجر و امثال اینها ولخرجی شده و برای چه تیپ مهمانهایی که فقط هزینه روی دست مردم گذاشتن
اقا زاده ها و آقا ها آلان چه جوریه !!!!؟؟؟؟؟
مثل نادر شاه - شاه عباس- خشایار شاه - فتحلی شاه ...
پهلوی دوم دیگه چه صیغه اییه
الان با امکانات امروز هم تازه ساده نیست. من یک استاد دانشگاهم با بیست سال کار تمام وقت و درجه دانشیاری و هنوز هم نمیتوانم یک آشپزخانه هشتصد متری داشته باشم و خیلی از آن چیزهایی که در آن زمان آنها داشته اند من هنوز هم نمیتوانم برای خودم یا برای جهیزیه دخترانم بخرم.
او که شاه این مملکت بود اگر به فکر مردم میبود حداقل باید مثل متوسط مردم زندگی میکرد که درد مردم زمان خودش را بفهمد. در آن زمان از هر ده خانه یکی هم یخچال نداشته و اکثر روستاهای ایران اصلاً نمیدانستند یخچال چیست... بگذریم که مردم در همان روستاهای ساده شاد و قانع بودند ولی به هر حال از نظر امکانات زندگی این آشپزخانه در آن زمان تک بوده
بر فرض هم که داشتی
مگه استاد دانشگاه شدی که به آشپزخونه 800 متریت افتخار کنی؟
معلومه که استادیت هم در حد همون تفکراتته
آشپزخانه ای که استفاده نمی شه چطوری گند میزنه ؟؟
انشالله تمام وسایل و ظروف در موزه باقی مانده باشند
دوروغ نگین ، افترا نبندین ، هرکی نداشت فقط از بی عرضگیش بود
بابای من دو ماه کار کرد زمین خونمون رو خرید
در آن زمان فیلم و عکس هم مربوط به نیم درصد از این مملکت بود و بقیه جاهای مملکت حتی فیلم بردار هم نبود. فیلمهای سینمایی و مستندی که با سفارش ساخته میشود که ملاک نیست. من یک روستایی هستم متولد دهه چهل و فقط یکی دو تا عکس از کودکی ام دارم که در سفری به مشهد در عکاسی از من برداشته اند و همان عکسها و سر و وضع خانواده ام نشان میدهد که خیلی فقیر بوده اند. شاید تهران و چند شهر بزرگ آباد بوده ولی خیلی از جاهای کشور حتی برق کشی هم نبوده و شاه مملکت حق نداشته وقتی که اکثر مملکتش فقیر است در رفاه کامل زندگی کند. مثل زندگی امروز رهبر کره شمالی که در اوج رفاه و امکانات است ولی نود درصد کشورش برق ندارد و در خاموشی مطلق همیشگی به سر میبرد. بعد ادعا کند که بمب اتم هم دارد و ادعای گردن کشی در برابر آمریکا هم بکند.
از سال پنجاه به بعد اوضاع بسیار رو به بهبود بود
صبح ها زنگ تغذیه " یادش بخیر" بهمون یا خوراک لوبیای گرم می دادن یا شیر یا نان پنیر یا بسکوییت یا پسته و نخودچی و کشمش
یادش بخیر پر نه کیف مدرسه م همیشه پر پسنه های خامی بودن که تو مدرسه بهمون میدادن
همه مون چشم و دل سیر بودیم و برای دادن تغذیه تبعیضی نبود
فقط خیلی ساده بودیم، خیلی
آشپزخانه است و مردم هم برده....
مثالهايي كه زدم شايد به نظر خيلي ساده باشند ولي در نظر بگيرد اين امكانات براي يك روستا بوده نه الان كه اسم شهر !!! را يدك ميكشد.