تعصب هم افق با شخصيتپرستی است. تعصب به معنای چسبيدن به آنچه كه داريم و نگاه نكردن به چيزهايی فراوانی كه نداريم. اگر من شيفته آنچه كه دارم شدم و فكر كردم و جاي نداشتهها را هم برايم می گيرد من نسبت به آن تعصب پيدا كردهام و اينجاست كه من نسبت به كسانی كه به آن وفاداری ندارند دو ديدگاه پيدا میكنم.
به گزارش «تابناک با تو»؛ تعصب هم افق با شخصيتپرستی است. تعصب به معنای چسبيدن به آنچه كه داريم و نگاه نكردن به چيزهايی فراوانی كه نداريم. اگر من شيفته آنچه كه دارم شدم و فكر كردم و جای نداشتهها را هم برايم می گيرد من نسبت به آن تعصب پيدا كردهام و اينجاست كه من نسبت به كسانی كه به آن وفاداری ندارند دو ديدگاه پيدا میكنم.
گروهي خودی می شوند و گروهی غيرخودی. قرآن خودی و غيرخودی را رد كرده است چرا كه درباره حب و بغض می گويد وقتی با گروهی دشمنيد، دشمنی باعث نشود درباره آنها عدالت و انصاف را فراموش كنيد.
اعتقاد به برگزيدگی: هر كدام از ما اگر به خودمان رجوع كنيم می بينيم به نوعی فكر می كنيم و به نوعی مورد لطف خدا هستيم. يعنی درست است كه ممكن است وضع ما به مو بند باشد اما پاره نمی شود و اكثر اهمالها و بی توجهیها ناشی از همين نكته است.
لایپنيس اصطلاحی داشت كه برای موارد ديگری به كار می برد. اين اصطلاح هماهنگی پيش بنياد بود به معنی اينكه گويا همه امور از پيش حاصل آمده است اما گويا ما اين هماهنگی پيشبنياد را راجع به خودمان قائليم.
مصطفی ملکیان