معماهای دیروز را حل کردید؟ به نظرتان چقدر به درد کارآگاه شدن میخورید؟
قتل یک نجیب زاده
قاتل سر پیشخدمت بود. چون فقط پنج نفر هنگام قتل در خانه بودند. اما او گفت: مشغول دستور دادن به خدمتکاران بوده است.
قاتل احمق
آقای کلارک هیچ چیزی درباره تیراندازی نمیدانست. خدمتکار فقط به او گفته بود اتفاق بدی برای همسرش افتاده است.
روابط خونی
جان و جک دروغ میگفتند. اگر جیمز پدرشان را میکشت، گلوله باید به پشت گردن او اصابت میکرد، چون در حال بالا رفتن از پلهها بوده است.
فرار
سفر عاشقانه
قتل دوستانه
اگر جنیفر سه ساعت در استخر شنا میکرده پس دستهایش باید چروک شده باشد.
تراژدی کارآگاه
خانم استیونز قصد داشته شوهرش را بکشد، چون با چاقو سمت در رفته و چون فکر کرده آن مرد شوهرش است، او را کشته است.
دروغگو
جلد چرمی خالی اسلحه روی کمربند مرد بود، به این معنی که یا برای برداشتن اسلحه آمده بوده که نمی تواند درست باشد چون از سرکار به خانه آمده و جسد همسرش را یافته یا اسلحه قبل از قتل روی کمرش بوده که ثابت می کند خودش به همسرش شلیک کرده است.