فوران کلام های بی مصرف و رشته اژدهاکشی
کد خبر: ۱۰۵۳۲۸
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار: 2018 April 23    -    ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۰
شاید یک داستان طنز بهترین شیوه انتقال مطلب باشد. روزی یک ایرانی به چین میرود و رشته اژدهاکشی می خواند و به ایران بر می‌گردد. متوجه می شود که برای این رشته، بازار کار وجود ندارد. دانشگاهی برای این رشته ایجاد می کند و 100 نفر پذیرش می کند...

فوران کلام های بی مصرف و اژدهاکشی

فوران کلام های بی مصرف و اژدهاکشیبه گزارش «تابناک با تو»؛ دانشجویان و دانش آموختگان علوم انسانی مرتب از زوایای مختلف در حال تحلیل هستند، یکبار وبر در میان است، یکبار پارسونز، بار دیگر فوکو و یکبار هابرماس یا دورکیم. از هر حادثه سیاسی، پدیده اجتماعی یا روند اقتصادی در ایران ده ها تحلیل بیرون می آید. اما به هیچ سوال موجود کشور واقعا نمی توانند پاسخ بدهد. آن ها برای بیان دردها زبان گویایی دارند اما برای درمان، هیچ راهکار روشنی ارایه نمی دهند. جامعه دچار «فوران کلام های بی مصرف» است. خسته از مفاهیمی که معلوم نیست به چه دردی می خورند؟ در عین فوران، هیچ کس هیچ راهی نمی تواند نشان دهد. در جمع دوستان یا جمع های خانوادگی پیش آمده که شما از همه بهتر می توانید بگویید که چرا چنین شد، بعد می گویند خوب حالا چه باید کرد؟ در این جاست که با دیگران فرقی نمی کنيد (برداشتی آزاد از نوشته دکتر غلامرضا کاشی، سیاست پژوه و جامعه شناس معاصر).

تحلیل و تجویز راهبردی:
چه شد که ما دچار فوران کلام های بی مصرف شدیم؟ دیدگاه های زیای در این مورد وجود دارد. به سه مورد از آن ها اشاره می کنم. نمی گویم که این دیدگاه ها درستند. بلکه فقط شما را به تامل فرامی خوانم.

فوران کلام های بی مصرف و اژدهاکشی

۱. نخوت علمی: از ابتدا کار دانشگاهی به عنوان یک کار شیک تعریف شد. آن ها نشستند در برج عاج و گفتند که دیگران به اندازه ما نمی دانند. آنهایی که در دولت و صنعت هستند باید بیایند و نزد ما زانو بزنند و علم بیاموزند. در صورتی که اشتباه بزرگ این بود که تجربه را بسیار کم اهمیت پنداشتند.

۲. واردات مساله، صادرات مقاله: چرا پژوهش های ما به اندازه کافی به مسایل جاری مردم و موضوعات اصلی کشور نمی پردازند؟ چرا میلیاردها تومانی که در دانشگاه ها به اساتید برای هدایت پروژه های کارشناسی ارشد و دکتری می دهند تقریبا هیچ مساله اساسی را از کشور حل نمی کند؟ چون ما حتی برخی مسائل مان را هم از خارج وارد می کنیم. برای اینکه مقالات ما چاپ شود. می رویم روندهای پژوهشی دنیا را بررسی می کنیم و سپس موضوعاتی را کار می کنیم که به مذاق آنان خوش بیاید و مقالات ما را چاپ کنند. تجارت خوبی است: وارادات مساله از خارج و صادرات مقاله به خارج. سرمان را هم بالا می گیریم که ما بالاترین رشد علمی را در جهان داریم. یکی از فریب کارانه ترین، آمارها همین است. خودمان هم باورمان شده است. هر ساله هزاران رساله ارشد و دکتری تدوین و دفاع می شوند. کدامیک توانسته اند برای بحران های پنج گانه 1- بیکاری و بیکارگی، 2- بی آبی، 3- ازدواج (بحران جنسی)، 4- بی صداقتی (دروغ) و 5- نظام کشورداری و تدبیر یک گام ملموس و بلند بردارند؟

۳. علم بی ربط: شاید یک داستان طنز بهترین شیوه انتقال مطلب باشد. روزی یک ایرانی به چین میرود و رشته اژدهاکشی می خواند و به ایران بر می‌گردد. متوجه می شود که برای این رشته، بازار کار وجود ندارد. دانشگاهی برای این رشته ایجاد می کند و 100 نفر پذیرش می کند. این 100 نفر بعد از گرفتن مدرک لیسانس متوجه میشوند که بازار کاری برای این رشته وجود ندارد. این شخص به این نتیجه می رسد که دوباره این 100 نفر را پذیرش کند و مدرک فوق لیسانس بدهد. دوباره وارد جامعه می شوند و باز هم بازار کار وجود ندارد. استاد محترم با فکری بکر مساله را حل می کند: آن ها را به عنوان استاد برای تدریس رشته اژدهاکشی در دانشگاه‌ استخدام می شوند و این داستان همچنان ادامه پیدا می کند.

پروفسور ناصر فکوهی معتقد است: «دانشگاه ما روبه‌نابودی و خودکشی آرام است و این نظام با انواع داروهای مسکن مانند مقالات آی.اس.آی و شرکت در کنگره‌های بین‌المللی خود را تسکین می‌دهد».

چه می توان کرد؟
۱. شجاعانه اژدهاکشی را تعطیل کنیم. یعنی رشته‌هایی که بیکار (فارغ التحصیل مازاد بر تقاضای بازار کار) تولید می کند را متوقف کنیم.
۲. دروس دانشگاهی را از فیلتر کاربردی بودن برای دنیای امروز بگذارنیم. برخی از دروس ما طراحی شده 40 سال پیش هستند.
۳. در همه رشته های دانشگاهی دروس تجویزی و طراحی را اضافه کنیم: حل مساله، تفکر خلاق، سیاست گذاری و ...
۴. معیار دروغین آی.اس.آی را کنار بگذاریم.
۵. مسایل خودمان را حل کنیم و نه مسایل دیگران را. مسایل پایان نامه ها باید به تایید بخش خصوصی یا دولتی برسد.
۶. معیار ارتقا اساتید را مسایل حل شده بگذاریم و نه مقالات چاپ شده.
۷. معیار استادی را صرف دانش آکادمیک ندانیم، اساتید کارکشته تجربی را نیز به رسمیت بشناسیم. صرف کلمه دکتری نشاندهنده دانش نیست.
شاید شما با هیچکدام از تجویزهای بالا موافق نباشید. اشکالی ندارد. فقط همین مساله را بپذیریم که ایران سرشار از مساله هاست و در چنین موقعیت خطیری دانشگاه های ما باید بخشی از راه حل باشند و نه خود مساله.

بر شانه تمام اساتیدم خاضعانه بوسه می زنم. اما باید واقعیت های تلخ را گفت و شنید و به اقدام برخاست.

مجتبی لشکربلوکی

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۳
0
2
دمت گرم گل گفتی
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۲۱ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۳
0
0
دمت گرم گل گفتی
وحید نادر شاگرد اتوبوس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۳
0
0
مشکل اساسی و مورد غفلت بی کفایتی دانشگاههای ماست ؛ در این سالها که دانش آموزان ابتدایی هم پروژه تحقیقی می اورند دیگر فرقی بین دبستان و دانشگاه و آموزگار و استاد؛ و دانش آموز و دانشجو نمانده - یادمان باشد مشکلات فعلی و آتی کشور توسط دانشگاههای آن کشور پیش بینی و راه حخلهایی داده میشود و در ایران دانشگاه فقط دنبال حقوق و مزایای اساتید هست ؛ در داستان تعریض تونل کندوان که همه اساتید و دانشگاهها لب به انتقاد گشوده بودند با تحقیق بنده مشخص شد امضا تایید مراحل کار خیلی از منتقدان در تاییدیه آغاز کار وجود داشت که گویا یادشان رفته بود
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۱۷ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۳
0
0
اینقدر در بوق وکرنا دانشگاه و مدارک دانشگاهی را علم کردند تا همه فکر کنند اگر وارد دانشگاه نشوند و مدرک نداشته باشند واقعا چیزی کم دارند
ناشناس
|
Turkey
|
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۳
1
0
جناب بلوکی بسیار متین فرمودید اما در نهایت باید پذیرنده و استفاده کننده هم در کشور باشد،وقتی نه تولیدی هست نه بنایی بر پیشرفت نتایج فوق هم به تخصص اژدها کشی دچار می شوند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار