عاشقانه های نادر ابراهیمی
کد خبر: ۶۵۳۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: 2015 August 02    -    ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰
بانوي من! يك روز عاقبت قلبت را خواهم شكست _ يك روز عاقبت. بايد بداني كه دير يا زود _ اما، ديگر نه چندان دير_ قلبت را خواهم شكست
دکوراسیون اتاق نهارخوری

بانوي من!

يك روز عاقبت قلبت را خواهم شكست _ يك روز عاقبت.
نه با سفري يك روزه
نه با سفري بلند
بل با آخرين سفر
يك روز عاقبت قلبت را خواهم شكست _ يك روز عاقبت.
نه با كلامي كم توشه از مهرباني
نه با سخني توبيخ كننده
بل با آخرين كلام.
يك روز عاقبت قلبت را خواهم شكست _ يك روز عاقبت.

تو بايد بداني عزيز من
بايد بداني كه دير يا زود _ اما، ديگر نه چندان دير_ قلبت را خواهم شكست؛ و كاري جز اين هم نمي توان كرد. اما اينك، عليرغم اين شكستن محتوم قريب الوقوع _ كه مي دانم همچون درهم شكستن چلچراغي بسيار ظريف و عظيم، فرو ريخته از سقفي بسيار رفيع خواهد بود _ آنچه از تو مي خواهم _ و بسياري از ياران، از يارانشان خواسته اند _ اين است كه بر مرده ام دل نسوزاني، اشك بر گورم نريزي، و خود را يكسره به اندوهي گران و ويرانگر وانسپاري...

اينك احساس و اقرار مي كنم كه آرزويي مانده است _ آرزويي بر آورده نشد؛ و آن اين است كه تو را از پي مرگم اشك ريزان و نالان و فرياد زنان و نفرين كنان نبينم، همچنان فرزندانم را، دوستانم را، ياران و هم انديشانم را...
اینبار هم دیر شد...

نادر ابراهیمی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
شاهرخی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
0
2
عالی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار