چقدر هیچم.چقدر فانی هستم و چقدر مدعی و چقدر باد میکنم.خدایا هیچیم مرتب یادم میرود و مدام در حال ظلم به بندگانت و خودم هستم.خدایا از جهلم خسته و در مقابلش عاجزم.فقط اعجازت میتواند راههای نجات از ظلم و جهلم را نشانم دهد و نیز همت رهایی از آنرا بمن هدیه نماید