اختصاصی «تابناک باتو»، در سال ١۵١٨در شهر
استراسبورگ فرانسه، زنی به نام
فرا تروفیا در حال عبور از خیابان بود. او ناگهان در وسط خیابان شروع به رقصیدن میکند، حرکات هیستریک و غیرقابل کنترلی از او سر میزند. او بدون اینکه متوقف شود به رقصیدن خود ادامه میدهد.
پس از چند روز، حدود سی چهل نفر دیگر نیز به او ملحق میشوند و در پایان ماه نزدیک به چهارصد نفر بدون دلیل مشخصی، شروع به رقصیدن میکنند. تعداد زیادی از آنها بر اثر
حمله قلبی، خستگی مفرط و ضعف جسمانی ناشی از حرکات تند و شدید رقص کشته میشوند. از این پدیده عجیب به عنوان طاعون رقص ۱۵۱۸یاد میشود؛ این پدیده یکی از معماهای تاریخی نیز به شمار میرود.
این اتفاق باعث شد تا متنفذین شهر در جستجوی راه حلی برای این موضوع باشند تا بتوانند به گونهای آنچه
تب رقص میدانستند از بین ببرند. بنابراین، موزیسینها را فراخواندند تا برای این گروه بنوازند، ولی ماجرا پیچیدهتر شد؛ یعنی نه تنها آنها از هوس رقصیدن نیفتادند، بلکه با شدت بیشتری به
رقصیدن ادامه دادند و در نهایت جان خود را از دست دادند.
گفته میشود برخی از آنها در اثنای رقصیدن گریه میکردند و از دیگران کمک میخواستند.
برای این پدیده دلایل مختلف زیستی و روانی بسیاری ذکر شده است. گروهی این پدیده را ناشی از مسمومیت غذایی و داغی خون این افراد برمی شمردند.
جان والر در کتاب خود به نام وقتی برای رقص، وقتی برای مردن فرضیات مختلفی را ذکر میکند. او در بخشی از کتاب خود این پدیده را یک بیماری روانی دسته جمعی و موجد آن را محرکات ذهنی این افراد عنوان میکند.
ترجمه: سعیده ملایی
آلفرد زرده تخم مرغ رو از کیک حذف نکرد.
اگر نظر نمیدادی فکر میکردم لالی...
خوب لزوم نداره ترستو عمومی اعلام کنی
می تونی نظر ندی
ضمنا بخاطر ترسیدن کسی بخودش افتخار نمی کنه
در آن برنامه اسم آن را گذاشتند گاز خنده آور ولی یادم نیست که نام شیمیایی آن گاز چه بود ولی علت چیز بسیار ساده ای است و احتمالا یک دانشجوی رشته شیمی هم می داند.
احتمالا در آن مکان، کارگاهی که به ماده مزبور، مرتبط بوده، وجود داشته است.
موضوع پیچیده ای نیست.
خیلی پیچیده تر از آن را الان در خیابان های خودمان به فروش می رسانند و بعضا جوانان هم سکته می کنند و می میرند.
بايد به دنبال گناه آشكار و فراگير مردم آن شهر در آن زمان گشت تا دليل هويدا گردد...