«تابناک باتو» ـ کرونا پیامدهای اجتماعی مختلفی داشته و البته خواهد داشت. این پیامدهای اجتماعی را می توان در عرصه های مختلف جامعه به شکل مجزا و مستقل مطالعه کرد و از کلیگوییهای رایج درباره آنها اجتناب ورزید. یکی از آن عرصه ها خانواده است.
جامعه شناسان و سایر رشتههای علوم انسانی، چه در طی بحران و چه با فروکش کردن نسبی آن، میتوانند به بررسی ارزیابی تأثیر خانوادگی (۱) و تأثیر جنسیتی (۲) کرونا بپردازند تا شاید یافتههای آنان مبنای بحث و گفتگوی عمومی و سیاستگذاری قرار گیرد.
خانوادهها را از نظر وضع فعالیت زن و مرد میتوان به چند گروه تقسیم کرد: ۱-خانوادههایی که زن خانه دار و مرد در بیرون از خانه کار میکند ۲-خانوادههایی که هم زن و هم مرد در بیرون از خانه کار میکنند ۳- خانوادههایی که زن در خانه کار درآمددار انجام میدهد و مرد در بیرون از خانه کار میکند ۴- خانوادههایی که مرد در خانه کار درآمددار انجام میدهد و زن در بیرون از خانه کار میکند ۵- شاید بتوان از گروه پنجمی هم گفت. خانوادههایی که زن در بیرون یا در خانه کار درآمددار دارد و مرد بیکار است.
با اوج گرفتن شیوع کرونا در شهرهای مختلف کشور همه موارد یاد شده در پاراگراف قبل دچار تحولی جدّی شدند؛ به این معنا که بیشتر مشاغل موقت تعطیل شدند و در نتیجه هم زنان و هم مردان بناچار در خانه ماندند که این امر پیامدهای مستقیم و غیرمستقیمی دربر داشت. برخی شواهد پراکنده بیانگر آن است که طی بحران کرونا، بار مسئولیتهای خانه بیش از قبل بر دوش زنان سنگینی کرده است. به بیان دیگر، به دلیل حضور مداوم اعضای خانواده در خانه، گستردگی و تنوع کار خانگی- که در ایران و البته در بیشتر کشورهای جهان عمدتا بر عهده زنان گذاشته شده است- بیشتر از گذشته شده و همین امر زمینه بروز اختلافاتی در خانوادها گشته است. رسیدگی به امور درسی فرزند، تهیه و پخت و پز غذا، شستشوی لباس، تمیز کردن خانه و به ویژه ضدعفونی کردن و بهداشتی کردن محیط خانه، لباسها و کالاهای خریداری شده از جمله مواردی است که در آنها شاهد «تقسیم نابرابر وظایف خانگی بر اساس جنسیت» هستیم. باید توجه داشت که با توجه به حضور مداوم اعضای خانواده در خانه، اغلب فعالیتهای یاد شده در مقایسه با روزهای عادی فراوانی بیشتری مییابد. برای مثال پخت و پز غذا در این روزها، سه وعده برای هفت روز هفته است، ولی در شرایط عادی ممکن است این گونه نباشد.
در یکی از مطالبم درباره اختلال در روند زندگی روزمره در عصر کرونا نوشتم. در آنجا ایده اصلیام آن بود که با اختلال در زندگی روزمره، بی تردید اختلافات، تنشها و نزاعهایی بروز و ظهور خواهد یافت و اعضای خانواده برای برون رفت از آن باید توافقهای جدیدی با هم داشته باشند. منظور آنکه، برای شرایط جدید میثاق نامههای خانوادگی جدیدی لازم است. در غیر این صورت یا باید شاهد استمرار تنشها بود و یا یکی از طرفین با تحمیل سلطه و اقتدار، طرف دیگر را مجبور به پذیرش خواستههای خود نماید.
کرونا بسیاری مناسبات را تغییر داده است و ما آگاهانه این تغییرات را پذیرفته ایم و با آن کنار آمده ایم. ما پذیرفته ایم به خاطر رعایت پروتکلها از دیدار والدین مان اجتناب کنیم، ما پذیرفته ایم که اگر کسی سوگوار از دست دادن عزیزش است برای ابراز همدردی به تماسی تلفنی اکتفا کنیم و مصیبت دیده هم پذیرفته است که هیچ مراسمی برگزار نکند و صدها تغییر خودخواسته دیگر که بیان آنها از حوصله این نوشتار خارج است. تجدید نظر در نقشهای خانوادگی و بازنگری در کلیشههای جنسیتی حاکم بر خانواده نیز از جمله عرصههایی است که باید نسبت به آن موضع سختگیرانه نداشت. «جنسیتزدایی از نقشهای خانوادگی» وضعیتی مطلوب است که امیدوارم ارمغان کرونا برای خانوادههای ایرانی باشد.
سخن پایانی آنکه وقتی ایده اولیه این نوشته را در اینستاگرام مطرح کردم بزرگواری در قسمت نظرات نوشت: «نخیر! همچنان زن کلفَت و خدمتکار هست و آقایون در حال دستور دادن. اصلا این فرهنگ توی ایران وجود داره که کار خونه کردن برای مرد نشونهی حقارته. بخاطر همینه که من هیچ امیدی به مردهای ایران ندارم». قضاوت درباره این نظر را به خوانندگان میسپارم.
فردین علیخواه، جامعه شناسی