آیا صفحات تلویزیون و کامپیوتر سبب بروز بیش فعالی در کودک میشوند؟ کودکان مبتلا به بیش فعالی، توانایی تمرکز سر کلاس درس را ندارند، اعمال خود را به صورت آنی و لحظهای انجام میدهند و در کل نمیتوانند سر جای خود بنشینند. از طرفی این کودکان زمان بسیار زیادی را مقابل صفحات تلوزیون و کامپیوتر میگذرانند. آیا میتوان مفهومی را از این مساله برداشت کرد؟
• بیش فعالی و مشکل عدم توجه درکودکان، سبب نگرانی بسیاری از والدین و آموزگاران شده است. شما ریشهٔ بیش فعالی را در چه میبینید؟
بیش فعالی در تعریف به معنای کودکی است که خیلی تکان میخود. برای این مساله میتوان سه بعد متفاوت در نظر گرفت: بیش فعالی تحرکی، رفتارهای آنی و مشکل در تمرکز. بیش فعالی زمانی به یک مشکل جدی تبدیل میشود که بر زندگی خانوادگی کودک و شرایط تحصیلی وی سایه میاندازد. در حال حاضر میتوان ۵ درصد کودکان را مبتلا به بیش فعالی در نظر گرفت، کودکانی که جنب و جوش بسیار بیشتری نسبت به همسالان خود دارند. در حوزهٔ بیش فعالی، بر عدم توانایی کودک در تمرکز مناسب، تاکید خاصی میشود.
در حال حاضر بسیاری از پزشکان اعتفاد دارند که بیش فعالی، بیشتر به واسطهٔ تاثیری که بر قدرت تمرکز کودک دارد، بر وضعیت درسی وی تاثیر میگذارد، آنها معتقدند برای درمان این بیماری، میتوان از مولکول متیلفنیدات بهره برد (مولکولی که در داروی ریتالین یافت میشود) (۱). از متیلفنیدات برای درمان مشکل تمرکز در کودک استفاده میشود اما باید به این مساله توجه کرد که استفاده از آن سطوح متفاوتی دارد. جامعهٔ پزشکی تمایل دارد تا به جای استفاده از عبارت «دارویی برای فرمان برداری» از عبارت «دارویی برای افزایش قدرت توجه» استفاده کند. نسبت دادن مشکلات توجه و تمرکز کودکان در حوزهٔ بیش فعالی کاملا جای بحث دارد. نتایج تحقیقی که به تازگی توسط دانشمندان حوزهٔ اعصاب و متخصصان آمریکایی صورت گرفته، نشان میدهد که مشکل عدم توجه در کودکان مبتلا بیش فعالی، جنبهای کاملا بیثبات دارد. میشل پونسر (۲) رهبری این تیم تحقیقاتی را بر عهده داشته است.
حتی نسبت دادن عدم توانایی در به انجام رساندن وظایف هم که برخی به عنوان مشخصهٔ اصلی بیش فعالی در نظر میگیرند، نمیتواند به خوبی نشان دهندهٔ بیش فعالی باشد. بسیاری از کودکانی که مبتلا به بیش فعالی هستند، در وهلهٔ اول انگیزهٔ لازم برای انجام دادن کارهای خود را ندارند. البته توجه به این مساله کاملا حائز اهمیت است که به هیچ عنوان نمیتوان گفت که یک کودک مبتلا به بیش فعالی مشکل تمرکز ندارد، اما بروز این مشکل، در هر کودک، به واسطهٔ نقش آفرینی فاکتورهای فراوانی صورت میگیرد. بنابراین استفاده از واژهٔ بیش فعالی (TDAH) برای در بر گرفتن همهٔ این مشکلات، خیلی مناسب به نظر نمیرسد و میتوان به نوعی آن را سوء استفادهٔ زبانی در نظر گرفت.
• آیا صفحات تلوزیون و کامپیوتر تاثیری در میزان تمرکز یا توجه یک کودک دارند؟ اشتباه نکنید. این صفحات تنها بر تمرکز یک کودک تاثیر نمیگذارند، آنها بر انگیزهٔ کودک، زبان وی و خوابش تاثیر میگذارند، خوابی که نقشی اساسی بر حافظه دارد. نتایج به دست آمده از تمامی تحقیقات تقریبا یک مساله را نشان میدهد: استفادهٔ بیش از حد از تلوزیون یا کامپیوتر، بر تمامی ظرفیتهایشناختی کودک تاثیر منفی دارد. متاسفانه مشکل اساسی ما این است که این مساله یا به طور کامل انکار میشود و یا توجه بسیار کمی به آن میشود. این مساله در حوزهٔ سلامت عمومی جای میگیرد چرا که در حال حاضر بخش اعظم کودکان در معرض استفادهٔ بیش از حد از تلوزیون و کامپیوتر قرار دارند. تاثیراتی که استفادهٔ بیش از حد بر ظرفیتهای شناحتی کودکان میگذارد، وابستگی چندانی به محتوا ندارد. مطالعات طولانی مدت بسیاری که تا به الان صورت گرفته، رابطهٔ مستقیم بین مدت زمان استفاده و آثار منفی (به خصوص روی قدرت تمرکز) را نشان میدهد.
کودکی که هر روز یک ساعت به تماشای تلوزیون میپردازد، دو برابر بیشتر در معرض مواجهه با خطر کاهش قدرت توجه در دوران ابتدایی خود مواجه میشود. به همین ترتیب، کودکی که در دوران ابتدایی یک ساعت در روز تلوزیون تماشا میکند، ۵۰ درصد بیشتر با خطر کاهش قدرت تمرکز در دوران نوجوانی مواجه میشود. (۴) وانگهی، مساله تنها این نیست که بدانیم صفحات تلوزیون یا کامپیوتر خوب هستند یا بد، مساله بررسی کارهای دیگریست که کودک میتوانست به جای تماشای تلوزیون انجام دهد، محققان از زمانی که کودک به تماشای تلوزیون اختصاص میدهد، به عنوان «زمان به سرقت رفته» یاد میکنند، چرا که وی میتوانست در این زمان فعالیتهای مهمتر و مثمر ثمر تری انجام دهد.
من فکر میکنم که در این میان فاکتور مهم دیگری در مورد بیش فعالی ندیده گرفته میشود. من در طول جلسات مشاورهای که داشتهام، به این مساله پی بردهام که برخی از کودکان با «تنهایی» مشکلات عدیدهای دارند. صفحات کامپیوتر و تلوزیون برای این کودکام مثل «شبیه ساز حضور» عمل میکند. دونالد وینیکات، روانکاو انگلیسی، کسب توانایی در تحمل تنهایی را یکی از عوامل اساسی رشد روانی میداند. این مساله برای من کاملا آشکار و واضح است که صفحات تلوزیون و کامپیوتر به این کودکان کمکی نمیکند: در بهترین شرایط، این صفحات بر مشکلات کودک صحه گذاشته و سبب آسایش والدین آنها میشود. اگر والدین این کودکان به هر دلیلی در خانه نباشند، مثلا در بیمارستان بستری باشند، تحمل حتی ۳۰ دقیقه تنهایی برای این کودکان در اتاقشان امری بسیار طاقت فرساست. خلاصه بگویم، با وجود اینکه مشکلات این کودکان ریشههای متفاوتی دارد، صفحات تلوزیون و کامپیوتر مشکلاتی اساسی در رشد روانی یک کودک ایفا میکنند.
• چگونه میتوان این مساله را توجیه کرد که برخی از کودکان در حین انجام بازیهای کامپیوتری دقت بالایی دارند، اما هنگام درس خیر؟ برای مثال نمیتوانند چند دقیقه روی یک مسالهٔ ریاضی تمرکز کنند؟ این شرایط را بعضا «تمرکز متناقض» کودکان بیش فعال مینامند. البته هیچ چیز این مساله متناقض نیست: تنها لازم است ما از کمند دگم مشکل فقدان توجه رهایی یابیم. این مساله مشخص است که میزان توجه و تشخصی به هیچ عنوان یکسان نیست.
از طرفی، به هیچ عنوان نباید نوع توجه و تمرکز مورد نیاز کودک در حین بازیهای کامپیوتری را با توجه و تمرکزی که وی برای حل تکالیف خود نیاز دارد، یکسان دانست. در حین بازیهای کامپیوتری، توجه کودک به واسطهٔ صفحهٔ نورانی محرک تلوزیون جذب میشود، این حالتیست که از آن تحت عنوان نظام باتم آپ (Bottom-Up) سمت و سو گیری هوشیاری یاد میشود. این نظام تمرکز در بدن انسان، از بدو تولد شکل میگیرد. در حالت دوم، زمانی که یک کودک ذهن خود را درگیر حل یک مسالهٔ ریاضی میکند، صحبت از کنترلی اختیاری به میان میآید: این حالت را اصطلاحا نظام تاپدان (Top-down) هدایت تمرکز مینامند. در این حالت خود کودک است که تصمیم میگیرد تمرکز خود را معطوف به مسالهٔ ریاضی کند. بنابراین در این شرایط انگیزه، ظرفیت شکیبایی در برابر مشکلی که در برابر وی قرار دارد و همچنین ظرفیت حل مساله بدون حضور یک بزرگسال، در وی افزایش مییابد. این نظام در کودک با گذشت زمان و به تدریج شکل میگیرد و او باید توانایی کنترل آن را به دست آورد.
مسالهٔ اساسی اما این است که صفحات تلوزیون و کامپیوتر نظام باتم آپ را توسعه داده ولی مانع از توسعهٔ نظام باتمدان میشود، نظامی که برای پیشرفت تحصیلی کودک صد در صد مورد نیاز است، بنابراین لازم است تا حد امکان توسعه داده شود.
جالب است که بسیاری از کودکان از مشکل فقدان توجه سر کلاس درس ابراز ناراحتی میکنند و دنبال علت این امر میگردند، در صورتی که صبح قبل از رفتن به مدرسه، وقت خود را به تماشای کارتون گذراندهاند.
• بنابراین میتوان از گفتههای شما اینگونه استنباط کرد که بخشی از ریشهٔ بیش فعالی محیطیست و نه ژنتیک؟
بسیاری از مطالعات و تحقیقاتی که تا به الان صورت گرفته، بر موروثی بودن بیش فعالی صحه گذاشته است. این مطالعات به والدین و معلمان میگوید که بیش فعالی ریشهای ژنتیک دارد و دیگر نیازی به بررسی شرایط آموزشی و احساسی کودک نیست. با این وجود، ژنتیک کوچکترین توضیحی در مورد ارتباط بین تواناییهای ذاتی (les innées) و محیط پیرامون نمیدهد. بگذارید مقصود خودم را واضحتر برای شما بیان کنم: بیماریهایی وجود دارد که نقش وراثت در آنها زیاد است، ولی محیط اطراف هم در شکل گیری آنها نقشی اساسی ایفا میکند. برای مثال، سل، بیماری عفونی ایست که وراثت نیز در آن موثر است! متاسفانه به اعتقاد من، مساله وراثت خیلیها – از جمله پزشکان – را به اشتباه میاندازد. مقالهٔ بسیار جالبی که توسط فرانسوآ گونن و دیوید کوئن به رشتهٔ تحریر درامده، این مساله را به خوبی توضیح میدهد.
مشکل فقدان توجه و مسالهٔ وراثت دلایلی هستند که اغلب مورد استفاده قرار میگیرند تا تاثیر محیط پیرامون را کم جلوه دهند، این مساله در شرایطیست که محیط پیرامون کودک، نقشی اساسی در توسعه و ثبات قدرت تمرکز او ایفا میکند. سومین دلیلی که طرفداران مساله وراثت از آن بهره میبرند، بر اساس تصویر برداری مغزی بنا شده است. با این وجود، دلایل فوق هم در بسیاری از مواقع، فرصت تفاوت گذاری بین ظرفیتهای ذاتی و اکتسابی را مهیا نمیکند. با وجود اینکه دلایل بسیار زیادی برای در نظر گرفتن فاکتورهای موروثی در شکل گیری بیش فعالی وجود دارد، باید به این مساله اشاره کرد که این فاکتورها، در اکثر موارد، نقش اندکی ایفا میکنند.
اشاره به عوامل تاثیر گذار محیطی مثل که بر مبنای روابط عاطفی زودهنگام کودک، ثبات عاطفی، شرایط ضروری برای رشد و سمت گیری احساسات موثر و در نهایت اعتماد به نفس، امری بسیار حائز اهمیت است. علاوه بر این، امروزه دیگر نمیتوان تاثیر منفی صفحات تلوزیون و کامپیوتر بر توسعهٔ ظرفیتهایشناختی یک کودک را نادیده انگاشت. ما در سال ۲۰۱۲، به همراه میشل دمورژه، مدیر مرکز تحقیقات دانش عصبی موسسهٔ ملی بهداشت و تحقیقات پزشکی، مقالهای را در راستای توضیح همین مساله، برای پزشکان کودک منتشر کردهایم. عوامل محیطی بسیاری وجود دارد که تاثیر گذاری آنها به اثبات رسیده است اما تاثیر گذاری صفحات تلوزیون و کامپیوتر در زندگی کودکان ما، میزان عوارضی که در کوتاه مدت و دراز مدت روی کودک میگذارد و در نهایت توانایی و مسئولیت بزرگسالان برای کنترل میزان استفادهٔ کودکان خود از تلوزیون و کامپیوتر، سبب پرداخت ما به این مساله شده است.
• چگونه میتوان این مساله را توضیح داد که در طول سالهای گذشته، تعداد کودکان مبتلا به بیش فعالی افزایش پیدا کرده است؟
این مساله را میتوان با تغییر شرایط محیط زندگی کودکان در طول سالهای اخیر توضیح داد: مادران شاغل دیگر خیلی سریع پس از زایمان به کار خود باز میگردند، فشاری که از طرف مدرسه به کودک وارد میشود و نیز میزان استفادهٔ او از تلوزیون و کامپیوتر افزایش پیدا کرده، ساعت خواب کودکان کم شده است، کودکان به وسیلهٔ محرکهایی بمباران میشوند که به هیچ عنوان با سنشان تناسبی ندراد، توجه بیش از اندازهای به تفریح داده میشود و... مطابق آخرین آمار ارائه شده، در حال حاضر در ایالات متحده، در حدود ۲۰ درصد کودکان پسری که ۱۴ تا ۱۷ سال سن دارند، به عنوان بیش فعال تشخیص داده میشوند.
حال بهتر است مسالهٔ استفاده از تلوزیون و کامپیوتر را بازتر کنیم. در طول چند دههٔ گذشته، تلوزیون و کامپیوتر و اقسام مختلف آنها، گسترش فراوانی پیدا کرده است. در کشور فرانسه، بخش اعظم کودکان و نوجوانان، زمان بیشتری را به تماشای تلوزیون و کامپیوتر اختصاص میدهند تا توجه به حرفهای معلمانشان. در ایالات متحده، کودکانی که بین ۸ تا ۱۸ سال سن دارند، روزانه زمانی معادل ۷ ساعت و ۴۰ دقیقه را تنها به منظور تفریح به استفاده از کامپیوتر یا تماشای تلوزیون اختصاص میدهند.
توصیه به تماشای تلوزیون و بازی با کامپیوتر، بر خلاف اصول علمی و توصیهٔ بسیاری از نهاهای پزشکیست، همین مساله هم باعث تعجب ما شده است! تمامی توصیههایی که در این راستا صورت میگیرد، یا همراه با مبالغه است و یا از روی حدس و گمان. بر عکس، به هشدارهایی که توسط جامعهٔ علمی و پزشکی در این زمینه داده میشود، یا اصلا توجهی نمیشود یا تاکید بسیار کمی بر آنها صورت میگیرد. تحلیل سادهای در این زمنیه به ما اجازه میدهد تا سمت جهت گیری نویسندگانی که استفاده از کامپیوتر و تلوزیون را توصیه میکنند را بررسی کنیم. هدف آنها تنها تعریف از رسانه هاست و به هیج عنوان نمیخواهند والدین را نسبت به هشدارهای جامعهٔ علمی حساس سازند. علاوه بر آن، توجه بسیار زیادی به نتایج تحقیقات تنها یک محقق داده میشود که انجام بازیهای کامپیوتری خشن را مفید میداند. با این حال، خود این محقق هم این مساله را به رسمیت شناخته که این بازیها تاثیری منفی در روند یادگیری کودک در مدرسه دارند. اما کوچکترین صحبتی در خصوص تاثیرات منفی این بازیها در سلامت روانی کودک نشده است.
مطالعهٔ دقیق تحقیق این محقق، به ما این امکان را میدهد تا خطاهای صورت گرفته در آن را مشخص کنیم. من این کار را به همراه میشل دمورژه و لوران بگ (Laurent Bègue)، روانشناس اجتماعی، انجام دادهام. ما به همراه ۵۰ نفر شخص متخصص در حوزهٔ روانشناسی اجتماعی وشناختی (psychologie sociale et cognitive)، دانش عصبی (neurosciences) و جامعهشناسی (sociologie)، نامهای را به نشریهٔ لوموند فرستادهایم. دست اندرکاران این تحقیق یا از نامهٔ سرگشادهٔ ما مطلع نشدهاند و یا از روی تعمد، به آن توجهی نشان ندادهاند... هیچکس نمیتواند چالشهای مالی گستردهای که در پس پردهٔ تشویق به استفاده از تکنولوژیهای جدید وجود دارد را انکار کند. طرفداران تکنولوژی جدید هم سعی دارند ما را به تکنولوژی گریزی (technophobie) متهم کنند. من به نوبهٔ خودم، استفادهٔ بسیاری از فناوری اطلاعات میکنم.
یادتان باشد، توسعه یشناختی و احساسی کودک، به توجهی بسیار بیش از آنی نیاز دارد که برخی از به اصطلاح متخصصان مورد تایید آکادمیها به آن میپردازند.
منبع: فرهنگ انسان شناسی و فرهنگ